مقالات مجموعه ها

رجالی/ گونه شناسی راویان امام جواد(ع)

بسمه تعالی

گونه شناسی راویان امام جواد(ع)

(منتشر شده در کتاب مجموعه مقالات سیره و زمانه امام جواد«ع»، جلد سوم، اردیبهشت 1395)

سید تقی واردی[1]

چکیده: امام جواد(ع) با این که در سن صباوت(هشت سالگی) به امامت رسید و در سن جوانی(بیست و پنج سالگی) به شهادت رسید، در عین حال از محضر علمی و معنوی وی افراد زیادی کسب علم و دانش نمودند، که علاوه بر ارتقای علمی و معنوی خویش، تأثیر به سزایی در اصلاح افکار و بهبودی اندیشه های مردم و هدایت آنان به اصل اصیل امامت داشتند. راویان امام جواد(ع) که حاملان علم و دانش آن حضرت و واسطه بین او و سایر مردم در طول تاریخ بوده اند، از جهات مختلف فرهنگی و فکری ایفای نقش نموده و آنچه که از امام خویش شنیده و یا روایت کرده بودند، به منصه ظهور رساندند و مکتب تشیع را با زعامت و رهبری امام معصوم(ع) از تنگراه­ها به جاده­های وسیع فکری و فرهنگی متصل کردند. گونه شناسی راویان امام جواد(ع) تا کنون مورد دقت و بررسی پژوهشی قرار نگرفته و این پژوهش نامه در صدد تشریح فعالیت های این چنینی راویان و تأثیر مثبت آن­ها در جامعه اسلامی می باشد.

کلیدواژه­ها: امام جواد(ع)، امام محمد بن علی التقی، راویان، اصحاب، گونه شناسی

پیش­گفتار: امام محمد تقی(ع)، معروف به جواد الائمه(ع) از جهت سِنی در بین ائمه اطهار(ع) از همه آنان زودتر به مقام الهی«امامت» نایل آمد و از همه آنان زودتر به شهادت رسید؛ زیرا آن حضرت در سن کمتر از هشت سالگی به امامت و در 25 سالگی به  شهادت رسید. اما در همین سنین کوتاه مدت خویش آثار ارزنده ای از خود به جای گذاشت و فواید فراوانی نصیب مکتب تشیع، دین مبین اسلام و نسل بشریت نمود. به گونه ای که امام رضا(ع) در توصیف وی فرمود: هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ.[2]

یکی از برکات وجود آن حضرت، نشر علوم و معارف اسلام ناب محمدی بود، که توسط افرادی به عنوان«راوی» در جامعه بیمار و مضطرب عصر عباسیان به دیگران و یا به نسل­های بعدی منتقل گردانید.

درباره راویان آن حضرت تا کنون کتاب­ها و یا مقالاتی نوشته شده که آنان را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داده اند، ولیکن جای یک پژوهش جامع در ارتباط با گونه شناسی راویان آن حضرت خالی بود. برگزاری«همایش سیره و زمانه امام جواد(ع)» بهانه ای شد تا این موضوع نیز مورد پژوهش و بررسی علمی قرار گیرد.

پیش از بررسی گونه شناسی راویان، لازم است چند نکته به عنوان مقدمه بیان گردد تا فضای بحث، شفافیت بیشتری پیدا نماید.

 1) معنای راوی

راوى، در لغت به معناى روايت کننده و کسى است که خبر يا حديث يا حکايتى را از ديگرى روايت مي کند. در علم حدیث به کسی«راوی» گفته می شود که حدیث را با سلسله سند از معصوم(ع) نقل کند. در کتاب« کشاف اصطلاحات الفنون» آمده: والراوی عند المحدثین ناقل الحدیث بالاسناد.[3] البته راوی نزد علمای شیعه شرایطی دارد، که در کتب اصول فقه[4] و علوم حدیث بیان شده اند.  واژه«راویان» در عربی تثنیه و در فارسی جمعِ «راوی» است، که در عربی به آن«رُوات» گفته می شود. مراد از این واژه در مقاله حاضر، خصوص راویان ابی جعفر ثانی، حضرت امام محمد تقی، معروف به جواد الأئمه(ع) است.

2) تداخل اصحاب و  راویان در منابع رجالی

رجال شناسان شیعه معمولا نام های راویان و اصحاب امام جواد(ع) را در منابع رجالی خود یک­جا و با هم ذکر کرده اند، بدین جهت تعیین اسامی خصوص راویان از بین آن­ها آسان نیست و علاوه بر آن، اسامی آنان(اعم از راوی و غیر راوی) به تعداد متفاوتی بیان شده اند. به عنوان مثال، شیخ طوسی در کتاب رجال خویش نام 117 نفر، عبدالحسین شبستری در کتاب «سبل الرشاد الی اصحاب الامام الجواد(ع)» نام 192 نفر، سید محمد کاظم قزوینی در کتاب« الامام الجواد من المهد الی اللحد» نام 260 نفر و علامه باقر شریف القرشی در کتاب«حیاة الامام محمد الجواد(ع)» تعداد 132 نفر را به عنوان اصحاب آن حضرت بر شمردند.

ولیکن محقق پُرتلاش معاصر، مرحوم آیت الله شیخ عزیزالله عطاردی نویسنده کتاب گرانسنگ «مسند الامام الجواد(ع)» با احصایی که از تمام احادیث امام محمد تقی(ع) به عمل آورده، نام راویان آن حضرت را مشخص و تعداد 121 نفر را ذکر کرده است. گر چه وی نیز نام برخی از راویان را از قلم انداخته و ظاهرا به اسامی آنان دست نیافته و یا نام برخی از افرادی را ذکرده که راوی بودنشان چندان مورد تأیید نمی باشد و بدین جهت جامع و مانع نیست، ولیکن نفس عمل پژوهانه وی مورد تقدیر و تحسین می باشد.

به هر روی، با استفاده از کتاب مسند الامام الجواد(ع) و تتبعی که در ورای آن به عمل آمده، تعداد راویان امام جواد(ع) به  121 بالغ می گردند که برخی از آن­ها در کتاب فوق الذکر وجود نداشته و در این­جا اضافه شده اند و بالعکس برخی از آن­ها در کتاب مزبور بوده ولی در این پژوهش به عللی آورده نشده اند.

 3) راویان بلاواسطه

مراد از راویان امام جواد(ع) در این نوشتار، آن دسته از راویانی است که بلاواسطه و به صورت مباشری از امام جواد(ع) نقل حدیث نموده اند، نه راویانی که در سلسله بعدی قرار دارند، چه این که اگر بخواهیم همه راویان(در سلسله احادیث  آن حضرت) را مورد بررسی قرار دهیم، بی تردید به چند برابر عدد گفته شده بالغ خواهند شد. گر چه مناسب است از آنان نیز یادی به عمل آید، ولیکن بخاطر ضیق ظرفیت این مقال،باید به مجال دیگری سپرده شود.

 4) ساختار کلی بحث

راویان امام جواد(ع) از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند که شمای کلی آن بدین گونه است، که آنان از جهت جنسیت به مرد و زن، از جهت فکری و اعتقادی به شیعه امامیه و غیر شیعه امامیه و از جهت نژادی به عرب و غیر عرب(غالبا ایرانی) تقسیم می گردند. تقدم و تأخر آنان به تناسب اکثریت می باشد، که ذیلا مورد اشاره قرار می گیرند:

الف: راویان شیعه

مراد از این دسته از راویان، آنانی هستند که اعتقاد به امامت ائمه اطهار(ع) تا به زمان خود را داشته و انحرافی از آنان مشاهده نشده است و اگر زمانی انحرافی هم داشته اند، سر آخر راه هدایت یافته و مستبصر شده اند. تعداد آنان(به آن مقداری که توفیق پیدا کردن نامشان به دست آمد) 112 نفر است. ولیکن آنان از جهت علمی، فرهنگی و معنوی یکسان نبوده و در سطوح مختلف قرار داشتند. برخی صرفا راوی حدیث بوده و فضیلت دیگری برایشان ذکر نشده ولی برخی دیگر علاوه بر حدیث، مقام و منزلتی نزد امام معصوم(ع) داشته و از این راه وکالتشان را بر عهده داشته اند و یا تخصص و مهارت های علمی دیگری نیز داشته اند، که نامشان در منابع رجالی ثبت و ضبط شده است. بدین جهت راویان شیعه امام جواد(ع) را درشش گروه(به ترتیب الفبایی) قرار داده و در هر گروهی اسامی آنان را به همراه مختصری از شخصیت و زندگیشان مورد اشاره قرار می گیرد: ادیبان و شاعران، فقیهان، متکلمان، مفسران، وکلای ائمه(ع) و در آخر سایر راویان.

جدول شماره: 1

تعداد

عنوان

ردیف

 5 نفر

ادیبان و شاعران

1

11 نفر

فقیهان

2

9 نفر

متکلمان

3

4 نفر

مفسران

4

7 نفر

وکلای ائمه(ع)

5

72 نفر

سایر راویان

6

 

 البته دسته بندی فوق به معنای آن نیست که برجستگی ها و تخصص های افرادی که مورد اشاره قرار می گیرند منحصر در همان دسته بوده و در تخصص های دیگر نامی از آنان در بین نباشد، بلکه بسیاری از آنان ذو فنون بوده و از تخصص های متعددی برخوردار بوده اند، ولی در این دسته ای که قرار گرفته اند، برجستگی بیشتری داشته اند. هم چنین آن هایی که در دسته سایر راویان نامشان ذکر شده، به معنای آن نیست که آنان فضایل دیگری نداشته باشند، بلکه در این دسته مهارت بیشتر و معروفیت زیادتری داشته اند.  

اول: ادیبان و شاعران

1) ابراهیم بن ابی بلاد کوفی

وی فرزند یحیی بن سلیم و مکنّی به ابو اسماعیل و ابو یحیی می باشد. خداوند متعال عمر طولانی نصیبش نموده و  توفیق درک و مصاحبت چهار امام معصوم؛ یعنی امام جعفر صادق، امام موسی کاظم، امام رضا و امام جواد(علیهم السلام) را به او عطا نمود. وی از هر چهار امام مذکور احادیثی روایت نموده است. [5]

 

2) جعفر بن محمد صیرفی

نام کاملش جعفر بن محمد بن یونس احول صیرفی، مؤلف کتاب «النوادر» و از راویان امام جواد(ع)می باشد.[6] ابن داود در باره اش گفته: ثقة، لغوی، فاضل .[7]

3) داود بن قاسم جعفری

ابوهاشم داود بن قاسم بن اسحاق بن عبدالله بن جعفر طیار، از اصحاب امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری(علیهم السلام) بوده و توفیق رؤیت امام زمان(عج) را داشته است و در نزد امامان(ع) مورد احترام و اعتماد ویژه ای بوده و فردی ثقه، عظیم المنزله و جلیل القدر  و صاحب مکانت در نزد خلفای عباسی بود. وی اهل بغداد و از چهار امام فوق الذکر، از جمله امام جواد(ع) روایاتی نقل نموده است.[8]

 

4) دعبل خزاعی

ابوعلی دعبل بن علی خزاعی شاعر و مادح اهل بیت(ع)، از اصحاب امام موسی کاظم و امام رضا(علیهما السلام) بوده و شعر معروف وی در نزد مأمون عباسی در منقبت اهل بیت(ع) ، نخستین اظهارنامه رسمی مظلومیت اهل بیت(ع) در نزد خلفای جور عباسی بود. وی دارای تألیفاتی چون طبقات الشعراء» و « الواحدة فی مثالب العرب و مناقبها» بوده است. از وی یک حدیث از امام جواد(ع) نقل شده است.[9] 

 

5) عباس بن معروف قمی

ابوالفضل عباس بن معروف قمی، مولی جعفر بن عبدالله اشعری قمی، فردی ثقه و دارای کتبی چون «الآداب» و « النوادر» بود. برخی از رجال شناسان وی را از اصحاب امام رضا و امام هادی (علیهما السلام) دانسته اند.[10] وی از امام جواد(ع) روایاتی نقل نموده است.[11]

 

دوم: فقیهان

1) احمد بن اسحاق قمی

نامش احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی و از اصحاب و راویان امام جواد، امام هادی، امام عسکری و حضرت حجت(علیهم السلام) و از علمای بزرگ شیعه و صاحب تألیفاتی چون: کتاب الصوم[12]، کتاب علل الصلاة و کتاب مسائل الرجال لابی الحسن الثالث(ع) است.  وی از راویان ثقه و از خواص حضرت امام حسن عسکری(ع) و سرپرست قمی های وارد بر ائمه اطهار(ع) بوده است.[13]

 

2) احمد بن محمد بزنطی

وی از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) و از ثقات ثابت قدم اصحاب امامان(ع) به شمار می آید. شیخ طوسی وی را از اصحاب امام موسی کاظم(ع) نیز می داند.[14] بزنطی از موالیان کوفه و از محدثان و عالمان امامیه بوده و صاحب آثاری چون کتاب الجامع، کتاب المسائل و کتاب النوادر می باشد. وی احادیث متعددی از امام جواد(ع) روایت نموده است.[15]

3) بکر بن احمد بن زیاد

نام کاملش بکر بن احمد بن ابراهیم بن زیاد عبدی عَصَری، مکنی به ابی محمد می باشد. وی صاحب تألیفاتی چون کتاب طهارة، کتاب صلاة، کتاب زکاة، کتاب مناقب و از راویان امام جواد(ع) محسوب می شود. رجال شناسان شیعه وی را به علت اعتماد به مجاهیل، ضعیف شمردند. [16]

4) حسن بن محبوب سراد

وی ملقب به سراد، یا زراد و مکنی به ابوعلی و از اصحاب امام موسی کاظم، امام رضا و امام جواد(علیهم السلام) شمرده می شود.[17] حسن بن محبوب به نظر رجال شناسان شیعه ثقه، جلیل القدر و از ارکان اربعه اصحاب امام رضا(ع) و از عالمان و راویان پُرتلاش می باشد. به گونه ای که تألیف کتب زیادی را به وی نسبت دادند. از جمله: المشیخة، الحدود، الدیات، الفرائض، النکاح، الطلاق، النوادر، التفسیر، العتق، المراح و ....[18]

آن گونه که کشی فرموده، جد اعلای وی که نامش وهب بود، از بردگان سندی جریر بن عبدالله بجلی بود، که امیرمؤمنان(ع) وی را خرید و در خدا آزاد نمود.[19] به هر روی، یک روایت از طریق وی از امام جواد(ع) نقل شده است.[20]

5) حمدان بن اسحاق خراسانی

وی از اصحاب و راویان امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) بوده[21] و دارای تألیفاتی چون«علل الوضوء» و « النوادر» می باشد.[22]

6) زکریا بن آدم قمی

نام کاملش زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعری قمی است. وی از اصحاب و راویان امام صادق، امام رضا و امام جواد(علیهم السلام) و از افراد جلیل القدر، موجه و ثقه می باشد. بنا بر روایتی که کشی از علی بن مسیب همدانی نقل نموده، امام رضا(ع) وی را مورد ملاطفت و تأیید قرار داده: عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْمُسَيَّبِ، قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا (ع) شُقَّتِي بَعِيدَةٌ وَ لَسْتُ أَصِلُ إِلَيْكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ، فَمِمَّنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِينِي فَقَالَ: مِنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ الْقُمِّيِّ الْمَأْمُونِ عَلَى الدِّينِ وَ الدُّنْيَا.[23]

وی در حیات امام جواد(ع) وفات نمود و آن حضرت در نامه ای که برای برخی از اصحاب خود نوشت، در فرازی از آن در باره شخصیت دینی و معرفتی وی فرمود:  فَقَدْ عَاشَ أَيَّامَ حَيَاتِهِ عَارِفاً بِالْحَقِّ قَائِلًا بِهِ صَابِراً مُحْتَسِباً لِلْحَقِّ، قَائِماً بِمَا يَجِبُ لِلَّهِ عَلَيْهِ وَ لِرَسُولِهِ، وَ مَضَى رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ غَيْرَ نَاكِثٍ وَ لَا مُبَدِّلٍ، فَجَزَاهُ اللَّهُ أَجْرَ نِيَّتِهِ وَ أَعْطَاهُ خَيْرَ أُمْنِيَّتِهِ.[24]

به هر روی، وی در شهر مقدس قم وفات نمود و در قبرستان شیخان که در نزدیکی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) است، دفن و مقبره اش مزار شیعیان می باشد.[25]

7) عبدالرحمان بن ابی نجران

نامش عمرو بن مسلم تمیمی کوفی و مکنی به ابوالفضل است. وی فردی ثقه و مورد اعتماد و محدثی جلیل القدر و از اصحاب و راویان امام رضا و امام جواد(ع) به شمار می آید. عبد الرحمان کتب متعددی تألیف نموده است.[26]

 

8) عبدالله بن مغیره بجلی

وی کوفی و ثقه و فردی عظیم المنزله بوده و از اصحاب و راویان امام کاظم و امام رضا(علیهما السلام) به شمار می آید و روایتی که از امام جواد(ع) نقل کرده[27]، دانسته می شود تا زمان آن حضرت نیز زنده بود و محضر وی نیز درک کرده است.[28]

 

9) محمد بن اسماعیل بن بزیع

وی از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد(علیهم السلام)[29] و از ثقات اهل حدیث و مشایخ روایت بوده است. وی دارای تألیفاتی در خصوص حج و ثواب آن می باشد.[30] از وی نیز روایاتی از امام جواد(ع) نقل شده است.[31]

 

10) محمد بن فرج رُخجی

رُخَج سرزمینی در شرق ایران باستان و ظاهرا همان پشتونستان فعلی است که در دو طرف مرز افغانستان و پاکستان قرار دارد. محمد بن فرج را برخی از ر رجال شناسان، از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی(علیهم السلام) دانسته اند. وی مکاتباتی با امام جواد(ع) داشته که در منابع روایی و رجالی شیعه ذکر شده است.[32] هم چنین وی دارای کتابی بوده به نام «مسائل محمد بن فرج رخجی».[33]

11) موسی بن قاسم بجلی

نام کاملش موسی بن قاسم بن معاویة بن وهب بجلی، مکنّی به ابوعبدالله بوده و از ثقات حدیث و روایت و از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) و از راویان آن دو می باشد. وی 30 کتاب تألیف نموده، که برخی از آن ها عبارتند از: الجامع، الوضوء، الصلاة، الصیام، الزکاة، الحج، النکاح، الطلاق، الحدود، الدیات و غیرها. [34]

 

سوم: متکلمان

1) احمد بن محمد قمی

نام کاملش احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی مکنّی به ابوجعفر است و از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی(علیهم السلام) می باشد. وی شیخ قمیین و از عالمان و بزرگان شیعه مقیم قم می باشد و صاحب آثار متعددی چون: کتاب التوحید، کتاب فضل النبی(ص) و آله، کتاب المتعة، کتاب النوادر، کتاب الناسخ و المنسوخ و کتاب الحج و غیرها می باشد. وی از امام جواد(ع) یک حدیث روایت نموده است.[35]

2) اسماعیل بن مهران سکونی

نام کاملش اسماعیل بن مهران بن ابی نصر سکونی، مکنّی به ابی یعقوب و ساکن کوفه و  از محله سَکون می باشد. وی اصالتا ایرانی نژاد و از موالیان ساکن کوفه بوده است. زیرا به گفته مرحوم عطاردی اصولا آل مهران، طایفه ای برخاسته از حواشی مهران رود در پاکستان فعلی بوده اند و یا از روستایی به همین نام در ناحیه شهر ری بوده که هم اکنون جزء شهر بزرگ تهران قرار گرفته است.[36]

 به هروی، اسماعیل از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) محسوب می گردد و از آنان روایاتی نقل کرده است. وی دارای کتبی چون: الملاحم، ثواب القرآن، إهلیلجة، صفة المؤمن و الفاجر، النوادر و خطب امیرالمؤمنین(ع) بوده است.[37]

3) بکر بن صالح رازی

وی دارای کتبی چون: درجات الایمان، وجوه الکفر، الاستغفار و الجهاد بود. رجال شناسان شیعه وی را توثیق نکرده و ضعیف دانستند.[38] برقی وی را از اصحاب امام رضا(ع)[39] و نجاشی و ابن داود از راویان امام موسی کاظم(ع) بر شمردند.[40] به هر روی، از طریق وی دو حدیث از امام جواد(ع) روایت شده است.[41]

4) حسین بن سعید اهوازی

نام کاملش حسین بن سعید بن حماد بن سعید بن مهران است، که جد اعلایش مهران از موالیان امام زین العابدین(ع) بود.[42] حسین بن سعید نزد رجال شناسان شیعه، فردی ثقه و عظیم الشأن می باشد[43] و از راویان امام رضا، امام جواد و امام هادی(ع) محسوب می گردد.[44]

وی اصالتا از اهالی کوفه و به همراه برادرش حسن بن سعید به اهواز نقل مکان و پس از مدتی به قم هجرت نمودند و در همین شهر وفات یافتند. آن دو، به صورت مشترک 30 کتاب در موضوعات مختلف فقهی، کلامی، قرآنی و دعا تألیف نمودند.[45]

5) حسن بن علی بن یقطین

وی از فقها و متکلمین شیعه و از اصحاب و راویان امام موسی کاظم و امام رضا(علیهما السلام) و دارای کتابی به نام مسائل امام موسی بن جعفر(ع) بوده است.[46] شیخ کلینی از طریق وی روایتی از امام جواد(ع) نقل کرده[47] و بدین جهت، از راویان آن حضرت محسوب می گردد.

6) سعید بن جناح ازدی

وی اصالتا اهل کوفه، ولی در بغداد رشد و نموّ یافت و در همین شهر وفات نمود. وی از راویان امام موسی کاظم و امام رضا و از اصحاب و راویان امام جواد(علیهم السلام) به شمار می آید. سعید،مولای طایفه ازد و دارای تألیفاتی چون «صفة الجنة و النار» و «روح المؤمن و الکافر» بوده است.[48]

 

7) عبدالسلام بن صالح

وی همان ابو صلت هروی خراسانی و از اصحاب سرّ امام رضا(ع) می باشد. وی محدثی جلیل القدر و از شیعیان مخلص، ثقه و از راویان امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) محسوب می گردد.[49] کتاب «وفاة امام الرضا(ع)» از تألیفات وی می باشد.[50] سخن در باره شخصیت این محدث و صحابی ولایی زیاد است و این مقال گنجایش آن را ندارد. نویسنده کتاب مسند امام جواد(ع) در باره وی بسط کلام داد،که مطالعه آن خالی از لطف نیست.[51] 

8) فضل بن شاذان

ابومحمد فضل بن شاذان بن خلیل نیشابوری، از اصحاب امام جواد، امام هادی و امام عسکری(علیهم السلام) و فردی ثقه، فقیه و متکلم عظیم الشأن شیعه. وی تألیفات زیادی داشته و آن گونه که برخی از رجال شناسان نوشته اند، حدود 180 کتاب در موضوعات مختلف فقه، حدیث، کلام و غیره تألیف نموده که مع الاسف جز اندکی از آن ها چیزی باقی نمانده است.[52]

شیخ حر عاملی وی را از راویان امام جواد دانست و در این باره فرمود: الفضل بن شاذان بن الخليل؛ أبو محمد؛ الأزدي؛ النيسابوري: روى عن أبي جعفر الثاني، عليه السلام، و قيل: عن الرضا عليه السلام، و كان ثقة، جليلا، متكلما، له عظم شأن في هذه الطائفة، و ترحم عليه أبو محمد عليه السلام مرتين، و روي: ثلاثا ولاء.[53]

 

9) محمد بن اسحاق قمی

وی از اصحاب امام جواد(ع) و صاحب تألیفات متعددی در باره علم کلام و تاریخ بوده است. از وی نیز حدیثی از امام جواد(ع) نقل گردیده است.[54] برخی از رجال شناسان نام وی را محمد بن ابی اسحاق قمی دانسته اند.[55]

 

چهارم: مفسران

1) حسن بن عباس رازی

نام کاملش حسن بن عباس بن حریش(بنا بر نقلی جریش) رازی، مکنّی به ابوعلی است. وی دارای کتابی در باره فضل سوره قدر است، که از امام جواد(ع) روایت نموده است. برخی از رجال شناسان وی را ضعیف دانسته و اعتمادی به روایتش نمی کنند و برخی دیگر دلیلی بر ضعف وی نیافته اند.[56] به هر روی، وی احادیث زیادی از امام جواد(ع) روایت کرده است.[57]

2) حسین بن حَکَم

ابو عبدالله حسین بن حَکم بن مسلم حبری کوفی، صاحب کتاب«تفسیر الحبری»  که مکاتبه ای با امام موسی کاظم(ع) داشته[58] و از اصحاب و راویان امام جواد(ع) شمرده می شود.[59] وی روایتی از امام جواد(ع) نقل کرده است.[60]

3) عبدالله بن صلت قمی

ابوطالب، عبدالله بن صلت قمی از ثقات حدیث و از اصحاب و راویان امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) می باشد. دارای کتبی، از جمله تفسیر قرآن بود.[61]

4) محمد بن سنان زاهری

ابوجعفر محمد بن سنان از نوادگان زاهر مولی عمرو بن حمق خزاعی بود. نام پدرش در اصل، حسن بن سنان است، ولیکن چون حسن بن سنان در سنین طفولیت فرزندش محمد وفات یافت، پدرش سنان کفالت محمد را بر عهده گرفت و او را بزرگ نمود و بدین جهت محمد معروف به محمد سنان شد. از جهت اعتبار روایاتش، رجال شناسان وی را ضعیف خواندند. به گونه ای که فضل بن شاذان در باره اش گفت: لا احل لکم ان ترووا احادیث محمد بن سنان.[62] به هر روی، وی دارای کتب متعدد اسلامی(از جمله تفسیر قرآن) بوده و از امام جواد(ع) راوایاتی نقل نموده است.[63]

 

پنجم: وکلای ائمه اطهار(ع)

1) ابراهیم بن محمد همدانی

وی از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی(علیهم السلام)[64] بوده و از امام جواد(ع) روایاتی نقل نموده است.[65] از این که وی منسوب به قبیله همدان یمنی بوده و یا از اهالی همدان ایران، چیزی در کتب رجال گفته نشد، ولیکن سید محمد کاظم قزوینی، نسبت وی به همدان ایران را بخاطر برخی از قراین ترجیح داده است.

2) ایوب بن نوح

ابوالحسین ایوب بن نوح بن دراج نخعی، برادر زاده جمیل بن دراج (از اصحاب خاص امام جعفر صادق«ع»[66]) است. وی از  راویان معروف شیعه و از اصحاب امام هادی و امام عسکری(علیهما السلام) و وکیل مورد اعتماد آن دو، فردی عظیم المنزله، صحیح الاعتقاد، ثقه و صاحب کتابی به نام«النوادر» می باشد که محمد بن خالد آن را از وی روایت نموده است.[67] از ایوب بن نوح یک حدیث از امام جواد(ع) روایت گردیده است.[68]

3) حسن بن راشد بغدادی

وی مکنّی به ابوعلی و از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) و از فقها و علمای شیعه و از وکلای امام علی النقی(ع) در بغداد و حوالی آن بوده است. او از جهت روایی ثقه[69] و از جهت فکری و شخصیتی مورد تأیید امام هادی بوده، به گونه ای که بعد از وفات او، آن حضرت در شأن وی فرمود: إنّه عاشر سعیدا و مات شهیدا.[70] شیخ طوسی و ابن شهر آشوب فرموده اند که وی دارای کتابی به نام«الراهب و الراهبة» بوده است.[71]  از طریق وی چند حدیث از امام جواد(ع) روایت شده است.[72]

4) عبدالعزیز بن مهتدی اشعری قمی

وی محدثی جلیل القدر، عظیم المنزله، ثقه و از وکلای امام رضا(ع) به شمار می آید و از امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) روایاتی نقل و شخصا صاحب کتاب بود. [73] ابوعمرو کشی در باره شخصیت وی به نقل از فضل بن شاذان گفت: قَالَ حَدَّثَنِي الْمُهْتَدِي الْأَشْعَرِيُّ عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنِ الْمُهْتَدِي، وَ كَانَ خَيْرَ قُمِّيٍّ رَأَيْتُهُ، وَ كَانَ وَكِيلَ الرِّضَا (ع) وَ خَاصَّتَهُ ...[74]

5) عبدالعظیم بن عبدالله حسنی

نام کاملش عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن امام حسن مجتبی(ع) می باشد. وی محدثی جلیل القدر، عظیم المنزله و از بزرگان سادات علوی و  از عالمان صحیح الاعتقاد عصر خویش بود. عبدالعظیم از اصحاب و راویان امام رضا، امام جواد و امام هادی(علیهم السلام) به شمار می آید. وی وکیل امام علی النقی(ع) در منطقه ری بود. [75]

 

6) علی بن مهزیار اهوازی

وی و پدرش مهزیار  نصرانی بودند و  هنگامی که پدرش مسلمان شد، فرزند خردسالش علی نیز مسلمان و از معتقدان به امامت ائمه اطهار(ع) شدند. وی از امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) روایاتی نقل و از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) و وکیل آن دو بوده است. ابوالحسین علی بن مهزیار فقیهی نام آور و از بزرگان حدیث و از ثقات شیعه و از مؤلفان کثیر التألیف بود. وی 33 کتاب تألیف نمود، که برخی از آن ها عبارتند از: الانبیاء، البشارات، حروف القرآن، الوضوء، الصلوة، الزکاة و غیره.[76]

7) یحیی بن ابی عمران همدانی

ظاهرا وی از طایفه بنی همدان و از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) و از هر دو روایاتی نقل کرده است. وی ثقه و دارای کتاب و از وکلای امام جواد(ع) و شاگرد یونس بن عبدالرحمن بوده است.[77]

 

ششم: سایر راویان

1) ابراهیم بن ابی محمود خراسانی

وی فرزند محمد و از دیار خراسان بود. ابراهیم بن ابی محمود ثقه و از اصحاب امام موسی کاظم، امام رضا و امام جواد(علیهم السلام) بوده و از  آنان روایاتی نقل نموده است.[78] احمد بن محمد بن عیسی مسائل حضرت امام موسی کاظم(ع) را که به مقدار 25 برگ بوده، از وی روایت نموده است.[79]

رجال شناسان، وی را صاحب کتاب می دانند.[80] ظاهرا کتاب وی همان مجموعه روایاتی است که از امام موسی کاظم(ع) جمع آوری کرده بود.

2) ابراهیم بن سعید

وی نیز از امام جواد(ع) روایتی نقل نموده است.[81] ولی به درستی معلوم نشد که وی ابراهیم بن سعید مدنی است و یا ابراهیم بن سعید جوهری. اگر مدنی باشد، از اصحاب امام صادق(ع) شمرده شده است.[82]

 

3) ابراهیم بن شیبه اصفهانی

وی اصالتاً از اهالی کاشان و از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) محسوب می گردد. وی چند حدیث از  امام جواد(ع) روایت کرده است.[83]

 

4) ابراهیم بن عُقبه

وی از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) و از آن دو، به ویژه از امام هادی روایاتی نقل کرده است.[84]

 

5) ابراهیم بن محمد بن حاجب

درباره وی تعریف و توصیفی در کتب رجال نیامده، ولیکن از امام جواد(ع) یک حدیث روایت نموده است.[85]

6) ابراهیم بن هاشم قمی

وی از محدثان و از عالمان جلیل القدر شیعه و از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) شمرده می شود. ابراهیم از امام جواد(ع) روایات متعددی نقل نمود و با این که اصالتاً از اهالی کوفه بود، ولی به قم هجرت و اقدام به نقل و نشر احادیث ائمه اطها(ع) نمود و به گفته رجال شناسان شیعه، وی نخستین محدثی است که حدیث کوفیین را در قم نشر داد و دارای تألیفاتی بود که از جمله آن ها کتاب«النوادر» و کتاب« قضاء امیر المؤمنین(ع)» است. [86]

7) ابو ثمامه

نامش حبیب بن اوسمه و مکنّی به ابو ثُمامه و یا ابوتَمامه، خدمتکار امام جواد(ع) است. [87] وی از آن حضرت یک روایت نقل کرده است.[88]

 

8) ابوالحسین بن حصین

وی ساکن اهواز و از اصحاب امام هادی(ع) شمرده شده است. از امام جواد(ع) نیز حدیثی نقل کرده است.[89]

9) ابوعباس حمیری قمی

نامش عبدالله بن جعفر و از ثقات اهل حدیث و از بزرگان شیعه قم و از اصحاب امام هادی و امام عسکری(علیهما السلام) محسوب می شده و دارای کتاب بوده است. ابن داود در باره وی گفت: فی نسبه:  بن الحسين بن مالك بن جامع، القمي شيخ القميين و وجههم، قدم الكوفة سنة نيف و تسعين و مائتين و سمع أهلها منه فأكثروا، و صنف‌ و أكثر.[90] به هر روی، دو حدیث به واسطه وی از امام جواد(ع) روایت شده است.[91]

 

10) ابوعبدالله خراسانی

وی، یک روایت از امام جواد(ع) نقل نموده و از همین روایت پیدا است که او قبلا منحرف به مذاهب دیگر بود، ولی خداوند منتی بر وی نهاد و او را به راه راست و مذهب حق هدایت کرد.[92]

 

11) احمد بن ابی عبدالله برقی

نامش احمد بن محمد بن خالد برقی، نویسنده کتاب فقهی روایی«المحاسن» و کتب فراوان دیگر، و از بزرگان شیعه و از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) است. وی از روستای برقه قم و یا برق رود قم بوده است. در مورد اعتبار احادیث منقول از وی بین رجال شناسان شیعه نظر واحدی نیست.[93] به هر روی، از امام جواد(ع) دو حدیث روایت نموده است.[94]

12) احمد بن حضرمی

بی تردید وی حضرمی یمنی است، ولیکن در باره شخصیت و زندگی وی چیزی در کتب رجالی ذکر نشده و تنها یک حدیث از امام جواد(ع) روایت نموده است.[95]

13) اسحاق انباری

نام کاملش در کتب رجالی ذکر نشده، ولی وی را از اصحاب امام جواد(ع) و از افراد مورد اعتماد آن حضرت بر شمرده اند. از طریق وی یک حدیث از امام جواد(ع) روایت شده است.[96]

14) اسحاق بن ابراهیم قمی

نام کاملش اسحاق بن ابراهیم بن هاشم قمی، برادر  محدث معروف شیعه و صاحب تفسیر معروف به« تفسیر القمی»، یعنی علی بن ابراهیم بن هاشم قمی(متوفای 328 قمری) است. وی نیز از اصحاب امام جواد(ع) محسوب می گردد و از آن حضرت حدیثی روایت کرده است.[97]

15) اسحاق بن اسماعیل بن نوبخت

خاندان نوبَختی یکی از خاندان‌های مشهور ایرانی هستند که از نیمه سده دوم تا اوائل سده پنجم هجری می زیسته‌اند و برخی از آنان در عصر خود از عالمان و فرهیختگان جامعه و پیرو مذهب شیعه  بوده اند. اسحاق بن اسماعیل نیز از همین خاندان و از اصحاب امام هادی(ع) بوده[98] و از طریق وی یک حدیث از امام جواد(ع) روایت شده است.

16) اسماعیل بن عباس هاشمی

از وی در کتب رجالی نامی برده نشد، ولیکن دو حدیث از امام جواد(ع) با این عنوان روایت شده است.[99]

17) امیة بن علی قیسی شامی

وی مکنّی به ابی محمد و در نزد برخی از رجال شناسان سندش ضعیف می باشد.[100] ابن غضائری وی را در عداد محدثین قمی دانسته است[101]، ولی گفتارش مقرون به صحت نیست. زیرا همان گونه که از پسوند نامش پیدا است، وی قیسی شامی است و مراد از شام، یا ناحیه شام در شمال جزیرة العرب است و یا منطقه شامیه در جنوب عراق. به هر روی، از طریق وی سه حدیث از امام جواد(ع) روایت شده است.[102]

18) جعفر بن محمد صوفی

نام وی در کتب رجالی نیامده، ولی با این نام احادیثی از امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) روایت شده است. مؤلف گرانسنگ کتاب «مسند الامام الجواد(ع)» دو روایت از طریق وی از امام جواد(ع) نقل نموده است.[103]

19) جعفر بن محمد مزید

با این نام، چیزی در کتب رجالی نیامده، ولیکن حدیثی از امام جواد(ع) از طریق این نام روایت شده، که موجب گردید صاحب مسند الامام الجواد(ع) وی را نیز از راویان آن حضرت بداند.[104]

20) حُرّ بن عثمان همدانی

از وی نیز در کتب رجالی نامی برده نشد، ولیکن مؤلف کتاب مسند الامام الجواد(ع) یک روایت از طریق وی از امام جواد(ع) نقل کرده است.[105]

21) حسن بن بشار واسطی

حسن بن بشار(حسین بن بشار[106]) مدائنی واسطی،از اصحاب امام موسی کاظم، امام رضا و امام جواد(علیهم السلام) محسوب می گردد. گر چه مدتی به مذهب وقف گرایید، ولیکن لطف خدا شامل حال وی شده و از این انحراف برگشت و به مذهب حق پیوست. نام دیگری با عنوان«حسن بن یسار مدائنی» نیز از اصحاب سه امام فوق الذکر بر شمرده شده، که ظاهرا همان حسن بن بشار واسطی است[107]. به هر روی، از طریق وی یک حدیث از امام جواد(ع) روایت شده است.[108]

22) حسین بن امام موسی کاظم(ع)

ابوعبدالله حسین بن امام موسی کاظم(ع)، بسان سایر فرزندان امام هفتم، صاحب فضل و منقبت مشهوری بود و  از امام جواد(ع) روایاتی نقل نمود.[109] در روایتی آمده که یک اعرابی هنگامی که امام جواد(ع) را در بین جمعی دید که وی را احترام می کنند، از حسین بن امام موسی کاظم(ع) پرسید: من هذا الفتى؟ و أشار بيده إلى أبي جعفر( ع)؟ وی پاسخ داد: هذا وصي رسول الله(ص).[110]

 

23) حسین بن مسلم

وی از اصحاب و راویان امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) به شمار می آید[111]، ولیکن در منابع رجالی شیعه سخنی در باره وثاقت و شخصیت وی سخنی به میان نیامده است.

24) حصین بن ابی حصین حُضینی

وی از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) بوده و از روایتی که از امام جواد(ع) نقل نموده،[112] بر می آید که از شیعیان مخلص و مورد توجه امام جواد(ع) بوده است.[113]

25) حمزة بن یعلی

ابویعلی حمزة بن یعلی اشعری قمی، بنا بر نقل نجاشی از راویان امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) و ثقه و دارای کتابی بوده است.[114]

26) حمدان حُضینی اهوازی

حمدان بن احمد[115]، یا حمدان بن ابراهیم حُضینی اهوازی[116] از راویان امام جواد(ع) محسوب و از وی یک روایت نقل نموده است.

27) خیران خادم

وی خادم امام رضا(ع)[117] و از اصحاب آن حضرت و امام جواد و امام هادی(علیهم السلام) به شمار می آید.[118] نجاشی می فرماید وی دارای کتاب بود.[119] وی ثقه و محرم اسرار ائمه اطهار(ع) و از روایان از امام جواد(ع) می باشد.[120]

شیخ حر عاملی در باره وی فرمود: خيران الخادم العجمي القراطيسي الثقة مولى الرضا عليه السّلام، كانت له منزلة و زلفى عند أبي جعفر الثاني محمّد بن علي الجواد عليهما السّلام.[121]

 

28) داود صَرّمی

به وی داود بن مافنّة نیز گفته می شود[122] و مکنی به ابو سلیمان بوده.[123] و ی از امام رضا(ع) و امام جواد(ع) روایاتی نقل نموده و در زمان امام هادی(ع) نیز زنده و از اصحاب وی به شمار می آمد.[124] ظاهرا وی ایرانی و شغل دباغی و یا چرم دوزی داشت و نسبت وی به «صَرم» به همین جهت می باشد. همان گونه که مقری فیومی گفته: (الصَّرْمُ) بِالْفَتْحِ الجِلْدُ وَ هُوَ مُعَرَّبٌ وَ أَصْلُهُ بِالْفَارِسِيَّةِ (جَرْم).[125]

29) ریان بن شبیب

وی از ثقات اهل حدیث و روایت و از اصحاب امام رضا(ع) می باشد و هنگامی که امام رضا(ع) در خراسان اقامت داشتند، وی بر امام (ع) وارد شد. ریان ساکن قم و دایی معتصم عباسی بود. و کتابی که جامع احادیث امام رضا(ع) بود، تألیف کرد. وی از امامۀ جواد(ع) نیز روایتی نقل نمود.[126]

30) ریان بن صلت اشعری

نجاشی در باره وی گفت: ابوعلی ریان بن صلت اشعری قمی، از امام رضا(ع) روایت نموده و شخصی ثقه و صدوق است. وی دارای کتابی است که در آن روایات امام رضا(ع) در باره «فرق بین آل و امّت» را جمع آوری کرده بود.[127]

شیخ طوسی و برخی دیگر از رجال شناسان، وی را بغدادی و با اصالت خراسانی می دانند.[128]

به هر روی، وی ثقه و از اصحاب امام رضا و امام هادی(علیهما السلام) و از جمله کسانی است که از امام جواد(ع) نیز روایاتی نقل کرده است.[129]

31) شاذویه بن حسین

نام کاملش شاذویه بن حسین بن داود قمی است.[130] وی روایتی از امام جواد(ع) نقل کرده که حاکی از کرامت و معجزه آن حضرت بوده است.[131]

32) صالح بن عطیه

صالح بن علی بن عطیه اضخم بغدادی، از اصحاب امام رضا(ع) به شمار آمده[132] و از امام جواد(ع) یک روایت نقل کرده است.[133]

 

33) صباح بن محارب

از وی اطلاع خاصی در منابع رجالی یافت نشده و تنها حدیثی در باره مداوای یک بیماری از امام جواد(ع) نقل کرده است.[134]

 

34) صقر بن ابی دُلَف کاشانی

در باره وی نیز اطلاعاتی در منابع رجالی نیامده و تنها اشاره به این مطلب شده که وی از اصحاب و راویان امام هادی(ع) بوده[135] و نویسنده مسند امام جواد(ع) در باره وی فرمود:  و یحتمل ان یکون اخو عبدالعزیز بن ابی دلف الکاسانی المعاصر للامام الجواد علیه السلام.[136] به هر روی، وی حدیثی از امام جواد(ع) نقل کرده است.[137]

35) عبدالجبار بن مبارک نهاوندی

وی از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) و دارای کتاب بود. وی از بردگانی بود که به قول خودش اهل ضلال وی را به بردگی گرفته بودند و چون عرض حال خویش به نزد امام جواد(ع) برد، آن حضرت طی مکتوبی وی را در راه خدا آزاد نمود.[138]

 

36) عبدالله بن رزین

وی از راویان و شیفتگان شخصیت امام جواد(ع) بود، به گونه ای که هر گاه امام جواد(ع) به مسجد النبی می رفتند، خاک پای آن حضرت را جهت تبرک بر می داشت. [139]

 

37) عبدالله بن عثمان

وی حدیثی از امام جواد(ع) نقل نموده[140]، ولیکن نام وی چون بدون لقب و یا پسوندی آمده، به درستی معلوم نیست که کدام یک از عبدالله بن عثمان معاصر امام جواد(ع) می باشد. نام دو نفر تحت این عنوان برجستگی دارد: یکی عبدالله بن عثمان بن عمرو فزاری، که ثقه و از اصحاب امام جعفر صادق(ع) بوده[141] و دیگری عبدالله بن عثمان خیاط که واقفی مذهب بوده است.[142]

 

38) عبدالله بن محمد بن حصین اهوازی

نام کاملش عبدالله بن محمد بن حصین حصینی، یا حضینی و یا حصیبی اهوازی و از اصحاب و راویان امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) می باشد.[143] وی دارای کتاب«مسائل امام رضا» یا کتابی که از تعدادی از بزرگان شیعه نقل می کند، بوده است.[144]

39) عبدالله بن محمد بن حماد

وی که به عبدالله بن محمد رازی معروف است، از اصحاب امام جواد(ع) شمرده شده[145] و از وی حدیثی نقل کرده است[146]، ولیکن از جهت وثاقت، مجهول الحال می باشد.[147]

40) علی بن اسباط

ابوالحسن علی بن اسباط بن سالم بیاع مقری کوفی، از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) شمرده می شود. [148]وی بعد از شهادت امام رضا(ع) مدتی گرایش به مذهب فطحی پیدا نمود، ولی با نامه نگاری هایی که بین او و علی بن مهزیار به وجود آمد، هر دو به امام جواد(ع) رجوع نمودند و در همان هنگام به دست آن حضرت وی راه هدایت یافت و اعتقاد به امامت امام جواد(ع) پیدا نمود. نجاشی در باره وی فرمود: و كان أوثق الناس و أصدقهم.[149] به هر روی، وی دارای  کتاب(اصل) بود و از امام جواد(ع) روایاتی نقل کرد.[150]

 

41) علی بن حسان واسطی

وی از ثقات رجال حدیث[151] و مکنی به ابوالحسین قصیر و معروف به «منمس» بود و عمر ی دراز یافت. وی امام رضا(ع) را درک و از امام جواد(ع) روایت نموده است. [152]

 

42) علی بن خالد

وی ابتدا بر مذهب زیدیه بوده و سپس به خاطر کراماتی که از امام جواد(ع) ملاحظه نمود، از زیدیه دست برداشته و به امامیه روی آورد و اعتقاداتش را تصحیح نمود. وی از امام جواد(ع) روایاتی نقل کرد.[153]

43) علی بن سلیمان

در برخی از احادیث با نام علی بن سلیمان نوفلی[154] و در برخی دیگر با نام علی بن محمد بن سلیمان نوفلی وارد شده است.[155] وی از اصحاب امام جواد(ع) بوده و روایاتی از آن حضرت نقل کرده است.[156]

 

44) علی بن عاصم کوفی

وی از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) و از بزرگان شیعه در عصر خویش بود. گفته شد یکصد هزار حدیث در نزد وی وجود داشت و بیش از نود سال عمر نمود.  وی در زمان معتضد عباسی دستگیر و در بازداشتگاهی بین کوفه و بغداد به شهادت رسید.[157] وی حدیثی طولانی از امام جواد(ع) روایت نموده است.[158]

 

45) علی بن محمد علوی

وی از اصحاب امام جواد(ع) بوده و حدیثی به نقل از وی از امام جواد(ع) روایت شده است. [159]

46) عمران بن محمد اشعری

نام کاملش عمران بن محمد بن عمران بن عبدالله بن سعد اشعری قمی است[160]، که از اصحاب امام رضا(ع) به شمار می آید. وی دارای کتاب بود و روایاتی از امام جواد(ع) نقل کرد.[161]

47) عمرو بن سعید ساباطی

وی همان عمرو بن سعید زیات مدائنی است، که از اصحاب امام رضا و امام هادی(علیهما السلام) به شمار آمده و دارای کتاب بوده[162] و از امام جواد(ع) حدیثی روایت کرده است.[163]

 

48) فضل بن میمون ازدی

اطلاعاتی از شخصیت وی در منابع رجالی به دست نیامد، ولی حدیثی از امام جواد(ع) روایت کرده است.[164]

 

49) قاسم بن حسین بزنطی

وی از اصحاب امام جواد(ع) و صاحب ایوب بن نوح است. [165]روایاتی از طریق وی از امام جواد(ع) نقل شده است.[166]

 

50) قاسم بن صیقل

وی را از اصحاب امام هادی(ع) [167]و برخی از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی(علیهم السلام) دانسته اند. وی روایاتی از امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) نقل کرده است.[168]

 

51) محمد بن اسماعیل رازی

وی از اصحاب امام جواد(ع) بوده و روایاتی از آن حضرت نقل کرده است.[169]

52) محمد بن حسن شنبوله

محمد بن حسن بن ابی خالد اشعری قمی، معروف به شنبوله، یا شینوله و یا سنبوله، ساکن قم و از اصحاب امام رضا و امام جواد(علیهما السلام)  محسوب می گردد. هنگامی که موسی مبرقع فرزند امام محمد تقی(ع) به قم هجرت نمود، در خانه وی اسکان یافت. وی روایت کننده کتاب زکریا بن آدم و کتاب سعد بن سعد اشعری قمی و هم چنین وصی سعد بن سعد بوده است. از طریق وی روایاتی از امام جواد(ع) نقل شده است.[170]

53) محمد بن حماد مروزی

ابوعلی محمد بن احمد بن حماد مروزی محمودی، از امام جواد(ع) روایاتی نقل کرده است.[171]

54) محمد بن حمزه علوی

وی از اصحاب امام جواد(ع) شمرده شده و از آن حضرت احادیثی نقل کرده است.[172]

 

55) محمد بن خالد برقی

ابوعبدالله محمد بن خالد برقی، از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد(علیهم السلام) شمرده شده[173] و دارای کتابی به نام النوادر بوده است[174] و از این که به برقه نسبت داده شده، بدان جهت است که وی از  روستای برقه در اطراف قم می باشد. به هر روی، وی از امام جواد(ع) روایاتی نقل کرده است.[175]

56) محمد بن رجاء حناط

وی از اصحاب امام هادی(ع)[176] و به نقلی اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) بوده و روایتی از امام جواد(ع) نقل کرده است.[177]

 

57) محمد بن ریان اشعری

وی محمد بن ریان بن صلت اشعری قمی است، که از اصحاب امام هادی(ع) به شمار می آید.[178] وی ثقه و روایاتی از امام جواد(ع) کرده است.[179]

58) محمد بن سلیمان دیلمی

این نام بین چند نفر از معاصرین امام جواد(ع) مشترک است.[180] ظاهرا آن کسی که از امام جواد(ع) روایاتی نقل کرده[181]، محمد بن سلیمان دیلمی است که به خاطر حمل بردگان از دیلم به سایر نقاط، معروف به دیلمی شده،[182] در حالی که وی از اهالی بصره به شمار می آید. برخی وی را متهم به غلو کرده اند، که به اثبات نرسیده است.[183]

 

59) محمد بن علی هاشمی

در باره شخصیت و مذهب وی اطلاعات قابل توجهی در منابع رجالی نیامده و تنها روایتی[184] از طریق وی از امام جواد(ع) نقل شده است.[185]

 

60) محمد بن عمر ساباطی

وی از اصحاب امام کاظم(ع) بوده و از امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) روایاتی نقل کرده است.[186]

61) محمد بن عمیر رازی

اطلاعات قابل توجهی از وی در منابع رجالی نیامده و تنها دو حدیث از طریق وی در برخی از منابع روایی از امام جواد(ع) نقل شده است.[187]

62) محمد عون نصیبی

وی از اهالی نصیبین(واقع در ترکیه فعلی) بوده و حدیثی از امام جواد(ع) روایت کرده است.[188]

 

63) محمد بن عیسی یقطینی

برخی از رجال شناسان وی را از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی(علیهم السلام) دانستند[189]، ولیکن در باره وثاقت وی نظر واحدی بین رجال شناسان نیست. شیخ طوسی وی را ضعیف دانسته و بر اساس قولی، وی را مایل به غلو معرفی کرد.[190] ولیکن نجاشی وی را مورد اعتماد و ثقه در نقل حدیث دانست و در این باره فرمود: جليل في (من) أصحابنا، ثقة، عين، كثير الرواية، حسن التصانيف، روى عن أبي جعفر الثاني عليه السلام مكاتبة و مشافهة.[191] به هر روی، وی کتب متعددی تألیف و روایتی از امام جواد(ع) نقل نمود.

 

64) محمد بن فضیل ازدی صیرفی

وی از اصحاب امام کاظم و امام رضا(علیهما السلام) شمرده شده و توفیق مصاحبت با امام جواد(ع) را نیز داشته است. از طریق وی روایاتی از امام جواد(ع) نقل شده است، ولیکن در باره شخصیت وی نظر واحدی بین رجال شناسان نیست. برخی وی را توثیق و برخی دیگر تضعیف و رمی به غلو نمودند.[192]

 

65) محمد بن منده اصفهانی

وی اهل ری و از محدثان شیعه است. ولیکن رجال شناسان اهل سنت وی را تضعیف و متهم به کذب نمودند. صاحب مسند امام جواد(ع) معتقد است که وی چون حدیثی از امام جواد(ع) در باره فضایل حضرت فاطمه زهرا(س) روایت نموده، مورد بی مهری و اتهام به کذب رجال شناسان اهل سنت قرار گرفته است.[193]

66) محمد بن ولید کرمانی

وی همان ابوجعفر خزّاز کوفی است، که از اصحاب امام جواد(ع) بوده و از آن حضرت دو حدیث روایت کرده است.[194] وی ثقه و نقی الحدیث و مورد شفقت و رأفت امام جواد(ع) بوده است.[195]

67) مطرفی

نام و نَسب وی در منابع رجالی به درستی ذکر نشده،[196] در عین حال حدیثی از امام جواد(ع) با همین عنوان روایت نموده است.[197]

68) معمّر بن خلاد بغدادی

وی از اصحاب و راویان امام رضا(ع) شمرده شده و فردی ثقه و مورد تأیید رجال شناسان شیعه می باشد.[198] وی دارای کتاب بوده و حدیثی از امام جواد(ع) روایت کرده است.[199]

 

69) منصور بن عباس رازی

وی ساکن بغداد و از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) شمرده شده و از هر دوی آنان احادیثی روایت کرده است.[200] به نظر نجاشی وی مضطرب الامر و صاحب کتابی به نام النوادر بود.[201]

70) موسی بن عبدالملک

وی از اصحاب امام جواد(ع) شمرده شده[202] و مکاتبه ای با آن حضرت داشته است.

 

71) موفق بن هارون

وی از موالی امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) و از حاملان اسرار و مطلعان بر زندگی خصوصی آن دو و فردی ثقه و مورد اعتماد بوده است.[203] وی حدیثی از امام جواد(ع) روایت کرده است.[204]

 

72) یاسر خادم امام رضا(ع)

وی در اصل مولی حمزة بن یسع بوده و علاوه بر خدمتکاری امام رضا(ع)، روایاتی از وی نقل و آن ها را به صورت کتابی به نام«مسائل یاسر عن الرضا» تدوین نمود.[205] وی فردی ثقه و مورد اعتماد بوده و بزرگان شیعه مانند علی بن ابراهیم قمی و پدرش ابراهیم، احمد بن اسحاق اشعری، نوح بن شعیب و غیره، از وی روایت نموده اند.[206] به هر روی، از طریق وی روایتی از امام جواد(ع) نقل شده است.[207]

 

ب: راویان غیر شیعه

امام جواد(ع) بسان پدران و نیاکان معصومش اعلم زمان خویش و افضل مردم بود، بدین جهت همه مردم، به ویژه عالمان و نخبگان جامعه از جهت علمی و معنوی نسبت به آن حضرت احساس نیاز داشته و از طریق وی مشکلات و معضلات فکری و علمی خود را بر طرف می کردند و در عین دشمنی برخی از سران حکومت و پیروان مذاهب انحرافی، آن حضرت را مرجع علمی و سکان دار دین مبین اسلام می دانستند. بدین جهت علاوه بر شیعیان امامی، سایر عالمان آن عصر، همانند شیعیان زیدی، اسماعیلی و واقفی و هم چنین پیروان مکتب خلفا و اهل سنت نیز از سفره پُر فیض علم و دانش امام جواد(ع) متنعم بوده و تعدادی از آنان در محضر وی تلمذ و به عنوان راوی حدیث آن حضرت، نامشان را در منابع رجالی و علمی معروف و مشهور نمودند، که ذیلا به اسامی برخی از آنان(به ترتیب الفبایی) اشاره می نمایم:

 

جدول شماره: 2

تعداد

مذهب راویان

ردیف

108 نفر

 شیعه امامیه

1

9 نفر

غیر شیعه امامیه(شیعیان غیر امامی و اهل سنت)

2

 

 

1) ابن ابی دؤاد

نامش احمد، فرزند ابی دؤاد، قاضی بزرگ خلافت عباسی، در دوران خلافت مأمون، معتصم، واثق و متوکل و از حامیان اصلی حاکمان عباسی بوده و در این راه به اموال و دارایی های بی شماری دست یافت. علاوه بر وی، فرزندش محمد نیز که در دیوان خراج بود، اموال زیادی را تصاحب نمود. ولیکن متوکل عباسی بر وی خشم گرفت و بسیاری از اموال وی را مصادره نمود و در حالی که فلج و زمین گیر شده بود، از دنیا رفت. به هر روی، از وی یک حدیث، که در باره حد سارق است، از امام جواد(ع) نقل شده است. [208]

2) ابوخداش مهری

نامش عبدالله بن خداش و ساکن محله«مَهره» بصره و از محدثان عصر خود بود. وی از امام جواد(ع) یک روایت نقل کرده است.[209] در باره مذهب واعتقادات وی نظر واحدی بین رجال شناسان نیست. شیخ طوسی وی را[210] از اصحاب امام جواد(ع)، ولی نجاشی و ابن داود وی را صحیح العقیده ندانسته و در باره وی گفتند: ضعيف جدا، و في مذهبه ارتفاع.[211]

3) احکم بن بشار مروزی

نام کاملش احکم بن بشار مروزی کلثومی است. شیخ طوسی نامش را احلم بن بشار و از اصحاب امام جواد(ع) دانسته است[212]، ولیکن رجال شناسان دیگری چون: نجاشی، ابن داود و علامه حلی وی را توثیق نکرده و گفته اند وی غالی بوده است: غال لا شیء.[213] وی توقیعی از امام جواد(ع) را برای همسفران خود آشکار نمود.[214]

4) حسن بن علی بن ابی عثمان

ابومحمد، حسن بن علی بن ابی عثمان، معروف به سجّاده، ساکن کوفه و از راویان امام جواد(ع) شمرده می شود.[215] ولیکن رجال شناسان شیعه وی را ضعیف و فاسد المذهب شمرده و بر اساس قراینی، غالی دانسته اند.[216]

5) حسین مکاری

نویسنده مسند امام جواد(ع) وی را ناشناخته دانسته و در باره وی فرمود: ما وجدنا بهذ العنوان ذکرا فی کتب الرجال و هو یروی عن ابی جعفر الثانی علیه السلام حدیثا واحدا.[217] ولیکن با تتبع بیشتری که در کتب رجالی به عمل آید، دانسته می شود، وی همان حسین(یا حسن) بن ابی سعید هاشم بن حیّان مکاری است،[218] که وی و پدرش ابوسعید هاشم بن حیّان مکاری بنا بر نقلی از موجهین فرقه ضاله واقفیه بوده اند.[219]

6) عبدالله بن عبدالرحمن مسمعی

رجال شناسان شیعه، وی را از غُلاتی دانستند که اعتباری به نقل حدیث و روایت او نیست.[220] نجاشی در باره وی فرمود: عبد الله بن عبد الرحمن الأصم المسمعي‌ بصري، ضعيف غال ليس بشي‌ء.[221]

به هر روی، وی از علما و صاحب تألیفاتی چون«المزار» و « الناسخ و المنسوخ» بوده[222] و روایتی از امام جواد(ع) نقل کرده است.

 

7) عمر بن فرج رُخَجی

وی بر خلاف برادرش محمد بن فرج که از اجلای صحابه امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) بود، از مخالفان و دشمنان اهل بیت(ع) و از دولتمردان عباسی و از خدمتکاران واثق و متوکل بوده است و سرانجام به خاطر سو استفاده از مقام حکومتی و گردآوری اموال فراوان و کنیزان و غلامان بی شمار، مورد خشم متوکل قرار گرفت و  تمام دارایی و بردگان خود را از دست داد. وی روایاتی از امام جواد(ع) نقل کرده است.[223]

 

8) معلّی بن محمد بصری

نجاشی در باره وی فرمود: ابوالحسن معلّی بن محمد بصری مضطرب الحدیث و مضطرب المذهب بوده و دارای کتبی چون: الایمان و درجاته و نقصانه، الدلائل، الکفر و وجوهه و غیره بوده است.[224] به هر حال، وی نیز حدیثی از امام جواد(ع) نقل کرده است.[225]

 

9) یحیی بن اکثم مروزی

وی در مرو خراسان(واقع در کشور کنونی ترکمنستان) به دنیا آمد و بعد ها به عراق هجرت نمود و در سن بیست سالگی، علی رغم مخالفت درباریان، از طرف مأمون عباسی به قضاوت گمارده شد. وی سال های متمادی از جانب مأمون، معتصم، واثق و متوکل عباسی در شهر های بصره، بغداد و سامرا مقام قضاوت را بر عهده داشت و از جهت فکری مخالف مکتب اهل بیت(ع) و از جهت اخلاقی فاسد و فاسق بود. هنگامی که امام جواد(ع) در بغداد سکونت داشت، مناظرات و مذاکراتی با وی داشت. وی بعد ها مناظرات خود با امام جواد(ع) را نقل می کرد.

 

ج: راویان زن

از جهت جنسیتی نیز تنوعی در بین راویان امام جواد(ع) دیده می شود. با این که اکثر قریب به اتفاق آنان را مردان( و اصطلاحا رجال) تشکیل می دهند، خوشبختانه اسامی تعدادی از بانوان(اگر چه اندک) نیز در بین آنان مشاهده می گردد، که ذیلا به اسامی آنان اشاره می نمایم:

1) حکیمه دختر امام جواد(ع)

وی از بانوان شریف علوی و  بانویی نجیب، کریم، فاضل، تقی و رضی است و همان شخصیت معروفی است که در ولادت حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج) حضور داشته و نوزاد مبارک را در دامن پدرش امام حسن عسکری(ع) قرار داده و از پدرش امام جواد(ع) روایاتی نقل نموده است[226]. قبر شریف وی در سامرا و در کنار مرقد مطهر برادرش امام هادی و برادر زاده اش امام عسکری(علیهما السلام) قرار دارد.[227]

2) حکیمه دختر امام رضا(ع)

وی از برادرش امام جواد(ع) روایاتی نقل نموده است، که یکی از آن ها روایتی است که چگونگی دشمنی ام الفضل همسر امام جواد(ع) با آن حضرت را بیان می نماید.[228] در منابع رجالی مطلب خاصی در باره حکیمه دختر امام رضا(ع) وارد نشده است. [229]

3) زینب بنت محمد

وی از اصحاب امام جواد(ع)[230] و به نقل برقی از بانوانی است که از امام جواد(ع) روایت نموده اند.[231]

4) زهراء امّ احمد

وی را نیز از اصحاب امام جواد(ع)[232] و از بانوانی که با آن حضرت پرسش و پاسخی داشته معرفی کرده اند.[233]

د: راویان غیر عرب

امام جواد(ع)، علاوه بر مقام علمی و معنوی و نبوغ ذاتی خویش، بخاطر انتساب به خاندان رسالت و امامت و معروفیت وی به ابن الرضا(ع)، بیش از سایر عالمان و اندیشمندان عالم اسلام، مطمح نظر طالبان علم و دانش بود و از اطراف و اکناف جهان اسلام افراد زیادی توفیق تلمذ مکتب حیات بخش وی را(که همان مکتب اهل بیت(ع) است) به دست آوردند.  از این جهت علاوه بر  طالبان و عالمان حجازی و عراقی و کُلّاً عرب ها، برخی از غیر عرب ها، که اکثرا ایرانی بوده اند، نیز از محضر وی بهره وافر یافته و برخی از آنان روایتگر احادیث آن حضرت شدند.

جدول شماره: 3

تعداد راویان زن

تعداد راویان مرد

اصالت راویان

ردیف

4 نفر

65 نفر

عرب

1

---

52 نفر

غیر عرب(ایرانی و غیر ایرانی)

2

 

نظر به این که اسامی راویان غیر عرب در خلال اسامی دسته های فوق الذکر آمده، بدین جهت به شخصیت و مقام علمی و معنوی آنان مجددا نپرداخته و تنها نام آنان را یادآوری می کنم:  ابراهیم بن ابی محمود خراسانی، ابراهیم بن محمد همدانی، ابراهیم بن هاشم قمی، ابراهیم بن شیبه اصفهانی، ابوعباس حمیری قمی، ابوعبدالله خراسانی، احکم بن بشار مروزی، احمد بن ابی عبدالله برقی، احمد بن اسحاق قمی، احمد بن محمد بزنطی، احمد بن محمد قمی، اسحاق بن ابراهیم قمی، اسحاق بن اسماعیل بن نوبخت، اسماعیل بن سهل دهقان، اسماعیل بن مهران سکونی، بکر بن صالح رازی، حسن بن عباس رازی، حسن بن محبوب سراد، حسین بن سعید اهوازی، حمزة بن یعلی، حمدان حُضینی اهوازی، حمدان بن اسحاق خراسانی، خیران خادم، داود صَرّمی، ریان بن شبیب، ریان بن صلت اشعری، زکریا بن آدم قمی، شاذویه بن حسین، صقر بن ابی دُلَف کاشانی، عباس بن معروف قمی، عبدالجبار بن مبارک نهاوندی، عبدالسلام بن صالح، عبدالعزیز بن مهتدی اشعری قمی، عبدالله بن صلت قمی، عبدالله بن محمد بن حصین اهوازی، عبدالله بن محمد بن حماد، علی بن مهزیار اهوازی، عمران بن محمد اشعری، عمر بن فرج رُخَجی، فضل بن شاذان، محمد بن اسحاق قمی، محمد بن اسماعیل رازی، محمد بن حسن شنبوله، محمد بن حماد مروزی، محمد بن خالد برقی، محمد بن ریان اشعری، محمد بن عمیر رازی، محمد بن فرج رُخجی، محمد بن منده اصفهانی، محمد بن ولید کرمانی، منصور بن عباس رازی و یحیی بن اکثم مروزی.

خاتمه: نتیجه پژوهش

امام جواد(ع) با این که در سنین صباوت به مقام الهی «امامت» نایل آمد و تنها 18 سال زعامت و رهبری شیعیان را بر عهده داشت و آن­هم در سنین بین هشت تا بیست و پنج سالگی، در عین حال بسان سایر ائمه هدی(ع) مفسّر کتاب خدا و ناطق اسلام ناب محمدی بوده و بزرگان علم و اندیشه و حتی زمامداران و صاحب منصبان رده بالای حکومتی زمان وی، دست نیاز به سوی آن حضرت گشوده و از محضرش کسب علم و دانش نمودند و خود به مقامات عالی علمی و معنوی نایل آمدند. افرادی چون عبدالعظیم حسنی که بعدها وکیل امام هادی(ع) در منطقه ری شد و یا فضل بن شاذان با تألیف 180 کتاب و علی بن مهزیار با 33 کتاب، افکار و اندیشه های امامت را نشر و بسط دادند و یا افرادی چون ابراهیم بن ابی بلاد، داود بن قاسم جعفری، احمد بن محمد بن عیسی قمی، زکریا بن آدم قمی، احمد بن محمد بزنطی و محمد بن اسماعیل بن بزیع با تخصص در رشته های علوم اسلامی چون تفسیر، فقه و کلام صحنه علمی جامعه را بر مخالفان تنگ و زمینه رشد و توسعه استبصار و شیعه گرایی را فراهم نمودند، همه این­ها ریزه خواران سفره با برکت علمی و معنوی امام جواد(ع) بوده اند.

بی تردید، نقش راویان ائمه هدی(ع)، از جمله راویان امام جواد(ع) در هدایت مردم و بازداشتن آنان از انحرافات و کجروی ستودنی و غیر قابل انکار است.  

 پایان

منابع:

 . عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی [1]

 

 

. الکافی ، ج 1 ، ص 321[2]

 

. کشاف اصطلاحات الفنون، ج 1 ، ص 27 و 607 [3]

 

. مانند کتاب: معالم الدین و ملاذ المجتهدین، تألیف صاحب معالم، ص 199[4]

 

. رجال النجاشی، ص 22 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 1 ، ص 190 ؛ الامام الجواد(ع) من المهد الی اللحد ، ص 95[5]

 

. رجال النجاشی ، ص 120 ؛ حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، ص 137 [6]

 

. رجال ابن داود ، ص 89[7]

 

. ن.ک: رجال الکشی ، 571 ؛ رجال النجاشی ، ص 156 ؛ الفهرست ، ص 67 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 275 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 169[8]

 

. ن.ک: رجال النجاشی ، ص 161 ؛ نقد الرجال ، ج 2 ، ص 225 ؛ منتهی المقال ، ج 3 ، ص 218 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 276[9]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 10 ، ص 259 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 199[10]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 285[11]

 

. رجال النجاشی ، ص 91[12]

 

. حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، ص 131[13]

 

. رجال الشیخ الطوسی، ص 332[14]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 262 ؛ حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، ص132 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 126[15]

 

. الفهرست ، ص 39 ؛ رجال العلامة ، ص 208 ؛ منتهی المقال ، ج 2 ، ص 160 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 4 ، ص 247[16]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 155[17]

 

. الفهرست، ص 46 ؛ معالم العلماء ، ص 33 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 6 ، ص 96[18]

 

. رجال الکشی ، ص 584 [19]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 6 ، ص 99 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 155[20]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 165[21]

 

. رجال النجاشی ، ص 138[22]

 

. رجال الکشی ، ص 595 [23]

 

. رجال الکشی ، ص 595[24]

 

. مسند الام الجواد(ع) ، ص 283[25]

 

. رجال النجاشی ، ص 235 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 286 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 205[26]

 

. فصول المهمة ، ج 1 ، ص 568[27]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 310 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 241[28]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 301 [29]

 

. رجال النجاشی ، ص 330 ؛ الفهرست ، ص 139[30]

 

.ن.ک: الکافی ، ج 1 ، ص 245 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 319[31]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 325 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 332[32]

 

. رجال النجاشی ، ص 371 ؛ منتهی المقال ، ج 6 ، ص 154[33]

 

. رجال النجاشی ، ص 405 ؛ الفهرست ، ص 162 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 330[34]

 

. ن.ک: مسند الامام الجواد(ع) ، ص 265 ؛ حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، ص135 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 131[35]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 264[36]

 

. ن.ک: رجال النجاشی ، ص 26 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 3 ، ص 192 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 136[37]

 

. رجال النجاشی ، ص 109 ؛ رجال ابن داود ، ص 432 ؛ نقد الرجال ، ج 1 ، ص 293 ؛ منتهی المقال ، ج 2 ، ص 163[38]

 

. رجال البرقی ، ص 54[39]

 

. رجال النجاشی ، ص 109 ؛ رجال ابن داود ، ص 439[40]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 268 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 141[41]

 

. رجال النجاشی ، ص 58 ؛ الفهرست ، ص 58 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 271[42]

 

. رجال الشیخ الطوسی، ص 355 ؛ رجال ابن داود ، ص 123[43]

 

. الفهرست ، ص 58 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 271 ؛ حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، ص 141[44]

 

. الفهرست ، ص 58 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 271[45]

 

. رجال النجاشی ، ص 45 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 154[46]

 

. الکافی ، ج 6 ، ص 434[47]

 

. رجال النجاشی ، ص 182 و ص 191 ؛ نقد الرجال ، ج 2 ، ص 319 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 191[48]

 

. نقد الرجال ، ج 3 ، ص 59 ؛ منتهی المقال ، ج 4 ، ص 123 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 207[49]

 

. رجال النجاشی ، ص 245[50]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 287 [51]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 286[52]

 

. وسائل الشیعة ، ج 30 ، ص 447[53]

 

. رجال الشیخ الطوسی ، ص 378 ؛ الفهرست، ص 154[54]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 15 ، ص 239 ؛ منتهی المقال ، ج 5 ، ص 291[55]

 

. منتهی المقال ، ج 2 ، ص 400[56]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ص 270[57]

 

. الکافی ، ج 2 ، ص 399[58]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 157 [59]

 

. الکافی ، ج 7 ، ص 120[60]

 

. رجال النجاشی ، ص 217 ؛ الفهرست ، ص 104 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 308 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 238[61]

 

. رجال النجاشی ، 328[62]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 323 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 320[63]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 1 ، ص 293[64]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 251[65]

 

. رجال الکشی ، ص 375[66]

 

. رجال النجاشی ، ص 102 ؛ رجال ابن داود ، ص 64 ؛ رجال العلامة ، ص 12 [67]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 267 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 139 [68]

 

. رجال العلامة ، ص 39 ؛ رجال ابن داود ، ص 440 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 4 ، ص 324[69]

 

. حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، 138[70]

 

. فهرست الطوسی، ص 137 ؛ معالم العلماء ، ص 37[71]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 146[72]

 

. نقد الرجال ، ج 3 ، ص 66 ؛ منتهی المقال ، ج 4 ، ص 138 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 298 [73]

 

. رجال الکشی ، ص 483 [74]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 298 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 211[75]

 

. رجا النجاشی ، ص 253 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 314 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 270[76]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 21 ، ص 28 ؛ نقد الرجال ، ج 5 ، ص 60 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 352[77]

 

. رجال الکشی ، ص 567 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 97[78]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 1 ، ص 198[79]

 

. رجال الکشی ، ص 567 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 97[80]

 

. فرج المهموم ، ص 232 ؛ مسند الامام الجواد ، ص 130[81]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 1 ، ص 226 ؛ نقد الرجال ، ج 1 ، ص 63[82]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 1 ، ص 235 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد، ص 98[83]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 1 ، ص 259 ؛الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 100[84]

 

. رجال الکشی ، ج 1 ، ص 606 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 252[85]

 

. ن.ک: معالم العلماء، ص 4 ؛ مسند الامام الجواد(ع)، ص 252 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد، ص 102 [86]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 253[87]

 

. ن.ک: الکافی ، ج 5 ، ص 94 ؛ تهذیب الاحکام ، ج 6 ، ص 184[88]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 254[89]

 

. رجال ابن داود ، ص 401[90]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 255[91]

 

. ن.ک: من لا یحضره الفقیه، ج 16 ، ص 231 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 21 ، ص 226 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 255[92]

 

. ن.ک: رجال النجاشی، ص 76 ؛ رجال ابن الغضائری، ص 39 ؛ معالم العلماء، ص 11 ؛ رجال ابن داود، ص 40 ؛ رجال العلامة، ص 14[93]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 259[94]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 261[95]

 

. ن.ک: معجم رجال الحدیث ، ج 3 ، ص 31 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 266 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 133[96]

 

. ن.ک: معجم رجال الحدیث ، ج 3 ، ص 32 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 133[97]

 

. ن.ک: رجال الشیخ الطوسی ، ص 384 ؛ نقد الرجال ، ج 1 ، ص 190 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 3 ، ص 197[98]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 266 و الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 136[99]

 

. رجال النجاشی ، ص 105 ؛ رجال ابن الغضائری، ص 38 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 4 ، ص 144 ؛ مسند الامام الجواد، ص 267[100]

 

. رجال ابن الغضائری، ص 38 [101]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 267 و الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 137[102]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 268[103]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 269[104]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 269[105]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 156[106]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 4 ، ص 290[107]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 269[108]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 7 ، ص 106 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 273 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص161[109]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 12 ، ص 316 [110]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 7 ، ص 99 ؛ نقد الرجال ، ج 2 ، ص 118 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 160[111]

 

. الاستبصار ، ج 1 ، ص 274 ؛ تهذیب الاحکام ، ج 2 ، ص 36[112]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 163[113]

 

. رجال النجاشی ، ص 141 [114]

 

. رجال الکشی ، ص 563[115]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 7 ، ص 265[116]

 

. رجال النجاشی ، ص 155[117]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 166[118]

 

. . رجال النجاشی ، ص 155[119]

 

. منتهی المقال ، ج 3 ، ص 188 ؛ حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، ص 143[120]

 

. مشرق الشمسین ، ص 453[121]

 

. نقد الرجال ، ج 2 ، ص 214[122]

 

. رجال الشیخ الطوسی ، ص 386[123]

 

. حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، ص 145[124]

 

. المصباح المنیر ، ج 2 ، ص 339[125]

 

. ن.ک: علل الشرائع ، ج 1 ، ص 239 ؛ منتهی المقال ، ج 3 ، ص 244 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 280 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللجد ، ص 178[126]

 

. رجال النجاشی ، ص 165[127]

 

. رجال الشیخ الطوسی ، ص 357 ؛ نقد الرجال ، ج 2 ، ص 204[128]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 281؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 187[129]

 

. رجال الکشی ، ص 581[130]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 10 ، ص 12 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 192[131]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 194[132]

 

. الخرائج و الجرائح ، ج 2 ، ص 666 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 284[133]

 

. مستدرک الوسائل ، ج 16 ، ص 446 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 196[134]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 10 ، ص 151 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 198[135]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 285[136]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 198[137]

 

. ن.ک: رجال الکشی ، ص 568 ؛ روضة المتقین ، ج 14 ، ص 376 ؛ منتهی المقال ، ج 4 ، ص 80 ؛ نقد الرجال ، ج 3 ، ص 32[138]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 11 ، ص 198 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 237 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 308[139]

 

. مستدرک الوسائل ، ج 6 ، ص 464[140]

 

. رجال العلامة ، ص 112 ؛ نقد الرجال ، ج 3 ، ص 122[141]

 

. نقد الرجال ، ج 3 ، ص 121[142]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 239[143]

 

. رجال النجاشی ، 227 ؛ نقد الرجال ، ج 3 ، ص 137[144]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 310 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 240[145]

 

. مستدرک الوسائل ، ج 17 ، ص 77[146]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 11 ، ص 327[147]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 311[148]

 

. رجال النجاشی ، ص 252[149]

 

. مسند الامام الجواد ، ص 311 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 245[150]

 

. رجال ابن الغضائری ، ص 77[151]

 

. نقد الرجال ، ج 3 ، ص 140 ؛ منتهی المقال ، ج 4 ، ص 372[152]

 

. نقد الرجال ، ج 3 ، ص 258 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 13 ، ص 9 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 313[153]

 

. تهذیب الاحکام ، ج 9 ، ص 133[154]

 

. الکافی ، ج 4 ، ص 486 و ج 7 ، ص 38[155]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 13 ، ص 49 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ، ص 260[156]

 

. منتهی المقال ، ج 5 ، ص 27[157]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 261[158]

 

. الکافی ، ج 4 ، ص 195 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 13 ، ص 184 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 269[159]

 

. رجال النجاشی ، ص 292[160]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 316 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 284[161]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 14 ، ص 113 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 285[162]

 

. من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 443[163]

 

. مستدرک الوسائل ، ج 16 ، ص 463 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، 287[164]

 

. نقد الرجال ، ج 4 ، ص 37[165]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ،ص 318[166]

 

. نقد الرجال ، ج 4 ، ص 39 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 15 ، ص 26[167]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 288[168]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 16 ، ص 116 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 320 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 303[169]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 16 ، ص 216 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 321 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 304[170]

 

. رجال الکشی ، ص 511 ؛ منتهی المقال ، ج 5 ، ص 319 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 321[171]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 17 ، ص 52 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 322 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 314[172]

 

. ن.ک: رجال الشیخ الطوسی ، ص 363 و ص 377 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 314[173]

 

. الفهرست ، ص 148[174]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 314[175]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 17 ، ص 88[176]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 316[177]

 

. نقد الرجال ، ج 4 ، ص 204 ؛ منتهی المقال ، ج 6 ، ص 47[178]

 

. الکافی ، ج 1 ، ص 494 و ج 3 ، ص 455 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 317[179]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 323[180]

 

. الکافی ، ج 4 ، ص 584 ؛ ج 6 ، ص 113 ؛ ج 7 ، ص 38 و ص 403[181]

 

. رجال النجاشی ، ص 182 و ص 365[182]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 319[183]

 

. الکافی ، ج 1 ، ص 496[184]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 324 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 326[185]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 18 ، ص 75 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 327[186]

 

. الخرائج و الجرائح ، ج 1 ، ص 377 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 328[187]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 18 ، ص 90 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 328[188]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 331[189]

 

. الفهرست ، ص 140[190]

 

. رجال النجاشی ، ص 333[191]

 

. منتهی المقال ، ج 6 ، ص 155 ؛ مسند الامام الجواد(ع) ، ص 326 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 337[192]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 326[193]

 

. وسائل الشیعة ، ج 2 ، ص 146 و ج 24 ، ص 376[194]

 

. خاتمة المستدرک ، ج 9 ، ص 105 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 18 ، ص 333[195]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 328 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 346[196]

 

. الکافی ، ج 1 ، ص 497[197]

 

. رجال النجاشی ، ص 421[198]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 329 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 347[199]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 330 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 348 [200]

 

. رجال النجاشی ، ص 413 [201]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 20 ، ص 57 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 349[202]

 

. منتهی المقال ، ج 6 ، ص 358 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 20 ، ص 89[203]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 223[204]

 

. رجال النجاشی ، ص 453[205]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 21 ، ص 10 ؛ خاتمة المستدرک ، ج 9 ، ص 195[206]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 331[207]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 257[208]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 254[209]

 

. رجال الشیخ الطوسی ، ص 379[210]

 

. رجال النجاشی ، ص 228 ؛ رجال ابن داود ، ص 468[211]

 

. رجال الشیخ الطوسی ، ص 374[212]

 

. رجال النجاشی، ص 569 ؛ رجال ابن داود، ص 417 و رجال العلامة ، ص 207[213]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 147[214]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 270[215]

 

. رجال الکشی ، ص 571 ؛ رجال ابن الغضائری ، ص 52 ؛ منتهی المقال ، ج 2 ، ص 410 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 6 ، ص 24[216]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 272[217]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 162[218]

 

. رجال ابن الغضائری ، ص 117 ؛ رجال ابن داود ، ص 443[219]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 309[220]

 

. رجال النجاشی ، ص 217[221]

 

. رجال النجاشی ، ص 217[222]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 317 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 283[223]

 

. رجال النجاشی ، ص 418 [224]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 328 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 347[225]

 

. مستدرک الوسائل ، ج 2 ، ص 600 و ج 13 ، ص 179[226]

 

. الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص 375[227]

 

. الخرائج و الجرائح ، ج 1 ، ص 372 ؛ الامام الجواد من المهد الی اللحد ، ص367[228]

 

. مسند الامام الجواد(ع) ، ص 274[229]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 24 ، ص 219[230]

 

. رجال البرقی ، ص 62[231]

 

. معجم رجال الحدیث ، ج 24 ، ص 218[232]

. حیاة الامام محمد الجواد(ع) ، ص 175[233]

کتاب نامه:

1. ابن داود حلّى، حسن بن على بن داود، رجال ابن داود، در يك جلد، انتشارات دانشگاه تهران، تهران - ايران، 1383 ه‍ ق

2. ابن شهر آشوب سروی مازندرانى، محمد بن على، معالم العلماء، در يك جلد، منشورات المطبعة الحيدرية، نجف اشرف - عراق، اول، 1380 ه‍ ق

3. ابن طاووس حلی، رضى الدين، على، فرج المهموم - معرفة نهج الحلال من علم النجوم، در يك جلد، دار الذخائر، قم - ايران، اول، ه‍ ق

4. ابن غضائرى، احمد بن ابى عبد الله، رجال ابن الغضائري - كتاب الضعفاء، در يك جلد، قم - ايران، ه‍ ق

 5. برقى، ابو جعفر، احمد بن محمد بن خالد، رجال البرقي - الطبقات، در يك جلد، انتشارات دانشگاه تهران، تهران - ايران، 1383 ه‍ ق

 6. تفرشى، سيد مصطفى بن حسين حسينى، نقد الرجال، 5 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1418 ه‍ ق

7. تهانوی، محمد اعلی بن علی، کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، 2 جلد، دار قهرمان، استانبول- ترکیه

8. حائری مازندرانى، محمد بن اسماعيل، منتهى المقال في أحوال الرجال، 7 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1416 ه‍ ق

9. حر عاملیّ، محمد بن حسن، الفصول المهمة في أصول الأئمة - تكملة الوسائل، 3 جلد، مؤسسه معارف اسلامى امام رضا عليه السلام، قم - ايران، اول، 1418 ه‍ ق

10. خويى، سيد ابو القاسم موسوى، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، 24 جلد، ه‍ ق

11. شیخ بهائی، محمد بن حسين، مشرق الشمسين و إكسير السعادتين مع تعليقات الخواجوئى، در يك جلد، مجمع البحوث الإسلامية، مشهد - ايران، دوم، 1414 ه‍ ق

 12. شیخ صدوق، محمّد بن على بن بابويه، علل الشرائع، 2 جلد، كتابفروشى داورى، قم - ايران، ه‍ ق

13. شیخ صدوق، محمّد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، 4 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، دوم، 1413 ه‍ ق

14. شیخ طوسى، محمد بن حسن، الاستبصار فيما اختلف من الأخبار، 4 جلد، دار الكتب الإسلامية، تهران - ايران، اول، 1390 ه‍ ق

 15. شیخ  طوسى، محمد بن حسن، الفهرست، در يك جلد، المكتبة الرضوية، نجف اشرف - عراق، اول، ه‍ ق

16. شیخ طوسى، محمد بن حسن، تهذيب الأحكام، 10 جلد، دار الكتب الإسلامية، تهران - ايران، چهارم، 1407 ه‍ ق

17. شیخ طوسى، محمد بن حسن، رجال الشيخ الطوسي - الأبواب، در يك جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، سوم، 1427 ه‍ ق

 18. صاحب معالم، حسن بن زین الدین، معالم الدین و ملاذ المجتهدین، 1 جلد، انتشارات اسلامی(وابسته به جامعه مدرسین)، قم- ایران

19. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الجواد(ع)، یک جلد، المؤتمر العالمی للامام الرضا علیه السلام، 1410 ق، قم- ایران

20. علامه حلّى، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى، رجال العلامة - خلاصة الأقوال، در يك جلد، منشورات المطبعة الحيدرية، نجف اشرف - عراق، دوم، 1381 ه‍ ق

21. قزوینی، سید محمد کاظم، الامام الجواد(ع) من المهد الی اللحد، یک جلد، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1414 ق، قم- ایران

22. قرشی، باقر شریف، حیاة الامام محمد الجواد(ع)، یک جلد، نشر  مؤلف، چاپ اول، 1418 ق

23. قطب الدين راوندی، سعيد بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، 3 جلد، مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه، قم - ايران، اول، 1409 ه‍ ق

 24. كشّى، ابو عمرو، محمد بن عمر بن عبد العزيز، رجال الكشي، در يك جلد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، مشهد - ايران، 1490 ه‍ ق

25. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، 8 جلد، دار الكتب الإسلامية، تهران - ايران، چهارم، 1407 ه‍ ق

26. مجلسى اول، محمد تقى، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، 13 جلد، مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانبور، قم - ايران، دوم، 1406 ه‍ ق

 27. نجاشى، ابو الحسن احمد بن على، رجال النجاشي - فهرست أسماء مصنفي الشيعة، در يك جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، 1407 ه‍ ق

28. نورى طبری، ميرزا حسين، خاتمة المستدرك، 9 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1417 ه‍ ق

29. نورى طبری، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، 18 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، بيروت - لبنان، اول، 1408 ه‍ ق

 

شما اینجا هستید: خانه مقالات مجموعه ها رجالی/ گونه شناسی راویان امام جواد(ع)