مقالات علمی- تخصصی

تاریخی/ قیام توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی

قیام توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی
(ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 258)
سيد تقى واردى‏

هنگامى که امام حسين(ع) و اصحاب و يارانش، مظلومانه در کربلا شهيد شده و بازماندگانشان به اسارت برده شدند و از ميان اسيران سرافراز، شخصيت هايى چون امام زين العابدين(ع)، زينب کبرا(س) و ام‏کلثوم(س) در ميان مردم شهرها؛ به ويژه در کوفه سخنرانى کرده و حقانيّت امام حسين(ع) و جنايت کارى يزيد و مزدورانش را به اطلاع مردم رسانيدند، يک حالت سرخوردگى و پشيمانى‏اى در مسلمانان پديد آمد. منتها در شهر کوفه که بزرگ‏ترين مرکز شيعيان عالم اسلام بود، ندامت و پشيمانى شيعيان، به خاطر عدم نصرت امام حسين(ع) و تنها گذاشتن وى در کربلا، شدت بيشترى داشت و از اين بابت، خودشان را سرزنش کرده و خطاکار مى‏دانستند.
 
https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTAXe2_QogYlWMQF5wlqvGnevotW6zaH710xtpDkkr69n9q6fH4
آنان پس از مراسم عزادارى امام حسين(ع) و گفت و گوهاى جمعى، به اين نتيجه رسيدند که اين ننگ و ندامت را نمى‏توانند از خود دور کنند، مگر با کشته شدن در راه اهداف اباعبدالله الحسين(ع) و گرفتن انتقام از قاتلان وى.(1)
رهبرى اين جنبش را چند تن از سران سال خورده شيعه عراق بر عهده گرفتند که معروف‏ترين آنان عبارت بودند از: سليمان بن صرد خزاعى، عبدالله بن وال تميمى، رفاعة بن شداد بجلى، عبدالله بن سعد ازدى و مسيّب بن نجبه فزارى.
سليمان بن صرد خزاعى که بزرگ‏ترين شخصيت اين جنبش و رهبر نخستين آن بود، از صحابه رسول خدا(ص) است و نام او پيش از اسلام، «يسار» بود. پس از آن که در محضر رسول خدا (ص) ايمان آورد، آن حضرت، نامش را به «سليمان» تغيير داد. او در بسيارى از جنگ‏هاى زمان پيامبر(ص) و فتوحات اسلامى بعد از رسول خدا(ص) شرکت داشت و هنگامى که شهر کوفه بنا گرديد، در اين شهر ساکن شد و رياست قوم و قبيله خويش را بر عهده گرفت. در عصر خلافت امام على(ع) از ياران آن حضرت به شمار مى‏آمد و در جنگ صفين، در کنار آن حضرت بر ضد معاويه، مبارزه کرد. پس از شهادت حضرت على(ع) هميشه از فرزندانش حمايت مى‏نمود. وى از جمله آنانى بود که به اباعبدالله الحسين(ع) نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد، ولى سعادت يارى و نصرت آن حضرت را در دشت کربلا به دست نياورد.(2)

به هر روى، توابين با پيروى از فرمان خداوند سبحان در قرآن مجيد که فرمود: «قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا للّه مثنى و فرادى»(3) قيام در راه خدا را هم براى مبارزه با دشمنان اهل بيت(ع) و قاتلان شهداى کربلا و هم براى جهاد با نفس و مبارزه با شيطان‏هاى نفسانى و جبران قصور و کوتاهى‏هاى واقعه عاشورا، از سال 61 قمرى - پس از شهادت امام حسين(ع) - قيام خويش را آغاز و به تدريج فراگير نمودند، طرفداران بسيارى پيدا کرده و به مدت چهار سال شکل‏گيرى جنبش، نيرو و امکانات قابل توجهى فراهم نمودند. بدين منظور رهبران قيام، نخستين روز ربيع‏الثانى سال 65 قمرى را آغاز رسمى حرکت خود تعيين کردند. در اين زمان «يزيد بن معاويه» به هلاکت رسيده و «مروان بن حکم» در شام و غرب عالم اسلام و «عبدالله بن زبير» در حجاز و شرق و جنوب عالم اسلام، حکمرانى مى‏کردند.
«مختار بن ابى عبيده ثقفى»، که از مبارزان شيعه و از مخالفان حکومت بنى‏اميه بود، هنگامى که از جنبش توّابين باخبر شد، به کوفه رفت و قصد پيوستن به آنان را داشت، ولى با شيوه و راه کارهاى آنان موافق نبود، زيرا توّابين، با شهادت‏طلبى و کشته شدن در راه خدا، درصدد تطهير روح خود بودند و از اين راه، مى‏خواستند بر حکومت بنى‏اميه و قاتلان امام حسين(ع) بتازند و از آنان انتقام گيرند، ولى مختار بن ابى عبيده ثقفى، با مبارزه و نبرد پنهان و آشکار خود، درصدد به دست گرفتن حکومت و آن گاه، انتقام گرفتن از جنايت کاران واقعه کربلا بود. اتفاقاً در اين راه موفق شد و به آرزو و آمال خويش دست يافت.(4)
لذا از توّابين جدا شد، اما از سوى عامل عبدالله بن زبير در کوفه زندانى گشت، ولى توّابين، قيامشان را در نخستين روز ربيع‏الآخر آغاز کردند.
در آغاز، عده‏اى درصدد درگير کردن آنان با عامل عبدالله بن زبير در کوفه را داشتند، ولى با زيرکى «عبدالله بن زبير انصارى» استاندار وقت کوفه و اعلام پشتيبانى وى از توّابين، هيچ گونه جنگى در کوفه رخ نداد.(5) و توّابين هم که تعدادشان چهار هزار رزمنده عاشق شهادت بود، از کوفه به «پادگان نخيله» و از آن جا به سوى کربلا حرکت کردند. مدتى در آن جا به ناله و سوگوارى پرداختند و از خداى سبحان، به خاطر گناه و جرم خويش، طلب غفران نمودند و آن گاه به سوى سرزمين «جزيره» (بين النهرين) رهسپار شده و در منطقه «عين الوردة» با سپاهيان مروان بن حکم به فرماندهى «عبيدالله بن زياد» مواجه شدند.
ابتدا گروهى از توّابين به فرماندهى «مسيب بن نجبه فزارى» با گروهى از سپاه عبيدالله بن زياد درگيرشدند و با مجاهدت و دلاورى‏هاى توّابين، سپاه عبيدالله متحمل شکست سنگين شد و بسيارى از شاميان کشته و زخمى شدند و تنها عده‏اى موفق به فرار از صحنه نبرد شدند.
عبيدالله بن زياد، که تعداد سى هزار نفر از شاميان را فرماندهى مى‏کرد، براى بار دوم، سپاهى به تعداد دوازده هزار مرد جنگنده به فرماندهى «حصين بن نمير» به نبرد توّابين فرستاد. اين بار نيز پيروزى با خداجويان توّابين بود و تاريکى شب، مانع پيروزى نهايى آنان گرديد.(6) ولى بار سوم، عبيدالله بن زياد در همان شامگاه با تمام نيرو و تجهيزات جنگى به نبرد توّابين شتافت و سليمان بن صرد که با سپاهى سنگين از دشمن رو به رو شده بود، از زين اسب به پايين آمد و غلاف شمشيرش را شکست و شمشيرش را برهنه کرد و به ياران خود گفت: «عبادالله! من اراد البکور الى ربّه، والتّوبة من ذنبه، والوفاء بعهده، فالىّ؛ اى بندگان خدا! هر کسى مى‏خواهد که بامداد فردا در نزد پروردگارش باشد، از گناه و جرمش توبه کند و به پيمان خويش وفا نمايد، با من بيايد.»
در اين هنگام، تعداد زيادى از ياران او از اسب پياده شده و بى‏باکانه به صفوف عظيم دشمن زدند. تعداد اندکِ شهادت طلبان توّابين، صحنه ميدان را بر انبوه جنايت کاران شام، تيره و تنگ کردند و اگر پيروزى‏هاى آنان به همان صورت ادامه مى‏يافت، پيروزى نهايى نصيب آنان مى‏شد، ولى شاميان، به جاى نبرد تن به تن، توّابين را آماج تيرهاى بى‏امان خويش قرار دادند و در اين ميان فرمانده شجاع توّابين، يعنى «سليمان بن صرد»، مورد اصابت تير «يزيد بن حصين بن نمير» قرار گرفت و دلاورانه به شهادت رسيد. پس از او «مسيّب بن نجبه»، فرماندهى توّابين را بر عهده گرفت، ولى پس از مبارزات فراوان به شهادت رسيد.(7)
از آن پنج فرمانده و امير توّابين، هر کدام پس از ديگرى، فرماندهى را بر عهده گرفته و با سربازان عبيدالله بن زياد به نبرد پرداختند، ولى در ميان ميدان به شهادت رسيدند و تنها «رفاعة بن شداد بجلى» همراه با عده‏اى اندک از توابين، از تاريکى شب استفاده کرده و خود را از آن واقعه هولناک، نجات داده و به کوفه برگشتند و در قيام مختار بن ابى عبيده ثقفى، که پس از شهادت توابين به وقوع پيوست، شرکت نمودند.
بدين گونه، «عين الوردة» اين بار، همانند کربلاى حسينى، مهبط عاشقان حق و خداجويان توّابين گرديد و برگ زرين ديگرى از شهامت، حقانيت و شهادت‏طلبى شيعيان، در تاريخ اسلام افزوده شد.(8)

پى‏نوشت‏ها:
1) المنتظم فى تاريخ الامم والملوک، ج‏6، ص‏28.
2) المنتخب من ذيل المذيل، ص‏26.
3) سوره سبأ، آيه‏46.
4) المنتظم فى تاريخ الامم والملوک، ج‏6، ص‏29.
5) همان.
6) همان، ص‏36.
7) همان.
8) نک: مروج الذّهب، ج‏3، ص‏100؛ تاريخ الطبرى، ج‏5، ص‏551؛ البداية والنهاية، ج‏8، ص‏253؛ ماهيّت قيام مختار، ص‏221.

( منبع : ماهنامه پاسدار اسلام
ش  258 ـ خرداد 1382 )

 

شما اینجا هستید: خانه مقالات علمی- تخصصی تاریخی/ قیام توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی