مقالات مجموعه ها

تاریخی/ مناسبت های تاریخی ماه مبارک رمضان

مناسبت های تاریخی ماه مبارک رمضان

معاونت تبلغی فرهنگی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم هر سال پیش از اعزام مبلغان در ماه مبارک رمضان و هم چنین پیش از ماه محرم، کتابی به عنوان«رهتوشه راهیان نور» منتشر کرده و از جهت علمی و معرفتی، مبلغان سخت کوش خویش را پشتیبانی می نماید. امسال نیز پیش از ماه مبارک رمضان، رهتوشه دیگری که حاوی مقالات و نوشته های محققان حوزوی بود چاپ و نشر داد. این جانب نیز مقاله ای با عنوان« مناسبت های تاریخی ماه مبارک رمضان» هم از بُعد تاریخ هجری قمری و هم از بُعد تاریخ هجری شمسی تهیه نموده و در اختیار مسئولان مربوط قرار دادم، که در آن مجموعه چاپ شد. متن این مقاله را در اختیار کاربران ارجمند قرار می دهم.

http://www.balagh.ir/sites/default/files/styles/medium/public/media/image/rahtoosheh.jpg?itok=L_939sVY

 

 

مناسبت­های تاریخی ماه رمضان

ماه مبارک رمضان امسال(1436 هجری قمری) مصادف با 28 خرداد الی25 تیر 1394 هجری قمری بوده و مناسبت های این دو تاریخ را در دو بخش مجزا(مناسبت های تاریخ هجری قمری و مناسبت های هجری شمسی) به شرح ذیل تقدیم می کنم:

 

 

نزول مهم­ترین کتب آسمانی در ماه مبارک رمضان

(از ابراهیم«ع» تا پیامبر اکرم«ص»)

مهم­ترین و معروف­ترین كتب آسماني، مانند: صحف ابراهيم(ع)، تورات موسي(ع)، زبور داود(ع)، انجيل عيسي(ع) و قرآن مجيد در ماه مبارك رمضان نازل شده اند. در حدیثی از پيامبراكرم(ص) آمده:  نَزَلَتْ صُحُفُ إِبْرَاهِيمَ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ لِسِتٍّ مَضَيْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الْإِنْجِيلُ لِثَلَاثَ عَشْرَةَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الزَّبُورُ لِثَمَانِيَةَ عَشَرَ خَلَوْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الْقُرْآنُ فِي ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ. ‌

 

پذیرش ولايت عهدی مأمون عباسی توسط امام رضا(ع)

(اول ماه مبارك رمضان، سال 201 هجري قمري)

مأمون فرزند هارون الرشید، هفتمین خلیفه عباسی، امام رضا(ع) را که در مدینه سکونت داشتند به «مرو» مرکز خلافت خود در خراسان، فراخواند و با اجبار و اکراه وی را وادار به پذیرش نمود.

همين كه امام رضا(ع) وارد «مرو» گرديد، با استقبال بي نظير مردم اين شهر، از جمله فقها، علماء، شاعران، درباريان و خود مأمون قرار گرفت.

مأمون پس از پذيرايي از امام رضا(ع)، به وي گفت: من مي خواهم خود را از خلافت خلع و آن را به شما که افضل آل ابی طالب هستید واگذارم، آيا از من مي پذيري؟

امام رضا(ع) كه از نيت او آگاه بود، به هيچ صورتي حاضر به پذيرش خلافت نشد. مأمون پس از آن، مقام  ولايت عهدي خويش را به آن حضرت پیشنهاد نمود و امام رضا(ع) از پذیرش آن نیز امتناع نمود. ولي مأمون اين بار، استنكاف امام(ع) را نپذيرفت و به وي گوش زد كرد كه پذيرش ولايت عهدي وی اجباري و قطعي است و مفري براي آن نيست. امام رضا(ع) كه با تهديد جدي مأمون روبرو بود، چاره اي جز پذيرش ولايت عهدي نداشت. آن حضرت به خاطر داخل نشدن در امر حكومت و خلافت غاصبانه عباسیان، پذیرش ولایتی را مشروط نمود و فرمود: در صورتي ولايت عهدي تو را مي پذيرم كه مسئوليت امر و نهي حكومت تو با من نباشد، در چيزي فتوا ندهم و در دعوايي داوري نكنم و كسي را عزل و يا نصب ننمايم و آييني را كه هم اكنون در خلافت تو رايج است تغيير ندهم.

مأمون تمام خواسته هاي آن حضرت را پذيرفت و وي را به ولايت عهدي خويش منصوب كرد و به فرزندان خود، درباريان، فرماندهان و صاحب منصبان و عموم مردم دستور داد با آن حضت بيعت كنند. از آن هنگام لباس سياه عباسيان به رنگ سبز كه لباس علويان بود تغيير پيدا كرد، پرچم و بيرق سياه عباسيان به رنگ سبز علويان در آمد و به نام آن حضرت سكه زده و در خطبه هاي جمعه، از وي تجليل و تكريم كردند.

درباره تاريخ اين واقعه بزرگ، همه مورخان اتفاق دارند بر اين كه در ماه مبارك رمضان سال 201 هجری قمري واقع گرديده، ولي در روز آن اختلاف دارند، برخي روز اول، برخي دوم، برخي چهارم، برخي ششم و برخي هفتم رمضان را ذكر كرده اند. ممكن است علت اختلاف آنان، از آن جهت باشد كه بيعت با آن حضرت، چند روز ادامه داشته است. ولي به نظر مي آيد كه پذيرش ولايت عهدي آن حضرت در اول ماه رمضان و بيعت رسمي با وي در ششم و هفتم رمضان بوده است.

 

 

وفات حضرت ابوطالببن عبد المطلب

(هفتم ماه مبارک رمضان، سال دهم بعثت)

ابوطالب، عموی پیامبر(ص) به همراه همسرش فاطمه بنت اسد بیش از چهل سال از رسول خدا(ص) کفالت و حمایت نمودند. سرانجام در هفتم ماه رمضان سال دهم بعثت، یعنی سه سال پيش از هجرت پيامبر(ص) و به روايتي در 26 رجب سال دهم بعثت، این بزرگ حامی رسول خدا(ص) در مكه معظمه وفات یافت. پيامبر(ص) در مصيبت عموي گرامي اش گريان و اندوهگين بود و در پيشاپيش جنازه اش حركت مي كرد و مي فرمود: صله رحم كردي و جزاي خير داده شدي. هم چنين پيامبر(ص) بعدها مي فرمود: پيوسته قريش از من حساب مي بردند و جرئت به اذيتم نداشتند تا وفات ابوطالب(ع). پس از وفاتش بر اذيتم افزودند و بر من جرئت كردند.

 

وفات حضرت خديجه كبري(س)

(دهم ماه رمضان، سال دهم بعثت)

خديجه كبري(س) نخستین همسر رسول خدا(ص) پس از 25 سال زندگی با آن حضرت و ایثار مال و جان خود در راه اسلام، در دهم رمضان سال دهم بعثت(سه سال پیش از هجرت رسول خدا (ص) به مدینه) جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود. پيامبر(ص) در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري(س) را از دست داد و از اين بابت، بسيار اندوهگين و ماتم زده بود و روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را «عام الحزن»ناميدند. پيامبر(ص)، پس از غسل و كفن بدن مطهر خديجه كبري(س)، بر جنازه اش نماز خواند و وي را در حجون مكه به خاك سپرد. خديجه کبری(س) بنا بر قول مشهور از پيامبر(ص) داراي دو پسر به نام هاي قاسم و عبدالله ]معروف به طيب و طاهر[ و چهار دختر به نام هاي زينب، رقيه، ام كلثوم و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیهن ) گرديد.

 

وصول نخستين نامه كوفيان به امام حسين(ع)

(دهم ماه رمضان، سال 60 هجری قمری)

شیعیان و محبان کوفه بعد از مرگ معاویة بن ابی سفیان و با خبر شدن از هجرت اعتراض آميز اباعبدالله الحسين(ع) از مدينه منوره به مكه معظمه، جلسات پنهان و آشکاری بین خود برگزار نموده و به اين نتيجه رسيدند، كه آن حضرت را به كوفه دعوت و در مبارزه با نظام ضد اسلامی اموی ياري دهند.

آنان، نامه­هايي براي امام حسين(ع) نوشته و وي را به كوفه دعوت كردند. اسامي برخي از امضا كنندگان نامه­ها عبارت بود از: حبيب بن مظاهر، سليمان بن صرد، مسيب بن نجبه، رفاعة بن شداد، شبث بن ربعي، حجّار بن ابجر، عبدالله بن وال، يزيد بن حارث، عروة بن قيس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمر تميمي.

نخستين نامه كوفيان در دهم ماه مبارك رمضان سال 60 هجری قمري به دست امام حسين(ع) رسيد و از آن پس نامه هاي فراوان ديگري پي در پي به محضر آن حضرت ارسال مي شد.

 

 

ايجاد عقد اخوت ميان مسلمانان از سوي پيامبر(ص)

(دوازدهم ماه رمضان، سال اول هجری قمری)

   پیامبر(ص) بعد از هجرت به مدینه منوره، برای پیش­گیری از مخالفت­ها و خصومت­های احتمالی بین مهاجر و انصار، در روز دوازدهم ماه مبارك رمضان سال اول هجری قمري به امر پروردگار متعال، ميان سیصد نفر از مهاجر و انصار پيمان برادري بست و هر یک از آن دو را با دیگری برادر ديني نمود. بدین گونه بین حمزة بن عبد المطلب با زید بن حارثه، ابوبکر بن ابی قحافه با خارجة بن زید خزرجی، عمر بن خطاب با عتبان بن مالک، ابو عبیده جراح با سعد بن معاذ، عبد الرحمن بن عوف با سعد بن ربیع، زبیر بن عوام با سلمة بن سلامة و ... عقد اخوت منعقد کرد. اما خود پيامبر(ص) در ميان تمامي ياران و فاميلان و صحابه خويش كسي را شايسته برادري خويش نديد، جز علي بن ابي طالب(ع) را و از آن پس، حضرت علي(ع) علاوه بر رابطه هاي گوناگون خويشاوندي و اسلامي با پيامبر(ص)، رسماً برادر ديني وي نيز محسوب گرديد و فضيلتي بزرگ بر فضايلش افزوده شد.

 

 

 

ميلاد مسعود امام حسن مجتبي(ع)

(پانزدهم ماه رمضان، سال سوم هجری قمری)

امام حسن مجتبی(ع) در پانزدهم ماه مبارك رمضان سال دوم و به روايتي صحيح تر، سال سوم هجري قمري در حيات جدش پيامبراكرم(ص) در مدينه منوره ديده به جهان گشود.

وی نخستين فرزند حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س) و سبط اکبر رسول خدا(ص) بوده، بدين جهت تولد وي، موجب شادماني آن دو و پيامبر اسلام(ص) و تمامي محبان اهل بيت(ع) گرديد.

پيامبر(ص) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند و بنا به درخواست پدر و مادرش، از جانب خداي متعال، نام «حسن» را برايش برگزيد.

پیامبر خدا (ص) در تولد و تربیت امام حسن مجتبی (ع) اشراف کامل داشت. بدین جهت در هفتمین روز تولد وی دستور داد گوسفندی برای عقیقه او قربانی نمایند و در میان نیازمندان تصدق کنند.

 

 

ورود محمد بن ابی بکر به مصر از جانب امیر مؤمنان(ع)

(پانزدهم ماه رمضان، سال 37 هجری قمری)

محمد بن ابی بکر در ماه مبارک رمضان سال 37 هجری قمری حکم استانداری مصر را از دست مبارک امیر مؤمنان(ع) دریافت و بی درنگ عازم مصر شد و در پانزدهم این ماه وارد مرکز مصر گردید و خود را به قیس بن سعد انصاری معرفی و از وی درخواست نمود که در کنارش بماند و او را در ادره حکومت کمک نماید. با این که قیس بن سعد شوهر عمه محمد بن ابی بکر بود، با این حال درخواست وی را رد و مصر را ترک کرد و به مدینه برگشت و پس از دیدار با بستگان و زیارت قبر شریف رسولخدا(ص) بی درنگ خود را به حضرت علی (ع) در معرکه جنگ صفین رسانید. محمد بن ابی بکر از سوی امیرمؤمنان (ع) هشت ماه حکومت مصر  را به خوبی اداره کرد تا این که در 15 جمادی الاولی سال 38 هجری قمری توسط سپاهیان معاویة بن ابی سفیان مظلومانه به شهادت رسید 

 اعزام مسلم بن عقيل(ع) به كوفه از سوی امام حسین (ع)

(پانزدهم ماه رمضان، سال 60 هجری قمری)

امام حسين(ع) بعد از آن که با نامه های متعدد کوفیان مواجه شد که وی را برای پذیرش رهبری نهضت ضد اموی دعوت به کوفه نمودند، تصميم گرفت دعوتشان را پذيرفته و با فرستادن نخستين نماينده خويش به سوي آنان، عملاً رهبري قيام بر ضد دستگاه جبار بني اميه را بر عهده گيرد و از آن پس حكومت سراسر تباهي يزيد را با يك جنبش بزرگ مردمي و مذهبي روبرو گرداند.

آن حضرت برای این کار، وضو گرفت و ميان ركن و مقام در مسجدالحرام، دو ركعت نماز به جاي آورد و پس از نيايش و راز و نياز به درگاه احديت، پسرعمويش مسلم بن عقيل را به حضور طلبيد و او را از وضعيت كوفه باخبر کرد و به وي فرمود كه مي خواهد او را به عنوان نماينده خويش به كوفه بفرستد، تا قيام اهالي اين شهر را سامان بخشد. مسلم بن عقيل(ع) با روحيه باز و نشاط بالا، درخواست امام(ع) را پذيرفت و براي اين مأموريت خطير اعلان آمادگي نمود.

امام حسين(ع) به مسلم بن عقيل(ع) سفارش هاي لازم را نمود و وي را با آخرين نامه رسانان؛ يعين قيس بن مسهر صيداوي، عماره بن عبدالله سلولي، عبدالله بن شداد و عبدالرحمن شداد، در تاريخ 15 رمضان سال 60 قمري طی نامه ای خطاب به اهالی کوف، به سوي این شهر عظیم اسلامی اعزام نمود.

مسلم بن عقيل(ع) از مكه معظمه به مدينه منوره رفت و در آن جا قبر رسول خدا (ص) را زیارت و با خانواده خودش دیدار نمود و آن گاه به همراه دو فرزندش محمد و ابراهیم و دو راهنما از طايفه بني قيس، از بي راهه حركت و عازم کوفه گردید تا هم زودتر به مقصد برسد و هم از چشم نگهبانان حكومتي و راهبان ها در امان بماند.

 

 

وقوع غزوه بدر

(هفدهم ماه رمضان، سال دوم هجری قمری)

بعد از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه و تشکیل نظام حكومتي اسلامي در اين شهر و اطراف آن، دشمني اهالي مكه به ويژه قريش و سران قبايل و طوايف اين شهر نسبت به آن حضرت و مسلمانان مدينه فزوني يافت و سرانجام تصميم به يورش نظامي به سوي مدينه گرفتند. کینه توزانی چون عُتبه، شَيبه، وليد بن عتبه، ابوجهل، ابوالبختري و نوفل بن خويلد رهبري سپاه كفر و شرك را بر عهده گرفتند و تعداد افراد آنان، نهصد و پنجاه تن بود و هر روز ده يا نه شتر براي اطعام سپاهيان مي كشتند.

پيامبراكرم(ص) از تصميم قريش با خبر گرديد و به سوی سپاه کفر حركت نمود و خوشبختانه زودتر از قريش به سرزمين بدر و چاه هاي آن رسيد و چاه ها را به تصرف خويش در آورد.

از آن سو، سپاه قريش نيز به بدر رسيده و در برابر سپاهيان اسلام قرار گرفتند. تعداد مسلمانان، سيصد و سيزده تن؛ حدود يك سوم سپاهيان كفر و شرك و به همراهشان تنها هفتاد شتر بود.

سرانجام دو سپاه در برابر یکدیگر قرار گرفته و آماده نبرد سرنوشت ساز شدند . در آغاز نبرد انفرادي میان تعدادی از رزمندگان سپاه اسلام و سپاه کفر به وقوع پیوست و افرادی چون حمزة بن عبد المطلب [عموی رسول خدا (ص) ] و امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (ع) دلاوری های بزرگی از خود به یادگار گذاشته و با کشتن افرادی چون عتبه ، ولید و شیبه لرزه بر سپاه کفر انداختند و خشم آنان را شعله ور نمودند و بدین جهت سپاه کفر اقدام به هجوم گروهي نموده و سپاه اسلام را از هر طرف مورد حمله خویش قرار داد. ولیکن با رهبري خردمندانه پيامبر(ص) و استقامت مسلمانان ، پیروزی نصیب موحدان و شکست و اضمحلال قسمت مشركان و كافران گردید و از آنان تعدادی کشته و عده اي زخمي و عده اي اسير شدند و مابقي، به سوي مكه عقب نشيني و پيام پيروزي اسلام و شكست خفت بار كفر و شرك را به اهالي مكه رسانيدند.

تعداد كشته هاي مشركان در اين واقعه، بيش از هفتاد نفر بر شمرده شد كه اسامي برخي از آن ها بدين قرار است: حنظلة بن ابي سفيان، حارث بن حضرمي، عامر بن حضرمي، عُمير بن أبي عمير، عبيدة بن سعيد بن عاص، عاص بن سعيد، عقبة بن ابي معيط، عتبة بن ربيعه، وليد بن عتبه، شيبة بن ربيعه، عامر بن عبدالله، حارث بن عامر، حارث بن ربيعه، ابوالبختري، نوفل بن خويلد، نضر بن حارث، ابوجهل، عاص بن هشام، مسعود بن اميه، امية بن خلف، علي بن اميه و

گفتني است كه از ميان هفتاد و چهار كشته مشركان قريش، تعداد 22 نفر به دست امام علي(ع) به هلاكت رسيدند.

اما اسيران آنان نيز بيش از هفتاد تن بودند كه اسامي برخي از آنان عبارت است از: وليد بن عتبه، عمرو بن ربيع، خالد بن وليد، هشام بن وليد، عكرمة بن ابي جهل، اُبي بن ابي خلف و غيره، كه تعداد دو نفر از آنان به دستور پيامبر اعدام و مابقي فديه داده و پس از مدتي آزاد شدند.

تاريخ وقوع اين واقعه بنا بر قول مشهور روز هفدهم ولی به روايتي روز نوزدهم و به روايتي ديگر روز دهم ماه رمضان بوده است.

 

وفات عايشهبنت ابی بکر در مدينه

(هفدهم ماه رمضان، سال 58 هجری قمری)

عايشه دختر ابوبكر بن ابي قحافه، سومين زنی بود كه افتخار همسري رسول خدا(ص) را پیدا نمود. وي در مکه معظمه، يك سال و به قول طبري دو سال و نيم پيش از هجرت به مدينه، از سوي پدرش ابوبكر نامزد پيامبر(ص)شده بود. ولی به علت خردسالی به ازدواج آن حضرت در نیامده بود.

 

اما از هجرت رسول خدا (ص) به مدينه منوره ، قریب به يك سال گذشته بود که عائشه در سن نُه سالگي به ازدواج رسمی پيامبر(ص) در آمد و به خانه اش منتقل گرديد.

عايشه به مدت نُه سال با پيامبر(ص) زندگي كرد و به هنگام رحلت آن حضرت، هيجده ساله بود. پس از پيامبر(ص) به مدت چهل و هفت و يا چهل و هشت سال زندگي كرد و سرانجام در 66 سالگي و در هفدهم ماه مبارک رمضان سال 57 و يا 58 قمري در مدينه وفات يافت و ابوهريره، جانشنين مروان بن حكم بر وي نماز گزارد و در بقيع به خاك سپرده شد.

 

ضربت خوردن حضرت علي(ع) در مسجد كوفه

(نوزدهم ماه رمضان، سال 40 هجری قمری)

یکی از باقی ماندگان فتنه خوارج نهروان مردی به نام عبدالرحمن بن ملجم مرادی بود، که با سه نفر از هم فکران خود در مكه معظمه پيمان بست كه سه شخصيت مؤثر در جامعه اسلامي، يعني امام علي بن ابي طالب(ع) را در کوفه ، معاوية بن ابي سفيان را در شام و عمرو بن عاص را در مصر و در يك شب واحد ترور و به قتل رسانند و برای چنین پیمانی سوگند مؤکد خورده و خانه خدا را بر آن گواه گرفتند .

هر كدام به سوي شهرهاي محل مأموريت خويش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادي به سوي كوفه رفت و در بيستم شعبان سال 40 هجری قمري وارد اين شهر بزرگ شد.

 وي به همراهي شبيب بن بجره اشجعي، كه از همفكران وي بود و هر دوي آن ها از سوي «قطام بنت علقمه» تحريك و تحريث شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 هجری قمري در مسجد اعظم كوفه كمين كرده و منتظر ورود اميرمؤمنان علي بن ابي طالب(ع) شدند. هم چنين قطام، شخصي به نام «وردان بن مجالد» را كه از افراد طايفه اش بود، به ياري آن دو فرستاد. أشعث بن قيس كندي كه از فرماندهان سابق سپاه امیر مؤمنان (ع) و از ناراضيان بعدی سپاه امام علي(ع) و از دو چهرگان و منافقان واقعي آن دوران بود، آنان را راهنمايي، پشتيباني و تقويت روحي مي نمود.

حضرت علي(ع) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان، مهمان دخترش ام كلثوم(س) بود و در آن شب حالت عجيبي داشت و رفتار و کردار وی دخترش را به شگفتي درآورد. روايت شد كه آن حضرت در آن شب تا صبح بيدار بود و از اتاق بسیار بيرون مي رفت و به آسمان نظر مي كرد و مي فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمي گويم و به من دروغ گفته نشده است. اين است آن شبي كه به من وعده شهادت دادند.

آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسحد اعظم كوفه شد و خفته گان را براي اداي نماز بيدار كرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادي را كه به رو خوابيده بود، بيدار و خواندن نماز را به وي گوش زد كرد.

هنگامي كه آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گرديد و سر از سجده اول برداشت، نخست شبيث بن بجره با شمشير برّان بر وي هجوم آورد، وليكن شمشيرش به طاق محراب اصابت كرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادي فريادي برداشت: لله الحكم يا علي، لا لك و لا لأصحابك! و شمشير خويش را بر فرق نازنين حضرت علي(ع) فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده گاهش شكافت.

حضرت علي(ع) در محراب مسجد به زمین افتاد و در آن حال فرمود: بسم الله و بالله و علي ملّة رسول الله، فزت و ربّ الكعبة؛ سوگند به خداي كعبه، رستگار شدم.

نمازگزاران مسجد كوفه، برخي در پي شبيب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بيابند و برخي در اطراف حضرت علي(ع) گرد آمده وبه سر و صورت خود مي زدند و براي آن حضرت گريه مي نمودند.

حضرت علي(ع)، در حالي كه خون از سر و صورت شريفش جاري بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛ اين ، همان وعده اي است كه خداوند متعال و رسول گرامي اش به من داده اند.

حضرت علي(ع) كه توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش امام حسن مجتبي(ع) فرمود كه نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام كرد.

 

 

فتح مكه معظمه به دست پيامبر(ص)

(بیستم ماه رمضان، سال هشتم هجری قمری)

اهالی مکه چه آن زمانی که رسول خدا (ص) در این شهر می زیست و آنان را به دین اسلام و اجتناب از بت پرستی دعوت می کرد و چه آن زمانی که از شدت فشار آنان راه هجرت به مدینه را در پیش گرفت و در این شهر غریب بنای حکومت اسلامی را پایه ریزی کرد ، هیچ گاه از دشمنی و ستیزه جویی برعلیه وی و توطئه و افکار نابخردانه بر ضد پیروانش کوتاه نیامدند.

تا این که رسول خدا(ص) بعد از خیانت قریش به عهد و پیمان های خویش و حمله به هم پیمانان مسلمانان و اذیت و آزار آن ها، تصمیم گرفت به مکه حمله کند. آن حضرت در دوم ماه مبارك رمضان، در رأس يك سپاه بزرگ ده هزار نفري از مسلمانان ] اعم از مهاجر، انصار و قبايل و طوايف اطراف مدينه[ به سوي مكه حركت كرد.

پيامبر(ص) مراقبت و مواظبت زيادي به عمل آورد كه قريش از حركت سپاه اسلام آگاه نگردد، بدين جهت تا رسيدن به «مرّالظّهران» كه در چند كيلومتري مكه است، اهالي مكه و جاسوسان و نفوذي هاي آنان هيچ خبري از حركت جهادي سپاه اسلام نداشتند.

عباس بن عبدالمطلب، عموي رسول خدا(ص) كه در مكه مي زيست و پيش از آن مسلمان شده بود، ولي رابطه حسنه اي با مكيان داشت، در همان زمان از مكه خارج شد و به سوي مدينه هجرت مي كرد، كه با پيامبر(ص) و سپاه اسلام در سرزمين «جحفه» روبرو گرديد.

وي پس از آن كه چندي در كنار رسول خدا(ص) بود، به دستور آن حضرت، به سوي مكه رفت و در ميان راه با برخي از سران قريش مانند ابوسفيان، حكيم بن حزام و بديل بن ورقاء برخورد كرد و خبر هجوم سپاه اسلام را به آنان خبر داد و ابوسفيان را به همراه خود در نزد پيامبر(ص) آورد و او را وادار به پذيرش اسلام نمود.

پيامبر اسلام(ص) هم از تاكتيك هاي نظامي خويش و هم از وجود ابوسفيان براي فتح مكه بهره جست و وي را پيشاپيش به ميان مكيان فرستاد، تا با فراخواني آنان به تسليم شدن و عدم مقاومت در برابر سپاه اسلام ، زمينه فتح اين شهر مقدس را بدون جنگ و خون ريزي فراهم كند.

گرچه عده از سركشان و طاغيان مكه با دسته اي از مسلمانان روبرو شده و به درگيري و نبرد پرداختند، ولي با دادن دوازده يا سيزده تن كشته، متواري شدند و در نتيجه اين شهر مقدس در روز بيستم ماه مبارك رمضان، سال هشتم هجری قمري به دست پيامبر(ص) و سپاهيان مسلمان فتح گرديد و بت ها از خانه خدا به بيرون ريخته شد و داخل كعبه با آب زمزم شُست و شُو داده شد و بدين گونه مقدس ترين مكان مذهبي و ديني مسلمانان از لوث بت ها، تصاوير و مجسمه ها پاكسازي شد و براي هميشه، محل مقدس و عبادت مسلمانان قرار گرفت.

 

 

 

لیالی قدر

(شب­های 19، 21 و 23 ماه رمضان)

از این که شب قدر یکی از شب های سال و خصوصا یکی از شب های ماه مبارک رمضان است، تردیدی در آن نیست ولی کدام یک از شب های این ماه است، میان دانشمندان اتفاق نظری نیست و در جایی هم دیده نشده است که شبی بالخصوص برای آن تعیین شده باشد.

 بدین جهت، برخی شب اول، برخی شب هفدهم، برخی شب نوزدهم، برخی شب بیست و یکم، برخی شب بیست و سوم و حتی برخی شب های دیگر مانند شب بیست و هفتم و شب آخر ماه مبارک رمضان را شب قدر می دانند. ولی شیعیان با پیروی از اهل بیت (ع) آن را در سه شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان محدود می دانند و بدین جهت هر سه شب را احیا داشته و به عبادت می پردازند.

صاحب مجمع البیان در باره نا معلوم بودن تاریخ خاص شب قدر فرمود : والفائدة فی اخفاء هذه اللیلة أن یجتهد الناس فی العبادة و یحیوا جمیع لیالی شهر رمضان طمعاً فی ادراکها کما ان الله سبحانه اخفی الصّلاة الوُسطی فی الصّلَوات الخَمس و اِسمه الأعظم فی الأسماء و ساعة الإجابة فی ساعات الجُمعة.

از برخی روایات دانسته می شود که شب قدر در دهه سوم ماه مبارک رمضان است و بدین جهت رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) در دهه سوم ، تمام شب ها را احیا نموده و صرفاً به عبادت می پرداختند و از امور دیگر اجتناب می نمودند. بدین جهت شب قدر به احتمال قوی در بین دو شب بیست و یکم و  بيست و سوم قرار خواهد داشت، ولی در بین این دوشب، نیز احتمال شب بیست و سوم بیشتر است. بلكه از برخي روايات و توصيه هاي پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به اصحاب و خانواده خويش، به دست مي آيد كه شب قدر، همان شب بيست و سوم ماه رمضان است.

ضمره انصاري از پدرش روايت كرد، كه وي از پيامبراكرم(ص) شنيده است كه شب قدر، شب بيست و سوم است.

هم چنين زراره از عبدالواحد بن مختار انصاري روايت كرد: سألت اباجعفر(ع) عن ليلة القدر، فقال: أخبرك و الله ثم لا أعمي عليك، هي اول ليلة من السّبع الآخر؛ از امام محمد باقر(ع) پرسيدم: شب قدر چه شبي است؟ آن حضرت فرمود: به خدا سوگند، تو را به آن خبر مي دهم. پس فراموشت نشود و آن نخستين شب هفته آخر ]ماه رمضان[ است. زراره پس از نقل حديث گفت: آن ماه رمضان، بيست و نه روز بود. بنابراين نخستين شب هفته آخر، همان شب بيست و سوم خواهد بود.

 

 

وفات حضرت موسي کلیم الله(ع)

(21 ماه رمضان)

حضرت موسی بن عمران (ع) در حدود 1350 سال پیش از میلاد، در زمان سلطنت «رامسیس دوم» ملقّب به«فرعون تسخیر»، در مصر دیده به جهان گشود و در زمان سلطنت«منفتاح» پسر رامسیس دوم به رسالت مبعوث شد .

وی برای نجات اهالی مصر از کفر و شرک و از گمراهی و نادانی تلاش بلیغی به عمل آورد و بسیاری را به راه راست هدایت کرد. قوم بنی اسرائیل که طبقه پایین جامعه مصر و مورد اجحاف و ستم فرعونیان و مردم مصر بودند، بیش از همه نیاز به هدایت و رهایی از بند ستمگران و ظالمان داشتند. بدین جهت حضرت موسی(ع) از جانب خدای متعال مأموریت یافت که آنان را از مصر خارج و از بند فرعونیان رهایی بخشد. حضرت موسی(ع) در این راه کوشش های زیادی نموده و سختی های فراوانی متحمل گردید و سر انجام توفیق یافت که قوم بنی اسرائیل را از رود نیل عبور داده و از ستم مصریان نجات دهد. پس از آن،حضرت موسی(ع) و بنی اسرائیل چندین سال در بیابان تیه( در سرزمین اردن) متوقف ماندند و سرانجام در همین سرزمین حضرت موسی(ع) در 21 ماه رمضان رحلت نمود

 

 

شهادت حضرت علي(ع)

(21 رمضان، سال 40 هجری قمری)

پس از زخمی شدن حضرت علی(ع) در مسجد کوفه به دست ابن ملجم مرادی، آن حضرت در خانه اش بستری شد. براي درمان وی پزشكان كوفه را گرد آوردند و حاذق ترين و داناترين آنان، شخصي بود به نام «اثيربن عمرو». وي چون در زخم سر مبارك آن حضرت نگريست، شُش گوسفندي طلبيد كه تازه و گرم بود و رگي از آن بيرون كشيد و آن را در شكاف زخم سر آن حضرت گذاشت و در آن دميد تا اطرافش به تمام قسمت هاي جراحت رسيد و اندكي بگذاشت و سپس برداشت و در آن نگاهي كرد و ديد كه برخي از سفيدي مغز سر آن حضرت در آن مشاهده مي گردد. در اين وقت با حسرت و آه، عرض كرد: يا اميرالمؤمنين ، وصيت خود را بگو، كه اين زخم كار خود را كرده و به مغز سرت رسيده است و از تدبير بيرون شده است.

آن گاه حضرت علي(ع) به امام حسن(ع) و امام حسين(ع) و ساير فرزندانش سفارش نمود. وصيت آن حضرت به فرزندانش در نامه 47 نهج البلاغه (فيض الاسلام) آمده است.

حضرت علي(ع) تا شب 21 رمضان، در بستر بيماري بود و در اين شب گاهي بي هوش و گاهي به هوش مي آمد و به اطرافيان نظري مي افكند و به آنان توصيه مي نمود. سرانجام چشمان مباركش را بر هم گذاشت و پاهاي خود را به سوي قبله نمود و گفت: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله. اين كلمات را گفت و روح مباركش به اعلي عليين پرواز كرد.

 امام حسن مجتبي(ع) و امام حسين(ع) به همراه ساير فرزندان و ياران نزديك امیر مؤمنان (ع)، بدن مطهرش را غسل و كفن كرده و پس از ادی نماز ، طبق سفارش آن حضرت، شبانه بدنش را تشییع و در مکانی در خارج شهر كوفه، در جايي كه هم اكنون معروف به نجف اشرف است، به خاك سپردند.

حیّان بن علی عنزی از یکی از خدمتکاران حضرت علی (ع) نقل کرد: هنگامی که امیر مؤمنان (ع) به واپسین لحظات عمرش نزدیک شد، به امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) سفارش کرد: چون از دنیا رفتم مرا در سریری گذاشته و بر دوش بگیرید و جلوی سریر خودش حرکت می کند و به هر سمتی که می رود شما هم به همان سمت تشییع ام کنید تا آن که شما را به جانب غریین می بَرد و در آن جا سنگ سفید و درخشانی خواهید یافت و همانجا آرامگاهی برایم حفر نمایید و قبری آماده می بینید و مرا در آن به خاک بسپارید .

خدمتکار حضرت گفت: هنگامی که امیر مؤمنان (ع) از دنیا رفت، بر اساس وصیتش بدن شریف وی را در سریری نهاده و انتهای آن را بر دوش گرفتیم ولی جلوی آن خود بخود حرکت می کرد و ما را به جانب غریین حرکت می داد تا این که به سنگ سفیدی رسیدیم که نورش تلعلع می نمود و در آن جا جنازه مطهر را پایین گذاشتیم و مقداری زمین را کاویدیم و قبری را آماده و مهیا مشاهده کردیم که بر لوح آن نوشته شده بود:«هذه ما ادّخرها نوح لعلیّ بن أبی طالب».یعنی: این قبری است که نوح نبی الله (ع) برای علی بن ابی طالب(ع) مهیا کرده است.

پس بدن شریف حضرت را در آن قبر به خاک سپردیم و برگشتیم و از این که چنین موهبتی نصیب سَروَرمان شده بود خوشحال بودیم و در بازگشت با گروهی از شیعیان آن حضرت بر خوردیم که آنان توفیق نماز بر بدن شریف وی را نیافته بودند و چون از دفن وی در آن مکان شریف با خبر شدند اصرار کردند که به آن جا رفته و بر قبرش نماز و فاتحه ای بخوانند و ما آنان را بازداشته و گفتیم که سفارش حضرت بر این است که محل قبرش پنهان بماند، ولیکن آنان توجهی به سخنان ما نکرده و به آن جانبی که ما نشانی اش را داده بودیم رهسپار شدند. اما پس از ساعتی برگشتند و اظهار نمودند که هرچه آن جا را کاویدند هیچ نشانه ای از قبر نیافتند.      

 

 

 

 

 

آغاز خلافت امام حسن مجتبي(ع)

(روز 21 ماه رمضان، سال 40 هجری قمری)

 

اهالی کوفه، به ویژه یاران و محبان امیرمؤمنان(ع) پس از شهادت وی در شب بیست و یکم ماه رمضان، در روز بعد در مسجد اعظم کوفه تجمع نموده و ضمن سوگواری برای آن حضرت، با فرزند ارشد وی حضرت امام حسن مجتبی(ع) به عنوان خلیفه مسلمین بیعت نمودند. پیشتاز بیعت کنندگان عبدالله بن عباس بود که پس از سخنرانی امام حسن(ع)  برخاست و در كنار آن حضرت ايستاد و گفت: معاشر الناس! هذا ابن نبيّكم و وصيّ امامكم فبايعوه؛ اي مردم! اين بزرگ مرد، فرزند پيامبرتان و جانشين امامتان است. پس با او بيعت كنيد. مردم كه از اين سخن به وجد آمده بودند، گفتند: ما أحبّه الينا و أوجب حقّه علينا؛ چقدر او براي ما دوست داشتني تر و حقش بر ما واجب تر است. سپس با كمال رغبت و اشتياق با آن حضرت بيعت كردند و او را به عنوان خليفه و جانشين پدرش امام علي(ع) پذيرفته و پيروي اش را بر عهده گرفتند. بنا بر نقل مورخان بيعت با امام حسن مجتبي(ع)، در روز جمعه، بيست و يكم ماه رمضان، سال 40 هجري قمري واقع گرديد و از آن پس، آن حضرت عاملان و استانداران خود را معرفي و حكومت را به طور رسمي بر عهده گرفت.

 

 

 

 

 

عروج حضرت عيسي(ع) به آسمان

(بیست و دوم ماه رمضان)

 

حضرت عيسي بن مريم(ع)، پس از چهل سال زندگي در ميان مردم، در شب 22 رمضان، به آسمان عروج كرد و خداوند متعال جسدش را بالا برد و او  هم اینک زنده است و روزی به دنیا بر می گردد.

قریه ای که عیسی (ع) در آن زندگی می کرد «ناصره» نام داشت و بدین جهت به پیروانش ناصریین و یا نصاری گفته می شود.

پس از عروج حضرت عیسی (ع) در آغاز سه نفر از حواریانش به رسالت رسیدند که کار دو نفرشان با مشکل و عدم اقبال عمومی مواجه شد ولی سومین نفرشان که نامش شمعون بود، جایگاهی در میان مردم پیدا کرد و حتی به آن دو نفر نیز بنا به گواهی قرآن کریم (اِذ اَرسلنا اِلَیهِمُ اثنَینِ فَکَّذبُوهُما فَعَزَّز بِثالثٍ ...)عزت بخشید. تعداد حواریان حضرت عیسی (ع) دوازده نفر بود که بین آخرین نفرشان تا رسالت حضرت محمد (ص) چهارصد و سی و چهار سال فاصله بود و در این مدت پیامبر دیگری مبعوث به رسالت نشد. به اعتقاد شیعه، حضرت عیسی(ع)  پس از ظهور حضرت مهدی (ع) ، از آسمان فرود می آید و به یاران آن حضرت می پیوندد و پشت سرش نماز می خواند.

 

 

 

 

سریه امیر مؤمنان(ع) در یمن

(ماه رمضان، سال دهم هجری قمری)

پیامبر اکرم (ص) در ماه مبارک رمضان سال دهم هجری، حضرت علی (ع) را به فرماندهی سپاهی به استعداد سیصد نفر منصوب و به سوی یمن اعزام نمود.

پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) توصیه کرد تا آن مقدار که ممکن است مردم را به اسلام دعوت و به راه راست و صراط مستقیم هدایت نماید و با آنان از درِ جنگ و نبرد وارد نشود مگر آن که آنان آغاز جنگ نمایند. سپاه اسلام به محض ورود به سرزمین یمن با طایفه «مذحج» رو برو شده و آنان را به دین اسلام دعوت کرد. ولی سران طایفه مذحج نه تنها به دعوت آنان پاسخ مثبت نداده، بلکه از راه عناد و خشونت وارد شده و به سپاه اسلام یورش بردند.

سپاهیان اسلام به فرماندهی حضرت علی (ع) به ناچار با آنان درگیر شدند و پیروزی بزرگی به دست آوردند و تعدادی از مذحجیان کشته و تعدادی اسیر و غنایم فراوانی به دست سپاه اسلام افتاد.

اما سایر طوایف و قبایل یمنی پس از آشنا شدن با اهداف رهایی بخش اسلام و گفت و گو با حضرت علی(ع) ، دعوت وی را پذیرفته و دین اسلام را با رغبت تمام اختیار کردند. حتی تعدادی از اهل کتاب نیز پس از مباحثه و مناظره علمی با حضرت علی (ع)، شیفته اسلام شده و به دست حضرت علی (ع) مسلمان شدند.

در همان زمان پیکی از رسول خدا(ص) به حضرت علی(ع) رسید که وی و تمام سپاهیان اسلام را جهت انجام حج تمتع فرا خوانده و از آنان خواست به سوی مکه معظمه حرکت و به پیامبر خدا(ص) و سایر زایران در سفر حجة الوداع به پیوندند .

سپاهیان اسلام پس از تنظیم امور یمن و ایمن سازی آن و جمع آوری زکوات و غنایم، به سوی مکه حرکت کردند و در نزدیکی های این شهر، حضرت علی (ع) بر آنان تقدم جست و زودتر به پیامبر(ص)پیوست. برخی از سپاهیان، از غیبت حضرت علی (ع) سو استفاده کرده و در خمس غنایم تصرف نمودند و چون به مکه رسیدند با ناراحتی و عتاب حضرت علی (ع) مواجه گردیدند. بدین جهت دل نگران شده و علیه آن حضرت، سخنان ناشایستی منتشر کردند و این خبر به اطلاع پیامبر(ص) رسید و آن حضرت، ضمن محکوم کردن رفتار ناشایست آنان، حضرت علی (ع) را مورد تأیید قرار داد. در باره تاریخ این واقعه گر چه سال و ماهش معلوم است، ولی روز حرکت آن حضرت به سمت یمن را مورخان تعیین نکردند.

 

 

 

روز جهانی قدس

(آخرین جمعه ماه رمضان)

یکی از شعار های ملت انقلابی ایران در تظاهرات ضد رژیم سلطنتی پهلوی این بود:«امروز ایران، فردا فلسطین». امام خمینی(ره) بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ایران به عهد خود و ملت ایران وفا نمود و در مرداد 1358، تنها شش ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را«روز قدس» اعلام کرد، تا از این طریق زمینه نابودی رژیم اشغالگر فلسطین و آزادی سرزمین قدس شریف و پیروزی ملت فلسطین فراهم گردد. امام راحل(ره) در باره روز قدس فرمود:  روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمی‌توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم(ص) می‌دانم، و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم.

در پی این فرمان، ملت انقلابی ایران روز قدس آن سال را به تنهایی گرامی داشت، ولی سال های بعد مردم برخی از کشورها نیز به میدان آمده و هماهنگ با ملت ایران با راهپیمایی خود از فلسطین و فلسطینیان حمایت کردند. پس از 35 سال از اعلام امام خمینی(ره)، این روز عظیم به یک جنبش سراسری در تمام دنیا تبدیل شده و در این سال ها با رهنمودهای مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای، به عنوان یک روز جهانی ضد اسرائیل جنایتکار و حامیانش مانند آمریکا و انگلیس گرامی داشته می شود.

 

 

تقویم مناسبت های شمسی ماه رمضان 1436 هجری قمری

 

شهادت دکتر مصطفی چمران

(31 خرداد، 1360)

دکتر مصطفی چمران، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، نماینده حضرت امام خمینی در شورای عالی دفاع، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و بنیان گذار جنگ های نا منظم، در گرما گرم جنگ بعثی های عراق با ملت ایران، در 31 خرداد 1360 در مسیر دهلاویه – سوسنگرد به علت اصابت ترکش خمپاره دشمن مجروح و سپس به شهادت رسید.

دکتر چمران در سال 1311 هجری شمسی در  تهران دیده به جهان گشود و دوران تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انصاریه و دوران متوسطه را در دارالفنون گذراند و سپس وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و در رشته الکترو مکانیک به تحصیل پرداخت. وی از ۱۵ سالگی در جلسات تفسیر قرآن آیت الله طالقانی در مسجد هدایتو در دروس فلسفه و منطق آیت الله شهید مرتضی مطهریو نیز در جلسات دیگر مذهبی شرکت می نمود.

وی پس از فارغ التحصیلی از دانشکده فنی دانشگاه تهران، با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاهی در تکزاس آمریکا رفت و با وجود عدم تسلط به زبان انگلیسی، دانشجوی ممتاز رشته خود شد و دوره دکتری را در دانشگاه برکلی ایالت کالیفر نیا در رشته پلاسما فیزیک گذراند. در همین سال­ها انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را به همراهی چند تن از دوستان خود پایه گذاری کرد.

 وی در دهه ۶۰ در آزمایشگاه­های بل و هم چنین آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا استخدام شد. او در کنار زبان مادری خود فارسی به زبان‌های عربی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و در کنار دانش، به هنر نیز توجه شایانی داشت. نقاشی در میان علاقه‌مندی‌های بارز هنری او بود که در این زمینه چندین اثر رنگ روغن از وی به جا مانده است. دکتر چمران در آمریکا با خانم تامسن هیمن، که بعد ها نامش را پروانه گذاشت، ازدواج کرد و ثمره ازدواج آنان یک دختر و سه پسر بود، که یکی از پسرهایش در سنین کودکی وفات نمود.

وی در زمان جنگ داخلی لبنان و هجوم بی رحمانه اسرائیل به اهالی جنوب لبنان، که غالبا شیعه مذهب بوده اند، به لبنان رفت و امام موسی صدر را در تشکیل حرکت محرومین(سازمان امل) یاری داد و مبارزان زیادی را برای نبرد با اشغالگران آموزش داد و خدمات آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و رزمی زیادی به اهالی محروم لبنان نمود.

دکتر  چمران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سی ام بهمن سال 1357 همراه با یک گروه ۹۲ نفره از لبنان به ایران آمد و با آنکه قصد ماندن در ایران را نداشت، به توصیه  حضرت امام خمینی (ره) در ایران ماندگار شد. در اوایل پیروزی انقلاب، به تربیت اولین گروه از پاسداران انقلاب اسلامی در سعدآبادپرداخت و سپس مسئولیت های متعددی را بر عهده گرفت و با رشادت کم نظیر خویش پاوه را از اشغال ضد انقلابیون تجزیه طلب بیرون آورد و در در دفاع مقدس فداکاری های زیادی به عمل آورد و نام خویش را در تاریخ انقلاب اسلامی ایران ماندگار نمود. پس از شهادت دکتر چمران دست نوشته‌های زیادی از وی کشف شد که در طول سالیان اقامت در آمریکا، لبنان و بازگشت به ایران نگاشته شده بود. این دست نوشته‌ها زوایای جدیدی از شخصیت و تفکر وی را برای همگان روشن کرد و ابعاد ناشناخته درونی روح او پس از آن معلوم گردید. سبک نگارش این دست نوشته‌ها بیشتر به صورت عرفانی و عاشقانه است که در بعضی قسمت‌ها دارای سوز عمیق و شکننده‌ای است که نشان دهنده عمق بینش و درک وسیع این شهید عالی مقام می‌باشد. روحش شاد.

روز بسیج اساتید

(31 خرداد)

شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست پانزدهم تیرماه سال 1391 با پیشنهاد سازمان بسیج اساتید دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور برای نام‌گذاری سال‌روز شهادت دکتر مصطفی چمران به نام روز بسیج اساتید، موافقت و نام‌گذاری 31 خردادماه، سال‌روز شهادت دکتر مصطفی چمران به عنوان روز بسیج اساتید را تصویب کرد.

 

روز تبلیغ و اطلاع رسانی دینی

(اول تیر)

به فرمان امام خمینی (ره)، سازمان تبلیغات اسلامی در  اول تیر سال 1360 تاسیس شد. این نهاد  با هدف اعتلای فرهنگ نغز و پر بار اسلامی و تبلور حیات معنوی و تبیین و ترویج شاخص های اعتقادی فعال گردید. به همین جهت روز اول تیر به عنوان«روز تبلیغ و اطلاع رسانی دینی» نام گذاری شد، تا از این راه مسئولان امر تبلیغ و مبلغان دینی و مذهبی با نگاه به روش­های روز و بهره مندی از  ابزار­های نوین اطلاع رسانی اقدامات مؤثرتری در این راه از خود روز و ظهور دهند.

اصولا تبلیغ از اهم وظایف دین باوران، به ویژه عالمان و مبلغان دینی است. قرآن کریم در آیات متعدد آن را به پیامبرش حضرت محمد(ص) که بزرگترین مبلّغ دین توحیدی است، یادآوری نموده است. از جمله در آیاتی چون: فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى‏ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِين‏ (مائده، آیه 92) / ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغ‏ (مائده، آیه 93)/  فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِين‏ (نحل، آیه 82)، وظیفه اصلی رسول خدا(ص) را تبلیغ اعلام نموده است. زیرا در پرتو تبلیغ، راه سعادت و هدایت بر روی انسان ها گشوده و مبانی اصلی فرهنگ اسلامی تبیین می شود. به همین جهت اگر دین اسلام و مکتب حیات بخش اهل بیت(ع) به درستی و با روش­های منطقی تبلیغ گردد، بی تردید توجه مردم به دین و دینداری افزایش می یابد و غیر مسلمانان به سمت و سوی دین واقعی تمایل پیدا خواهند کرد. ظرافت های تبلیغ را مبلغان دینی باید مد نظر داشته باشند، تا از عهده تبلیغ تنها دین بر حق عالم بر آیند.

امام خميني (ره) در باره اهمیت تبلیغ فرمود: مسأله تبليغات يك امر مهمي است كه مي شود گفت كه در دنيا در رأس همه امور قرار گرفته است، و مي توان گفت كه دنيا بر دوش تبليغات است... بايد با تبليغات صحيح، اسلام را آن گونه كه هست به دنيا معرفي نماييد ... توجه داشته باشید که بالاترین چیزى که مى‏تواند این انقلاب را در این جا به ثمر برساند و در خارج صادر کند، تبلیغات است، تبلیغات صحیح.

 

روز اصناف

(اول تیر)

اصناف جمع صِنف، به معنای تشکل های مردم نهاد در زمینه های تجاری و تولیدی است. اصولا اصناف یکی از نهاد های مدنی هر کشوری محسوب می شوند. اين نهادها توسط خود مردم اداره شده و در وضعيت بازار و قيمت گذارى  كالاها نقش بسيار موثرى دارند. از اين رو اول تيرماه روز اصناف نامگذارى شده و هرساله در اين روز مجامع امور صنفى سراسر كشور، مسوولان اتحاديه ها و مديران وزارت بازرگانى و شهردار تهران و ... گرد هم مى آيند تا در خصوص مشكلات اصناف به تبادل نظر بپردازند.

 

روز جهانی مبارزه با مواد مخدر

(پنجم تیر)

در پی برگزاری کنفرانس بین المللی از سوی سازمان ملل متحد در شهر وین از 17 تا 26 ژوئن 1987 میلادی، به منظور عزم سیاسی ملت ها در مبارزه با اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، سندی با عنوان C.M.O به تصویب کشورهای شرکت‌کننده رسید. این سند خط مشی همه‌جانبه اقدامات در امر کنترل مواد مخدر را از سوی کشورهای شرکت‌کننده مشخص و آنان را متعهد نموده است تا اقدامات بین‌المللی در خصوص مبارزه با قاچاق مواد مخدر را قاطعانه دنبال کنند.

 به همین منظور، سازمان ملل هر ساله روز 26 ژوئن، مصادف با پنجم تیر ماه را به عنوان «روز جهانی مبارزه با مواد مخدر» انتخاب نموده است تا با این عمل آگاهی مردم را با مشکلاتی که مواد مخدر برای جوامع بوجود می‌آورد بالا ببرد. این روز توسط دولت­ها و سازمان­های مختلف در تمام دنیا حمایت می‌گردد.

 کشور عزیز ما ایران که در مسیر حمل مواد مخدر از شرق به غرب قرار دارد، یکی از آسیب پذیر ترین کشور­های منطقه از جهت رواج مواد مخدر و اعتیاد مردم به این ماده افیونی می باشد. پیش از انقلاب اسلامی، اعتیاد در میان جوانان کشور ما کم و بیش رواج داشته، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی دست­های پنهان و آشکار استکبار جهانی و عوامل منطقه ای آنان، به ویژه ضد انقلاب فراری، از آستین­های سودجویان دنیاطلب بیرون آمده و برای تضعیف نظام و بیرون کردن جوانان از گردونه انقلاب و مبارزه با استکبار، مواد مخدر را به عنوان یک صنعت سودآور در سراسر کشور رواج و جوانان را به انواع آن مبتلا نمودند. برای مبارزه با باندهای قاچاق مواد مخدر و پیش گیری از اعتیاد جوانان، سال­های متمادی است که مرکزی به نام«ستاد مبارزه با مواد مخدر» در ایران تشکیل شده و در این رابطه فعالیت های ارزشمندی به عمل آورده و تا حدودی اوضاع را کنترل نموده است. ولیکن ملت ایران در این راه حدود چهار هزار شهید و هزاران مجروح تقدیم نموده است. امید است روزی را شاهد باشیم که کشور ما و همه کشورهای جهان عاری از مواد مخدر باشند.

سوء قصد منافقین به رهبر معظم انقلاب اسلامی در مسجد ابوذر تهران

(ششم تیر 1360)

در این روز حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله تعالی) که امام جمعه تهران و نماینده حضرت امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع بود، برای سخنرانی در میان خیل عظیم امت شهید پرور تهران عازم مسجد ابوذر شد و با شور و استقبال کم نظیر مردم رو برو شده و پشت تریبون مجلس قرار گرفت و سخنرانی خود را با نام خدا و صلوات بر پیامبر(ص) و اهل بیت او آغاز کرد. منافقین که در آن سال با همکاری بنی صدر(رئیس جمهور مخلوع) دست به کشتار مردم و مسئولین زده بودند، برای این مراسم نیز برنامه جنایت آمیزی را طراحی کرده و  توسط یکی از عوامل خود به نام جواد قدیری بمبی را در ضبط صوت تعبیه و به بهانه ضبط صدای مقام معظم رهبری بر روی تریبون قرار دادند. متأسفانه در حین سخنرانی آن حضرت، بمب ضبط صوت منفجر شد و مقام معظم رهبری به شدت زخمی گردید. براساس اخبار منتشره، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از نقطه بالای کتف راست و بالای ران سمت راست مجروح شد و استخوان ترقوه او شکست و چند رگ و عصب دست راست وی نیز قطع شد. ولی خدای مهربان آن حضرت را برای امت اسلام نگه داشت و  براي آينده نظام مقدس جمهوری اسلامی حفظ و در این راه مقام جانبازی را به وی عنایت نموده است.

 

شهادت آیت الله دکتر بهشتی و هفتاد و دو یار انقلاب اسلامی

(هفتم تیر 1360)

پس از عزل ابوالحسن بنی صدر از ریاست جمهوری اسلامی ایران، سازمان منافقین خلق که پشتیبان اصلی خود را از دست داده می دید، از این واقعه سوء استفاده و وارد فاز نظامی شد و با همفکری و همکاری مزدوران بنی صدر خائن اقدام به ترور شخصیت های مؤثر انقلاب و یاران حضرت امام خمینی(ره) نمود و در این راه اقدامات شنیع و جنایات زیادی را مرتکب شد. از جمله ساختمان حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران را که محل برگزاری نشست مسئولان حزب و برخی از مسئولان دولتی بود، با بمب بسیار قوی منفجر کرد.

روز هفتم تير 1360 جلسه مسئولان عالی حزب جمهوری اسلامی(در غیاب برخی از آنان، از جمله آیت الله خامنه ای که بر اثر انفجار در مسجد ابوذر زخمی و در بیمارستان بستری بود و آیت الله هاشمی رفسنجانی که بخاطر اشتغالات به جلسه نرسیده بود) تشکیل شد. آیت الله سید محمد حسین بهشتی(رئیس دیوان عالی کشور، که بعد ها قوه قضائیه نامیده شده) سخنران جلسه بود. بنا بود در آن جلسه پیرامون تورم بحث شود، اما عده‌اي از حاضران مجلس خواسته بودند كه راجع به انتخابات رياست جمهوري نيز بحث شود. شهيد بهشتي نيز در اين زمينه سخناني ايراد كرد و براساس نوار ضبط شده از اظهارات ايشان، آخرين جملات مشاراليه در لحظات قبل از انفجار چنين بود:ما بار ديگر نبايد اجازه دهيم استعمارگران برايمان مهره سازي كنند و سرنوشت مردم ما را به بازي بگيرند. تلاش كنيم كساني را كه متعهد به مكتب هستند و سرنوشت مردم را به بازي نمي‌گيرند انتخاب شوند.

در همان لحظه بمب منفجر و ساختمان فر ریخت. مع الأسف در این حادثه علاوه بر شهيد ‌آيت‌الله بهشتي رئيس ديوان عالي كشور، 72 نفر ديگر از جمله 4 وزير، چند معاون وزير، 27 نماينده مجلس و جمعي از اعضاي حزب جمهوري اسلامي و یاران امام خمین(ره) به شهادت رسيدند.

امام خميني(ره) در پيامي كه به اين مناسبت انتشار دادند، فرمود: اين كوردلان مدعي مجاهدت براي خلق، گروهي را از خلق گرفتند كه از خدمتگزاران فعال و صديق خلق بودند. معظم له تأكيد كردند: بهشتي مظلوم زيست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.

لازم به ذکر است که  عامل انفجار هفتم تير، فردي به نام محمد‌رضا كلاهي دانشجوي دانشگاه علم و صنعت بود كه پس از پيروزي انقلاب به سازمان منافقین(مجاهدين خلق) پيوست و با حفظ اين عضويت، ابتدا پاسدار كميته انقلاب اسلامي خيابان پاستور شد و بعد با هدايت سازمان، به داخل حزب جمهوري اسلامي راه پيدا كرد. اودر حزب ارتقاء يافت و مسئول دعوت‌ها براي كنفرانس‌ها و ميزگردها و جلسات شد. ضمن آنكه مسئول حفاظت حزب نيز گرديد.
او بمب را با كيف دستي خود به داخل جلسه حزب جمهوري اسلامي واقع در نزديكي چهار راه سرچشمه تهران انتقال داد و دقائقي قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نيز مدتي در منزل يكي از اعضاي سازمان متبوع خود مخفي شد و نهايتاً از طريق مرزهاي غربي كشور به عراق منتقل گرديد. او در عراق با يكي از اعضاي سازمان ازدواج كرد. اما در سال 1370 در فهرست اعضاي «مسئله‌دار» سازمان قرار گرفت، در  سال 1372 از سازمان جدا شد و در سال 1373 از عراق رهسپار آلمان گرديد.

آغاز هفته قوه قضائیه

(هفتم تیر)

قوه قضائيه در جمهوری اسلامی ایران بسان برخی از کشورهای دنیا مستقل از سایر قوا است و راز اصلى استقلال اين قوه طبيعت نوع وظائفى است كه به عهده دارد؛ زیرا اگر تحت تاثير و نفوذ ديگر قوا بخصوص قوه مجريه و سازمان­هاى وابسته به آن­ها قرار گيرد هرگز نمى تواند حق و عدل را رعايت كرده و امنيت و آرامش را براى همه قشرها فراهم كند. به همين جهت يك فصل مستقل براى آن در قانون اساسى جمهوری اسلامی ایران باز شده و عمده وظائف آن براى پشتيبانى حقوق فردى و اجتماعى و استقرار عدالت در شش بند آمده است. به عنوان نمونه در اصل يكصد و پنچاه و شش به وظایف آن پرداخته و در آن آمده:
قوه قضائيه قوه اى است مستقل كه پشتيبان حقوق فردى و اجتماعى و مسئول تحقق بخشيدن به عدالت و عهده دار وظايف زير است:
1.رسيدگى و صدور حكم در مورد تظلمات ، تعديات ، شكايات ، حل و فصل دعاوى و رفع خصومات و اخذ تصميم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبيه كه قانون معين مى كند.

2.احياى حقوق عامه و گسترش عدل و آزادي­هاى مشروع .
3.نظارت بر حسن اجراى قوانين .
4.كشف جرم و تعقيب و مجازات و تعزير مجرمين و اجراى حدود و مقررات مدون جزايى اسلام .
5.اقدام مناسب براى پيشگيرى از وقوع جرم و اصلاح مجرمين .

پس از شهادت آیت الله سید محمد حسین بهشتی، اولین رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی در حادثه انجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر 1360، این روز به جهت ارج نهادن به مقام والاى قضاء و قضاوت و تكريم از مقام شامخ آن شهيد والا مقام، روز قوه قضائه و در تاريخ 27/4/1373 به عنوان نخستین روز هفته قوه قضائیه از سوی شوراى فرهنگ عمومى تعیین گردید.

لازم به ذکر است که از زمان استقرار نظام جمهوری اسلامی تا زمان ما پنج تن از حضرات آیات به ترتیب ذیل مقام ریاست قوه قضائیه کشور را بر عهده داشته اند: سید محمد حسین بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمد یزدی، سید محمود هاشمی شاهرودی و محمد صادق لاریجانی آملی.

 

روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میكروبی

(هشتم تیر)

بخاطر بمباران شیمیائی شهر کُرد نشین سردشت(واقع در جنوب استان آذر بایجان غربی) در هشتم تیر 1360 توسط نیروهای متجاوز بعثی عراق و شهادت و جراحت تعداد زیادی از هموطنان کُرد، این روز به«روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی» نام گذاری شد.

رژیم بعثی عراق با بهره گیری از اختلافات جمهوری اسلامی ایران با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، در جنگ تحمیلی هشت ساله خود بر ضد ملت ایران، مرتکب انواع جرم­های ضد بشری و جنایات جنگی شد و از سوی اردوگای غرب و مستکبرین عالم مورد حمایت قرار گرفت. یکی از جنایات این رژیم سفاک استفاده از گازهای شیمیایی است که اردوگاه غرب عالما و عامدا در اختیار وی قرار داده بود. بعثیان عراق نه تنها مردم ایران، بلکه شهروندان عراقی(کردهای شمال عراق) را نیز با این سلاح مرگبار مورد حمله قرار داد. این رژیم نه یکبار ، بلکه بارها مرتکب استفاده از این سلاح کشنده شد، که ذیلا مروری بر آن­ها می نماییم:

1. نخستین بار در 27 مهر سال 1359 رژیم بعثی چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاول زا (گاز خردل) در منطقه جنوب (استان خوزستان)استفاده كرده كه 1 مصدوم و 20 شهید به دنبال داشت.

2. در سال 1360 نیز 6 بار از گاز خردل در منطقه (جبهه های جنوب) استفاده كرد که 101 نفر شهید در پی داشت. 

3. در سال1361، در عملیات والفجر مقدماتی، 12 بار مناطق غرب و جبهه­های جنوب مورد اصابت بمب های شیمیایی قرار گرفت.

4. در سال 1362 و در پی عملیات­های و الفجر 2 و والفجر 4، جبهه میانی، غرب و شمال غرب و حتی سلیمانیه عراق 64 بار مورد اصابت بمب های شیمیایی از نوع تاول زا(خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند.بر اثر این حملات وحشیانه و غیر انسانی صدها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.

 5.از تاریخ اول فروردین تا 27 اسفند 1363، 2225 نفر مصدوم و 40 شهید در عملیات های خیبر و بدر حاصل اصابت 58 بار بمب های تاول زا، اعصاب، خفه كننده و آلوده كننده خون بوده است.

6. سال 1364، در عملیات های والفجر 8 و ابتدای والفجر 9 در مناطق جنوب 76 بار سلاح شیمیایی به كار رفت كه حاصل آن 77 شهید و حدود 11 هزار و 644 نفر مصدوم بود.

7. رژیم عراق بخاطر شكست سنگین در عملیات های  پیروزمندانه كربلای دو،چهار ، پنج وشش، 102 بار از سلاح های شیمیایی استفاده كرد كه 4720 نفر مصدوم و 107 نفر به شهادت رسیدند.

8. در سال 1365 در مناطق شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، كردستان، دیاله و ایلام 43 بار از سلاح شیمیایی استفاده كرد كه 9440 مصدوم  442 شهید حاصل این حملات وحشیانه بود.

 9.  در سال پایانی جنگ ،34 حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است كه آخرین بار آن بعد از قرار داد 598 و در تاریخ سوم شهریور در عملیات باز پس گیری «فاو» بود.

 بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسئول در پی حملات شیمیایی دشمن بعثی در طول جنگ حدود 2600 تن از هموطنان ما شهید و 107 هزار نفر مصدوم و مجروح شدند و تعداد جانبازان شیمیایی (كه تحت پوش بنیاد جانبازان قرار گرفتند) حدود 45 هزار نفر می باشد. 

به كارگیری سلاح های شیمیایی از سوی عراق در حالی صورت می گرفت كه این كشور جزو 120 كشور امضا كننده پروتكل ژنو درباره منع استفاده از سلاح های سمی، خفه كننده و تركیبات باكتریولوژیك قرار داشت..

 

 

روز بزرگداشت صائب تبریزی

(دهم تیر)

براساس مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور در تیرماه سال 1392، روز دهم تیر به عنوان « روز صائب تبریزی» نامگذاری شد تا هر ساله برزگداشتی به منظور بررسی ابعاد شخصیتی و سبک شعری وی(میرزا محمد علی صائب تبریزی) برگزار شود.

 

روز صنعت و معدن

(دهم تیر)

بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی دهم تیر، روز صنعت و معدن نامیده شده است.اختصاص این روز فرصت مناسبی است كه به مهم ترین موتور محركه اقتصاد یعنی بخش صنعت و معدن نگاهی اندیشمندانه شود چرا كه این بخش به عنوان عامل مولد اشتغال پایدار در افزایش تولید ناخالص ملی و در آمد سرانه نقش بسزایی دارد.

 

شهادت آیت الله صدوقی

(11 تیر 1361)

چهارمین شهید محراب، آیت الله شیخ محمد صدوقی، امام جمعه و نماینده امام خمینی(ره) در استان یزد، بعد از اقامه نماز جمعه در دهم ماه مبارک رمضان 1402 هجری قمری، مصادف با یازدهم تیر 1361 هجری شمسی در حین خروج از مسجد، با انفجار نارنجک دستی یکی از منافقین ضد انقلاب، به درجه رفیعه شهادت نایل آمد.

آیت الله صدوقی از نسل مرحوم شیخ صدوقو اصالتاً کرمانشاهی بوده است. پدرش ملا ابوطالب و جد دوم او علامه ملا محمدمهدی کرمانشاهی بود که بر اثر درگیری با فتحعلی شاه قاجار به یزد تبعید شد. آیت الله محمد صدوقی در ۷ سالگی پدر و در ۹ سالگی مادرش را از دست داد و پسرعمویش ملا محمد کرمانشاهی (مدفون در یزد) ـ سرپرستی او را برعهده گرفت که بعدها شهید صدوقی داماد وی شد.

وی تحصیلات علوم دینی را در مدرسه عبدالرحیم‌خان یزد آغاز کرد و در سن ۲۱ سالگی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت، اما پس از مدت کوتاهی به دلیل کمبود امکانات و سرمای بی‌سابقه اصفهان، به یزد بازگشت و یکسال بعد در سال ۱۳۴۹ به قم مهاجرت و به تحصیل و بعد از آن به تدریس در این حوزه علمیه پرداخت.

وی در قیام 15 خرداد 1342 از حامیان جدی امام خمینی(ره) بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی امام راحل به امامت جمعه شهر یزد و نماینده آن حضرت در استان یزد منصوب شد و نمایندگی مردم استان یزد در نخستین مجلس خبرگان قانون اساسی و سپس خبرگان رهبری را بر عهده گرفت.

شهید صدوقی در مبارزه با رژیم شاه یكی از محورهای مبارزه محسوب می‌شد. او اعلامیه‌هایی در محكوم كردن جنایات رژیم شاه از جمله در فاجعه سینما ركس آبادان صادر كرد. ایشان رهبری نهضت اسلامی در یزد را بر عهده داشت و نیز پیام­های حضرت امام خمینی(ره) را به اطلاع علمای مشهد، تبریز،‌ شیراز و دیگر شهرها می‌رساند. حضرت امام در بخشی از پیام خود به مناسبت شهادت ایشان فرموده‌اند:چه كسی اولی به شهادت است در زمانی كه كفر بنی‌امیه، اسلام را تهدید می‌كرد از فرزند معصوم پیامبر اسلام (ص) و فرزندان و اصحاب او و چه كسی اولی به شهادت است در عصری كه استكبار جهانی و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید می‌كنند، از امثال شهید بزرگوار ما و فقیه متعهد و فداكار اسلام شهید صدوقی عزیز – رضوان‌ا... علیه – شهید بزرگی كه در تمام صحنه‌های انقلاب حضور داشت و یار و مددكار گرفتاران و مستمندان بود. روحش شاد.

حمله ناو آمریکای جنایتکار به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی

(12 تیر 1367)

در روز دوازدهم تير1367 هواپيماي مسافري ايرباس ايران به شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران‌ایر که از بندرعباس عازم دُبي بود، بر فراز آب هاي خليج فارس و در نزديکي جزيره "هنگام" مورد هجوم يگان هاي دريايي متجاوز آمريکا مستقر در آب هاي خليج فارس قرار گرفت و با شلیک دو فروند موشک در آب سقوط کرد. اين هواپيما در زمانی که ایران در نبرد با متجاوزین بعثی که مورد حمایت شرق و غرب قرار داشت با موشک ناو جنگي وينسنس مورد حمله عمدي نيروهاي جنايت پيشه آمریکا قرار گرفت و تمام سرنشینان آن که 298 مسافر و خدمه بود به شهادت رسيدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی بودند که همگی کشته شدند. ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه های جنگ بود.

پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم های راداری و رایانه ای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است.

با این حال مقام های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند.

متعاقب این تجاوز آشكار، جمهوری اسلامی ایران در روز 14 تیر 1367 طی نامه ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشكیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به این موضوع شد. در 25 تیر 1367 شورا تشکیل جلسه داد.  از سوی جمهوری اسلامی ایران دكتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریكا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در فرازی از سخنان خود عنوان كرد: حضور نظامی آمریكا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بی قانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتكارانه آمریكا در حمله به هواپیمای كشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست.

شورای امنیت با استماع سخنان نماینده جمهوری اسلامی ایران و نماینده آمریکا، قطعنامه 616 را به شرح ذیل صادر کرد: با ابراز تاسف عمیق از این كه یك هواپیمای غیرنظامی " ایران ایر" در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشك شلیك شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریكا ( وینسنس) منهدم گردیده است، بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی طرفانه درمنطقه خلیج [فارس] تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام نمود: 1- تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشكی كه از یك ناو جنگی آمریكا شلیك شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسانهای بی گناه ابراز می دارد. 2- همدردی صمیمانه خود را به خانواده های قربانیان سانحه غم انگیز و دولت ها و كشورهای آنان اعلام می دارد. 3- از تصمیم سازمان بین المللی هواپیمایی كشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریكا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همكاری با بررسی سازمان هواپیمایی كشوری استقبال می كند. 4- از تمامی اعضای كنوانسیون 1944 شیكاگو، درخواست می كند كه در همه شرایط، مقررات و رویه های سلامت هوانوردی كشوری به ویژه ضمائم آن كنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند. 5- لزوم اجرای فوری و كامل قطعنامه 598(1987)، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر كل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملتزم به همكاری با دبیر كل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او می نماید.

جرج دابليو بوش پدر، معاون رونالد ريگان، رئيس جمهور وقت آمريكا در آگوست 1988 گفت: من هرگز از طرف آمريكا عذرخواهي نمي‌كنم، من اهميتي نمي‌دهم كه چه كاري انجام داده است. من اهميت نمي‌دهم حقيقت چيست.

البته جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایكائو، شكایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح كرد. عنصر تخصصی سازمان ملل متحد یعنی ایكائو (سازمان هواپیمایی كشوری بین المللی) نیز از مسائل سیاسی به دور نمانده و به جای بررسی فنی و ارائه طریق به شورای امنیت به ابراز تأسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.

 

روز ادبیات کودک و نوجوان

(18 تیر)

 تیر ماه سال 1392، شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ۱۸ تیر را که مقارن با درگذشت شادروان مهدی آذر یزدی، داستان نویس کودک و نوجوان بود، به عنوان روز رسمی ادبیات کودک و نوجوان در کشور اعلام کرد.

 

حمله به مسجد گوهر شاد

(21 تیر 1324)

در چنین روزی مسجد گوهر شاد مشهد مقدس که مملو از جمعیت بود، به دستور رضا شاه پهلوی مورد هجوم قرار گرفت و تعداد زیادی از معترضان به بی حجابی کشته، مجروح و دستگیر شدند. به گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی: فاجعه خونین حمله به مسجد گوهرشاد یكی از اوراق ننگین تاریخ در دوره رضاخان می‌باشد. رضاخان كه با زور سر نیزه و با حمایت بیگانگان به قدرت رسید ، طرح اسلام زدایی را به اجرا گذاشت . از جمله در سال 1314 همزمان با اجباری شدن كلاه شاپو برای مردان ، زمزمه‌های حجاب‌زدایی زنان نیز بلند شد. روحانیون در مقابل این توطئه ساكت ننشتند و به مخالفت پرداختند و آیت‌ا... قمی در تهران بازداشت شد. به دنبال این مسأله مسجد گوهرشاد كه چند روزی بود محل اجتماع و سخنرانی علیه اسلام زدایی بود، حال و هوای دیگری گرفت و اجتماعات مردمی وسیعتر و اعتراضات گسترده‌تر شد. به همین خاطر به شهربانی مشهد دستور داده شد وعاظ معروف را دستگیر كنند. عده‌ای از وعاظ خراسان دستگیر شدند، اما روحانیون و خطبا خصوصا شیخ محمدتقی گنابادی معروف به بهلول در افشای سیاست اسلام زدایی رضاشاه مصمم‌تر شدند. سرانجام به دستور رضاشاه در روزهای 20 و 21 تیر ماه 1314 شمسی مسجد گوهرشاد كه مملو از جمعیت معترض بود، مورد حمله قشون قزاق قرار گرفت و مسجد گوهرشاد به خاك و خون كشیده شد. بیش از دو هزار تا پنج هزار تن به شهادت رسیدند و حدود هزار و پانصد نفر به اسارت نیروهای قزاق در آمدند.

قابل ذکر است: رضاخان برای رسیدن به اهداف شوم اربابانش، به این جنایت اکتفا نکرد، و چون ‏احتمال قیام عمومی می‏ داد، همه علمای مبارز مشهد را دستگیر و ‏تبعید نمود.  از جمله تبعیدشدگان به تهران، سه نفر از مراجع و علمای معروف بودند، که ‏عبارتند از: آیة ‏الله حاج آقا حسین قمی، آیة‏الله سید یونس اردبیلی و آیة الله‏ شیخ محمد آقازاده (فرزند آیة‏الله العظمی شیخ محمد کاظم خراسانی، صاحب‏ کفایة ‏الاصول).

عجیب این که آیة الله آقازاده، وقتی که به تهران رسید به دستور رضاخان خلع‏ لباس شد و در دوره سرپاس مختاری (رییس شهربانی وقت) با تزریق آمپول هوا، به ‏دست دکتر احمدی مزدور سفاک رضاخان، به شهادت رسید و جنازه مطهرش در روز 13ذی‏قعده سال 1356 ه.ق در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. آری این‏ عالم ربانی در حالی که 62 بهار از عمرش بیش‏تر نگذشته بود، جان خود را فدای‏ مبارزه با هجوم فرهنگ غرب و کشف حجاب کرد، تا حریم حجاب و ارزش‏های اصیل اسلامی ‏را از گزند استعمار و مزدوران آن حفظ کند و به مردم مسلمان، به ویژه مسلمانان ‏ایران پیام دهد که از پای ننشینند و تا آخرین توان در برابر استعمارگران و دربرابر نفوذ فرهنگ بیگانه، مقاومت نمایند.

 

 

روز حجاب و عفاف

(21 تیر)

شوراي فرهنگ عمومي كشور، سالروز قيام مردم مشهد عليه كشف حجاب را، به عنوان روز عفاف و حجاب نام‌‌گذاري كرده است. قيام مردم مشهد و واقعه‌ي مسجد گوهرشاد در مقابله با كشف حجاب، مصداق بارز مبارزه با منكري است كه هنوز متأسفانه آثار شومش در كشور ريشه ‌كن نشده است.

دو واژه«حجاب» و «عفاف» در اصلِ معنای منع و امتناع مشترک می باشند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش‌تری دارد و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش‌تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش­تر و بهتر در مواجهه با نامحرم می گردد.

گفتنی است که در قرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد. یکی از این آیات، آیه  ۵۹ سوره احزاب است. در این آیه آمده: یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین وکان الله غفورا رحیما. یعنی: ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است.

جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد. در سوره نور آیه ۳۱ نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.

 

روز بهزیستی و تأمین اجتماعی

(25 تیر)

روز بیست و پنجم تیر هر سال، روز بهزیستی و تأمین اجتماعی نام گذاری شده است، تا از این طریق توجه همگان، اعم از مسئولان و دست­اندرکاران و عموم مردم، به ویژه آن­هایی که توان مالی برای کمک به قشرهای آسیب پذیر جامعه را دارند، توجه خاصی داده شده و زمینه همت و تلاش بیشتر آنان در رفع فقر و محرومیت های جامعه را فراهم گرداند.

بهزیستی در اصل به معنای بهتر و راحت­تر زندگی کردن است، اعم از زندگی فردی و زندگی اجتماعی و در اصطلاح اداری کشور به سازمانی اطلاق می گردد که از اقشار آسیب پذیر جامعه حمایت می کند. به همین جهت در اساسنامه سازمان بهزیستی کشور آمده: در جهت تحقق مفاد اصول 21 و 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بمنظور تأمین موجبات برنامه ریزی، هماهنگی، نظارت و ارزشیابی و تهیه هنجارها و استانداردهای خدماتی و توسعه دامنه اجرای برنامه های بهزیستی در زمینه حمایت خانواده های بی سرپرست و نیازمند و ارائه خدمات مختلف به کودکان و تدارک امکانات پیشگیری و درمانی و توانبخشی حرفه ای و اجتماعی معلولین جسمی و روانی و تجدید تربیت منحرفین اجتماعی و حمایت و نگهداری از کودکان و اطفال بی سرپرست و معلولین غیرقابل توانبخشی و سالمندان نیازمند و آموزش نیروی انسانی خدمات بهزیستی و توانبخشی و تأمین موجبات تشویق، جلب مشارکت و فعالیت های گروه های داوطلب و موسسات غیردولتی، سازمان بهزیستی کشور تشکیل می شود.

مفهوم تأمین اجتماعی، بیشتر با مفهوم هایی چون رفاه اجتماعی، بیمه های اجتماعی، خدمات اجتماعی، تعاون اجتماعی و تعادل اجتماعی هم معناست و در برخی موارد نیز به معنای واژه هایی چون کمک اجتماعی و معاونت متقابل هم سوست. انسان نیز بر اساس طبیعت و نیاز خود، زندگی اجتماعی را برگزیده است.

در آموزه هاي آسماني دين مبين اسلام، پيوسته به احسان و دست گيري از كساني سفارش شده كه به كمك و ياري دیگران نيازمند.

 

 

 

سالروز تأسیس نهاد شورای نگهبان

(26 تیر)

شورای نگهبان قانون اساسی به حکم امام خمینی در اسفند ماه 1358 تشکیل و با انتخاب شدن فقهای آن به صورت رسمی از تیرماه سال 59 13فعالیت خود را آغاز کرد. این شورا که 26 تیرماه سالروز آغاز فعالیت هایش می باشد، از ابتدایی ترین نهادهای انقلابی در نظام سیاسی نوبنیاد ایران اسلامی بوده است.



شما اینجا هستید: خانه مقالات مجموعه ها تاریخی/ مناسبت های تاریخی ماه مبارک رمضان