علما و روحانیان

پنجاهمين سال رحلت فقيه عالم تشيع حضرت آيت الله بروجردي

13 شوال، سالروز رحلت فقيه بزرگ عالم تشيع حضرت آيت الله العظمي بروجردي است. معظم له پنجاه سال قبل در روز 13 شوال 1380 هجري قمري، مصادف با 10 فروردين 1340 هجري شمسي در شهر مقدس قم رحلت و در راهروي مسجد اعظم(که خود بنيان گذار آن بود) و در جوار کريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه(س) مدفون شد و از آن زمان به بعد هميشه مورد زيارت و فاتحه خواني محبان اهل بيت (ع) و زايران قبر شريف حضرت فاطمه معصومه (س) قرار دارد.

 

fazilat-taghva.jpg

در باره اين مرجع عالي قدر جهان تشيع که افتخار اسلام و مسلمين جهان است ، سخن گفتن مشکل و بسي دشوار است . زيرا هر مقدار از وي تعريف و توصيف گردد حق مطلب به نيکي ادا نمي شود .

علي القضا امروز به نوشتار يک مرجع تقليد ديگر ، يعني حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني دست يافتم که به مناسبت سالگرد اين عالم جليل و مرجع عظيم نگاشته و انصافا حق مطلب را به خوبي ادا کرده است . مناسب ديدم آن را در اختيار شما عزيزان قرار داده و خود وارد اين وادي نشوم ، تا هم حق مطلب ادا شده باشد و هم ما به وظيفه ديني و صنفي خويش عمل کرده باشيم .

پايگاه اطلاع رساني حضرت آيت الله العظمي بروجردي متن اين نوشتار را از آيت‌الله العظمي صافي گلپايگاني به مناسبت سالروز رحلت آيت‌الله العظمي بروجردي به شرح زير منتشر کرده است: 

  نسخه PDF چاپ ايميل

safi-salgard-broujerdi-21-6-90.jpgگفتاري از مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني (مدظله العالي) در خصوص استاد گرانقدر خود، حضرت آيت الله العظمي سيد حسين طباطبايي بروجردي (ره) به مناسبت سالگرد رحلت ايشان.

سيزده شوال، سالروز رحلت مرحوم استاد اعظم حضرت آيت الله العظمي بروجردي (اعلي الله مقامه) زعيم بزرگ شيعه كه در عصر خود، نمونه ­ي ممتاز و آسماني از رجال ايمان و خدا پرستي و خدا خواهي كه وجودش سرشار از عقيده و توحيد بود مي ­باشد.

اين فقيه عالي مقام، در اخلاق كريمه و بزرگي و بزرگواري،- به حق- يادگاري از جد بزرگوارش سبط اكبر عليه السلام بود.

جهات عظمت شخصيت، در وجود ايشان جمع شده بود؛ بزرگ­ترين آنها بيم از خدا و حساب روز جزا بود؛ با تمام وجود، خدا را باور و به قيامت اعتقاد داشت. دنيا طلبي و رياست در او ديده نمي ­شد.

او خود مي ­فرمود: – و در صداقت و راستگويي او شكي نبود- من يك قدم براي اين مقام، يعني مرجعيت و رياست برنداشتم.

صفاتي كه اميرالمومنين عليه السلام براي همام از متقين برشمردند در ايشان لمس مي­شد:

«فَهُمْ وَ اَلْجَنَّه كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ اَلنَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ» در صرف بيت المال دقت فراواني داشت و مي­شود گفت: حتي ديناري به كسي غير خدا نپرداخته بود.

شخصاً براي حوائج شخصي خود، مثل لباس و بلكه غذا از سهم مبارك و بيت المال استفاده نمي­كرد. خانه اندرون بيت او ساده و بي ­پيرايه بود و به فرش ­هاي كهنه كه شايد از گذشته به او ارث رسيده بود مفروش بود. به بزرگان گذشته و معاصر احترام مي ­كرد. در اظهار حق و ابطال باطل، مسامحه و مجامله نمي ­نمود و رعايت امور و حقوقي كه رعايت آنها از مستحبات و مكارم اخلاق و آداب بود كمال اهتمام را داشت.

هر كس قدمي در راه خدا برداشته بود و مصدر خدمتي به دين و مذهب شده بود، نزد او احترام خاص داشت. ياد دارم زماني به پدر بزرگوارم فرمود: من يك شب هم شما را فراموش نمي­كنم.

در امر ترويج دين و دفاع از حدود و ثغور اسلام و مذهب، آنچه را در توان داشت انجام مي ­داد. غم و غصه ­اي اگر برايش بود، همان فكر و انديشه مسائل اسلامي بود.

در موقعيت علمي چنان بود كه هر دانشمند و عالم و استادي به محضر او مي ­رسيد، شيفته ­ي او مي ­شد. در مسائل علمي و اطلاع از آراء علماء مذاهب و فرق اسلامي، متبحرتر از خود آنها بود.

مثل اينكه كتاب خلاف شيخ، صفحه به صحفه ­اش پيش رويش حاضر باشد، سخن مي ­گفت و بر علم رجال و اسناد حديث تسلط و آگاهي خارق العاده داشت.

دانشمند معروف شيخ باقوري وزير اوقاف مصر، در اثر يك ملاقات، چنان مجذوب او شده بود كه همه ­ي تذكرات ايشان را به سمع اجابت شنيده بود و در ضمن نامه ­اي كه از آنجا به عرض ايشان رسانده بود، وعده انجام همه را داده بود و عبارتش نسبت به آن وعده­ ها اين بود كه «لايزال يخلد في كياني».

مرحوم علامه شيخ محمد تقي قمي مي ­گفت: نامه حضرت آقا را به شيخ محمد سليم تسليم مي­ كردم، برمي­خواست و مي ­ايستاد و نامه را مي ­گرفت و مي­ بوسيد و نيز شيخ محمد شلتوت، صاحب آن فتواي تاريخي برمي­خواست و به احترام مي ­ايستاد و نامه را دريافت مي­ كرد.

بي­ شك در عصر ايشان همه علماي فِرَق، كسي اعلم از ايشان در فقه فِرَق نبود. آن بزرگوار در حفظ حدود مكتب اهل بيت عليهم السلام در برابر همين اشخاصي كه با او كمال احترام را اظهار مي­ كردند از حقي و موضعي تنازل نمي ­كرد؛ چنان كه وقتي شيخ شلتوت در تفسيري كه مي­نوشت در تفسير آيه «و أن تستقسموا بالأزلام» سخن نابه جايي گفته بود، در مقام ردّ بر او به اينجانب امر فرمود تا جواب كافي و شافي طي رساله «حول الاستقسام بالازلام» نگاشتم و براي او ارسال كردند.

از سوي ديگر مثل جورج جرداق دانشمند مسيحي، نويسنده كتاب «الامام علي صوت العداله الانسانيه» كتابش را طي نامه ­اي بسيار بليغ و پر محتوا به ايشان اهدا نمود.

سيزده شوال، سالروز رحلت چنين شخصي است كه عظمت­ هاي وجودي ­اش همه افتخار آفرين بود و اسوه ­اي ستودني براي علما و شيعيان.

در تشرع و تعبد تام و التزام به احكام و عبادت و دعا و محاسبه نفس و توجه به خدا و استغفار و توبه و تعظيم شعائر و سنت ­ها، از جمله سوگواري و مراسم عزاداري حسيني عليه السلام و عاشورا، در همه مثل و نمونه بود. بايد اين روز اين شخصيت و اين تاريخ حياتش، هميشه زنده نگه داشته شود و براي همه سرمشق باشد.

و اين مقاله را با سخن يكي از بزرگترين علماي مصر كه در ارتحال ايشان نوشته بود به پايان مي ­رسانم:

اغدق الله علي جدثه الطاهر من سحائب رحمته و حشره في زمره جده سيد المرسلين.

والسلام عليه يوم ولد ويوم مات ويوم يبعث حياً.

لطف الله صافي / 13 شوال المكرم

 

شما اینجا هستید: خانه علما و روحانیان پنجاهمين سال رحلت فقيه عالم تشيع حضرت آيت الله بروجردي