رسول خدا، حضرت محمد(ص)

نگاهي به جنگ هاي رسول خدا (ص)

لقد کان لکم في رسول الله اسوة حسنة لمن کان يرجوا الله واليوم الآخر و ذکر الله کثيرا (سوره احزاب ، آيه 21 )

يعني : همانا رسول خدا(ص) براي شما اسوه حسنه است . آناني که اميد بخدا و روز قيامت دارند وخد ارا بسيار ياد مي کنند .

از ميان فرستادگان الهي ، حضرت محمد بن عبد الله هاشمي آخرين پيامبر خداست که براي هدايت انسان ها و رهايي آنان از جهل و ضلالت به نبوت برانگيخته شد و قرآن کريم را از طريق وحي دريافت و به آدميان ابلاغ نمود و راه راست و صرات مستقيم الهي را براي مردم گشود و ديدگان آنان را به واقعيت ها و حقايق آشکار و پنهان روشن نمود.

ولي اين ابرمرد بشريت ، ماموريت خويش را به آساني و به راحتي به پايان نبرد ، بلکه با مخالفت ها و دشمني هاي فراواني مواجه وبا فشارهاي زيادي روبرو گرديد . از فاميلان گرفته تا هم قبيله ها ، هم شهري ها و عموم عرب هاي متعصب ولجوج همگي در دشمني و فشار بر آن حضرت همداستان بودند.

مع الاسف قريش و اهالي مکه بيشترين دشمني هاي آن حضرت را برعهده داشته و سنگين ترين صدمه ها را بر وي وارد نمودند.

دوران سيزده ساله بعثت پيامبر(ص) در مکه معظمه سخترين و دشوارترين سال هاي عمر شريف آن حضرت بود ، به طوري که مسلمانان ناچار به هجرت به سرزمين هاي دوري چون حبشه و يثرب شدند و خود پيامبر (ص) که با توطئه قريش درقتل خود مواجه گرديده بود ناچارشد اين شهر مقدس را ترک و به يثرب که بعدها به مدينه معروف گرديد هجرت نمايد ؛ هجرتي سرنوشت ساز که تاريخ بشريت را رقم زد و فصل جديدي را در تاريخ بني آدم به وجود آورد.

دنيا طلبان و شرارت پيشگان پس از هجرت پيامبر(ص) به مدينه منوره و تشکيل حکومت اسلامي ، دست از او و پيروانش برنداشته و برفشارها و حتي هجوم و جنگ هاي خويش برضد وي و تازه مسلمانان شدت بخشيدند.

اين بار نه تنها قريش و مشرکان متعصب مکه ، بلکه بيشتر عرب ها ( اعم از کافران ، مشرکان ، يهوديان و مسيحيان جزيرة العرب ) برضد وي بسيج شده و هر ازگاهي جنگ و نبردي را بر وي تحميل مي نمودند. به طوري که در مدت ده سال حيات پيامبر (ص) و سکونت وي در مدينه منوره بيش از هفتاد جنگ را بر او و يارانش در اين شهر مقدس تحميل کردند.

بخاطر اهميت جنگ ها و نبردهاي رسول خدا (ص) ، مسلمانان از همان عصرتا به زمان ما آثار و تاليفات ذي قيمتي در اين موضوع از خود به يادگار گذاشته و وقايع و رويدادهاي آن عصر محنت زا را به رشته تحرير درآوردند.

مانيز دراين مقال کوتاه ، با استفاده از همان منابع و مآخذ تاريخي مروري بر جنگ هاي آن حضرت و تقسيم بندي  و علل و انگيزه هاي آن ها نموده و اطلاعاتي را در اختيار عزيزان قرار مي دهيم .گرچه اين اطلاعات کوتاه و گذرا است وليکن زاويه هاي مختصري از مظلوميت و تلاش هاي خستگي ناپذير آن ابر مرد تاريخ بشريت را به نمايش در مي آورد.

اسامي جنگ هاي پيامبر(ص)

غزوه که جمع آن غزوات است به جنگي گفته مي شود که رسول خدا (ص) خودش در آن حاضر بوده و فرماندهي آن را راسا برعهده داشته است .

جنگ هايي که در عصر نبي مکرم اسلام (ص) و با رهبريت وي به وقوع پيوست ، به دودسته تقسيم مي شوند : غزوات و سريه ها

غزوات :

تعداد غزوات پيامبر(ص) براساس نقل واقدي در المغازي بيست و هفت مورد بود که نه مورد آن به درگيري و قتال منجر گرديد و بقيه آن ها بدون درگيري و نبرد طرفين به پايان رسيد . اما آن نه موردي که به نبرد و درگيري کشيده شد عبارتند از : بدر ، احد، مريسيع ، خندق (احزاب) ، قريظه ، خيبر ، فتح مکه ، حنين و طائف .

البته طبق قولي غزوه هاي : بني نضير ، وادي القري وغابه نيز به درگيري و کشتار کشيده شد.

سريه ها

سريه که جمع آن سرايا است به جنگ و حرکت نظامي اي گفته مي شود که به دستور و راهنمايي هاي رسول خدا (ص) و ليکن بدون حضور وي در صحنه نبرد انجام گرفته باشد. در چنين جنگ هايي آن حضرت ، فرد يا افرادي را به فرماندهي سپاه مي گمارد و آنان را با توصيه و سفارش هاي ويژه اي به محل نبرد اعزام مي نمود.

تعداد سريه هاي پيامبر(ص) بنا به گفته واقدي چهل و هفت مورد بوده است که بيشتر آن ها با درگيري و نبرد همراه بود و برخي نيز بدون مواجه شدن با دشمن و يا بدون نياز به درگيري به پايان مي رسيد.

اسامي جنگ هاي پيامبر(ص) و اطلاعات مربوط به آن ها در ضمن تاريخ و سيره آن حضرت در بسياري از منابع تاريخي و روايي مسلمانان ( اعم از شيعه و اهل سنت ) وارد شده است و ليکن برخي از مورخان و سيره نويسان کتاب هاي مستقلي در خصوص جنگ هاي آن حضرت ، تحت عنوان مغازي تاليف کرده اند که مغازي واقدي ، المبعث و المغازي ابان بن عثمان ، السير والمغازي محمد بن اسحاق و مغازي عروه از آن جمله مي باشند.

محمد بن عمر واقدي ( متوفاي 207 هجري قمري ) در ابتداي جلد اول " المغازي " فهرست کامل تمامي جنگ ها ي پيامبر (ص) اعم از غزوات و سريه ها را با اشاره به تاريخ و مکان وقوع ، در طي هشت صفحه بيان کرد و سپس هريک از آن هارا به طور تفصيلي و با استفاده از آيات و روايات در دوجلد تشريح نمود .

به خاطر پرهيز از اطاله کلام از ذکر آن ها در اين نوشتار خودداريم مي کنيم و درخواست کنندگان را به کتاب فوق ارجاع مي دهيم .

اهداف پيامبر (ص) از جنگ

غالب جنگ ها و درگيري هايي که بين انسان ها به وقوع پيوست و يا در آينده پديد مي آيد معمولا جنبه مادي و دنيايي دارد وبراي ارضاي قوه حيواني است . وليکن جنگ هايي که پيامبران و امامان معصوم (عليهم السلام ) در آن دخالت و شرکت دارند جنبه ارشادي و معنوي دارد و براي هدايت و رهايي مردم از قيد وبند جهالت و ضلالت است .

جنگ هاي رسول خدا (ص) اين چنين بود . همه مي دانيم که مشرکان مکه سيزده سال آن حضرت و پيروانش را اذيت و آزار کرده و برخي را کشته و برخي را براثر شکنجه زخمي و ناکار و عده اي را مجبور به فرار کردند ولي پيامبر(ص) در برابرهمه آن ها صبر و خويشتن داري پيشه نمود و با آنان مقابله به مثل نکرد . تا اين که به مدينه هجرت کرد و در آن جا نيز از آزار و فشار مشرکان در امن وامان نبود وليکن با اين حال تحمل مي نمود و اقدام به کاري نمي کرد . سرانجام خداوند سبحان دستور مقابله و مقاتله با دشمنان را صادرکرد و طي آيه اي فرمود : اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير (سوره حج ، آيه 39 )

پيداست اگر چنين فرماني صادر نمي شد و پيامبر(ص) مامور به جنگ با آنان نمي شد چيزي از اسلام و قرآن باقي نمي ماند . زيرا دشمنان از صبر و خويشتن داري پيامبر(ع) و مسلمانان سو استفاده کرده و به آنان هجوم مي آوردند و همگي را ازبين مي بردند.

قرآن کريم نيز به اين مطلب گواهي داده و آن را تاييد کرده است : و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذکر فيها اسم الله کثيرا . (سوره حج ، آيه 40 )

با اين بيان دانسته مي شود که در اسلام جنگ بالاصاله مطلوب و مقبول نيست . زيرا وقوع آن زيان هاي زياد و پيامدهاي منفي براي بشريت دارد . وليکن اگر سکوت و عدم اقدام به دفاع موجب تجري دشمن شود و وي را به جنايتش حريص تر گرداند ، جنگ بسيار مطلوب و حتي چه بسا واجب مي گردد . به همين جهت در اسلام دفاع در برابر متجاوزان لازم و واجب است و نياز به اجازه و اذن کسي نيست . اکثر ، بلکه تمام جنگ هاي رسول خدا (ص) به نوعي دفاعي بوده است و موجب کم شدن شرارت هاي کينه توزان و دشمنان گرديده است .

هدف پيامبر (ص) هدايت مردم و رهايي آنان از شرک و ستمگري بود و حتي اگر ناچار به جنگ با گروهي مي شد بازهم اين مقصود را مد نظر داشت . آن حضرت به جنگجويان مسلمان سفارش مي کرد که در رزم و نبرد خود خدارا در نظر داشته و تقواي الهي را فراموش نکنند و افراد ناتوان و غير جنگجو را آسيب نرسانند و به مزارع و درختان و حيوانات دشمنان خسارت وارد نکنند .

به حديثي که از امام صادق (ع) واردشده است توجه کنيد :

قال: ان النبي (ص) کان اذا بعث اميرا له سرية امره بتقوي الله عزوجل في خاصة نفسه، ثم في اصحابه عامه، ثم يقول: «اغز بسم الله و في سبيل الله قاتلوا من کفر بالله، و لا تغدروا، و لا تغلوا، و لا تمثلوا، و لا تقتلوا وليدا، و لا متبتلا في شاهق، و لا تحرقوا النخل، و لا تغرقوه بالماء ، و لا تقطعوا شجرة مثمرة و لا تحرقوا زرعا لانکم لا تدرون، لعلکم تحتاجون اليه، و لا تعقروا من البهائم مما يوکل لحمه الا ما لابد لکم من اکله، و اذا لقيتم عدوا للمسلمين فادعوهم الي احدي ثلاث فان هم اجابوکم اليها فاقبلوا منهم و کفوا عنهم. ( سنن النبي (ص) [ تاليف علامه طباطبايي] ، ص 128 )

يعني: هنگامي که رسول خدا (ص) مي خواست لشکري را بفرستد به امير خصوصا و لشکر را عموما امر به تقوي و ترس از خدا مي کرد. سپس مي فرمود: به نام خدا، و در راه خدا با کافران بجنگيد، مکر نکنيد، خيانت نورزيد، دماغ کشته شدگان را نبريد، کودکان و اشخاصي را که در کوه عبادت مي کنند به قتل نرسانيد، درختان خرما را آتش نزنيد؛ و آن را با آب غرق نکنيد، درختان ميوه دار را نبريد، مزارع را آتش نزنيد، زيرا شما نمي دانيد و امکان دارد به آن نياز پيدا کنيد و از چهارپايان حلال گوشت غير آن را که خواستيد بخوريد پي نکنيد، چون با دشمن روبه رو شديد، آن ها را به يکي از سه کار: مسلمان شدن، ماليات دادن و يا دست از جنگ برداشتن دعوت فرماييد، پس اگر يکي از سه کار را انتخاب کرد از آن ها قبول کنيد و دست از جنگ برداريد.

( بسياري از جنگ هاي رسول خدا (ص) با مشرکان و دشمنان آن حضرت را در مجموعه کتاب هاي " روز شمار تاريخ اسلام " ( که در 7 جلد چاپ و نشر شده است ) به طور مشروح بيان کرده ام و اميدوارم مورد استفاده عزيزان قرار گيرد .)

شما اینجا هستید: خانه رسول خدا، حضرت محمد(ص) نگاهي به جنگ هاي رسول خدا (ص)