پرسش و پاسخ
مدیریت اطلاعات/ مقاله رویکردشناسی بازنمایی اطلاعات دانش فقه
- توضیحات
- دسته: فقهی و اصولی
- منتشر شده در 27 اسفند 1399
- نوشته شده توسط Super User
- بازدید: 946
بسمه تعالی
رویکردشناسی بازنمایی اطلاعات دانش فقه
سید تقی واردی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
مدیر گروه پژوهشی سازماندهی اطلاعات و مدارک
(مجله الکترونیکی مدیریت دانش اسلامی، شماره 3- سال دوم، شماره 1- ، بهار و تابستان 1399، ص 8 تا 39)
چکیده
دانش فقه به خاطر گستردگی ساختاری و فزونی تولید اطلاعات از یک سو و نیاز به آن از سوی دیگر، نیاز به مدیریت اطلاعات از طریق بازنمایی اطلاعات دارد. ولیکن بازنمایی اطلاعات به خاطر شمول عنوان آن بین حداقلی و حداکثری، نیاز به تنقیح مفهوم، روشها و رویکردهای عملیاتی دارد، که هر کدام نیاز به بحث و بررسی مستقل دارد. اما این پژوهش که از جهت گردآوری، کتابخانهای و از جهت مطالعات، توصیفی با رویکرد تحلیلی و بر اساس هدف، کاربردی است، با هدف تبیین و شفافسازی رویکردهای نمایهسازی، در صدد بررسی گرایشهای مختلف بازنمایی اطلاعات است و آن را از دو جهت مورد شناسایی و بررسی قرار داده است: اول از جهت گرایش بازنمایی اطلاعات و دوم از جهت محتوای بازنمایی اطلاعات. در گرایش بازنمایی اطلاعات، سه رویکرد به نامهای: رویکرد مدرک گرا، رویکرد کاربر گرا و رویکرد حوزه گرا وجود دارد که برای مدیریت اطلاعات دانش فقه، رویکرد حوزه گرا لازمتر است. در محتوای بازنمایی اطلاعات نیز سه رویکرد به نامهای: رویکرد واژگانی، رویکرد موضوعی و رویکرد استنادی وجود دارد که بهترین رویکرد بازنمایی دانش فقه رویکرد موضوعی معرفی شده است.
کلیدواژهها: رویکردها، بازنمایی اطلاعات، نمایه سازی، نمایه موضوعی، نمایه استنادی، دانش فقه
مقدمه
دانش فقه، از یک جانب علمی است گسترده دامن با تمام ضوابط و خصوصیات لازم هر دانش بشری و از جانب دیگر موضوع اصلی آن افعال و کردار انسانها است و شمولیتش بر همه افراد کامل و تام است و بدین جهات بیش از علوم دیگر بشری مورد نیاز مکلفین، به ویژه پژوهشگران، اساتید، مجتهدان، دانشپژوهان و عامه متدیّنان اسلامی است. ولیکن اطلاعات آن در انواع منابع(مانند: کتاب، نشریه، مجله، پایان نامه، طرح پژوهشی، گزارش علمی و غیره) و در گونههای متعدد انتشاراتی(مکتوب و الکترونیکی) و در دسترسیهای متفاوت(آفلاین وآنلاین)، پراکندهاند و تجمیع و ذخیره سازی آنها نیز نه تنها خدمتی به جویندگان اطلاعات فقهی نمیکند، بلکه موجب درهمریختگی و نابسامانی در بازیابی اطلاعات میگردد و در نتیجه استفادههای لازم از آنها برده نمیشود. بدین جهت لازم است بسان سایر علوم بشری دسته بندی، سازماندهی و مدیریت محتوایی گردد تا قابل استفاده برای کاربران باشد. شرط اصلی سازماندهی و مدیریت اطلاعات آن، بازنمایی محتوایی اطلاعات به روش نمایه سازی است. ولیکن نمایه سازی به خاطر شمولیت مفهوم آن بین حداقلی و حداکثری، نیاز به تنقیح مفهوم، انواع و اقسام نمایه سازی و رویکردهای علمی آن دارد. این پژوهش در صدد تبیین رویکردهای دانش فقه و بررسی و معرفی رویکردهای برتر آن می باشد.
رویکردهای مختلفی برای آن بیان شده است که میتوان آنها را به دو دسته کلی: 1. از جهت گرایش بازنمایی اطلاعات 2. از جهت محتوای بازنمایی اطلاعات، تقسیم نمود و هر دستهای نیز دستههای کوچکتری دارد که با انتخاب هر یک از آنها، نمایه سازی اسناد هویت متغایری پیدا خواهند نمود . البته یکی از پیشنیاز سازماندهی اطلاعات دانش فقه، بهرهمندی از اصطلاحنامه فقه است که الحمدلله در این سالهای اخیر توسط پژوهشگران پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی(پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) تهیه و تولید و منتشر شده و زمینه بازنمایی اطلاعات دانش فقه را فراهم کرده است. برخی(متقی نژاد، 1398) تصور کردهاند با تولید اصطلاحنامه فقه، نیاز چندانی به نمایه سازی دانش فقه نیست. ولیکن این برداشتِ درست و قابل قبولی نیست. زیرا اصطلاحنامهها هم اینک در کشورهای غربی و پیشرفته جهان در رشتههای گوناگون علوم بشری تهیه و تولید میشوند، ولی تا کنون کسی از آنان نگفته که جای نمایه سازی را میگیرد. با وجود اصطلاحنامه، باز هم نمایه سازی یک نیاز جدی است. اولا نمایه سازی منابع موجب غنی سازی اصطلاحنامهها میگردد. بسیاری از اصطلاحاتی که در اصطلاحنامه دیده نشده بودند، در نمایه سازی کشف و به بدنه اصطلاحنامه افزوده می شوند و همین امر موجب دگرگونی و بازنویسی ساختار اصطلاحنامهها میشود. ثانیا اصطلاحنامه از تعداد معینی از منابع تهیه میگردد، در حالیکه با همان ابزار اصطلاحنامه میتوان هزاران منابع را نمایه سازی و به اصطلاحات نمایهای مستند و دسترسی جستجوگران به آنها را فراهم نمود. ثالثا اگر نمایه سازی به گونهای که در مقاله «علل ترجیح نمایه موضوعی با رویکرد ترکیبی در بازنمایی موضوعات فقهی»(واردی، 1397) توضیح داده شد عمل گردد، واژگان متعدد نمایهای به صورت نظاممند در کنار یکدیگر قرار گرفته و در بازیابی اطلاعات، چکیده مختصری از هر یک از موضوعات را به نمایش در میآورد. رابعا اگر بخواهیم نمایه موضوعی یک منبع خاص(مثلا نمایههای مفتاح الکرامه) را داشته باشیم، آیا همان اصطلاحنامه فقه کفایت میکند؟ بی تردید پاسخش منفی است. بدین جهت برای مدیریت اطلاعات دانش فقه، تنها اکتفا کردن به اصطلاحنامه، مقصود اصلی حاصل نمیگردد و این نمایه سازی است که میتواند حلقه بنیادی مدیریت اطلاعات را به وجود آورد.
به هر روی، این پژوهش در صدد شناسایی و تبیین رویکردهای نمایه سازی است که از جهت کاربردی میتواند در تصمیمگیریهای مسئولان ذیربط مدیریت اطلاعاتِ دانش فقه ایفای نقش کند. پیش از پرداختن به اصل بحث، چند بحث تمهیدی که نقش کلیدی در درک اصل پژوهش دارند، پرداخته میشود و آنها عبارتند از: پیشنیه پژوهش، ضرورت بازنمایی اطلاعات و مفهوم شناسی واژگان مرتبط.
1) پیشینه پژوهش
در باره رویکرد شناسی نمایه سازی دانش فقه، پژوهش قابل توجهی یافت نشد ولی درباره نمایه سازی موضوعات فقه چند مقاله به شرح ذیل منتشر شده شده است:
1-1) علل ترجیح نمایه موضوعی با رویکرد ترکیبی در بازنمایی موضوعات فقهی(واردی، 1397)
این مقاله که در شماره 95 فصلنامه علمی پژوهشی«فقه» چاپ و نشر یافته است، به امکان سنجی رویکردهای اصلی سازماندهی محتوایی اطلاعات(مانند فهرست نویسی، ردهبندی و نمایه سازی)، به منظور نظمبخشی و بازنمایی موضوعات فقهی بر اساس اصطلاحنامه فقه میپردازد و به خاطر کثرت و تنوع موضوعات و فراوانی منابع و محملهای برونداد فقهی، تنها شیوه نمایه سازی موضوعی را برای سازماندهی اطلاعات و مدیریت موضوعات علم فقه معرفی مینماید. ولیکن از میان شیوههای نمایه سازی، سه روش نمایه سازی ساده، نمایه سازی درونبافتی و نمایه سازی برونبافتی(که بین مؤسسات پژوهشی و ناشران کتاب رایج است) را به خاطر برخی معایب، ناکافی دانسته و بر نمایه سازی موضوعی ترکیبی که ابداعی و بومیسازی شده از نمایه های فوق و مجرّب است، تأکید و توصیه میکند.
اما در این پژوهش، در خصوص رویکردهای بازنمایی(نمایه سازی) اطلاعات فقه بحث خواهد شد و رویکردهای مختلفی که در آن مطرح است، معرفی و بررسی خواهند شد.
2-1) نمایه سازی نظاممند اطلاعات دانش فقه(متقی نژاد، 1398)
این مقاله که توسط حجت الاسلام و المسلمین مرتضی متقی نژاد تحریر و در شماره 100 فصلنامه علمی پژوهشی «فقه» منتشر گردید، به لزوم نظاممندی دانش فقه با پیروی از اصطلاحنامه فقه پرداخت و در آن به موارد دیگری چون ملاک ترکیب اصطلاحات(پیش همارایی) در نمایه سازی و اجتناب از اخذ اصطلاحات علوم دیگر(غیر علم فقه) و هنچنین اجتناب از نمایه سازی فتاوای فقها در مسایل فرعی فقهی اشاره کرد. ولی روح اصلی مقاله نگاه نقادانه به مقاله«علل ترجیح نمایه موضوعی با رویکرد ترکیبی در بازنمایی موضوعات فقهی(واردی، 1397)» بود که در سطور فوق مورد تشاره قرار گرفت.
در هر حال، مضمون مقاله وی نسبت به این پژوهش که در صدد تبیین رویکردهای مختلف نمایه سازی موضوعات فقهی است، بیگانه میباشد.
3-1) ضرورت ایجاد آنتولوژی فقه برای مدیریت اطلاعات فقهی در فضای دیجیتال(حسن زاده، 1397)
این مقاله که توسط حجت الاسلام و المسلمین حسین حسن زاده تحریر و در شماره 96 فصلنامه علمی پژوهشی«فقه» منتشر گردید، در صدد اثبات ضرورت ایجاد آنتولوژی فقه برای مدیرت اطلاعات فقهی در فضای وب معنایی و برتری آنتولوژی فقه از اصطلاحنامه در این فضا برآمد و نسبت آن به پژوهش حاضر کاملا بیگانه است(گرچه در باره مدیریت اطلاعات دانش فقه میباشد).
4-1) ساختار تبویبی و نمایهای فقه(نوری، 1390)
این مقاله دو ساختار نظمدهی موضوعات فقهی را که عبارتند از: 1. ساختار تبویبی(همانند نظمدهی موضوعات فقهی در کتاب شرح لمعه و جواهر الکلام). 2. ساختار نمایهای که منجر به ساختار ردهای یا قاموسی میگردد، مورد بررسی قرار داد و به ضرورت هر دوی آنها تاکید نموده است. ولیکن روش نمایهای را به خاطر مشکلات خاص علم فقه و فقدان نمایه سازان خبرهای که بتوانند محتوای آثار فقهی را به خوبی نمایه کنند، فعلا توصیه نمی کند. البته بخش اعظم مقاله به طبقه بندی موضوعات فقهی و همچنین اصطلاحنامه نویسی و اصطلاحنامه های فقه اختصاص پیدا کرده است و بدین جهت ارتباطی با رویکردشناسی بازنمایی اطلاعات دانش فقه ندارد.
2) ضرورت بازنمایی اطلاعات
رابطه تولید و نشر اطلاعات با جستجو و بازیابی آن، رابطه معکوسی است. به این معنا هرچه تولید و نشر اطلاعات کمتر باشد، جستجو و بازیابی اطلاعات آسانتر است و بالعکس هرچه تولید و نشر اطلاعات زیادتر و حجیمتر باشد، جستجو و بازیابی آن سختتر و مشکلتر خواهد بود.
در عصر حاضر، اطلاعات تمام رشتههای علوم و معارف بشری به خاطر بهرهمندی از فناوریهای جدید تدوین، تولید و نشر، رشد فزاینده و بیسابقهای یافته است. تولید و نشر اطلاعات، امروز محدود به فضای مکتوب(مثل سابق) نیست، بلکه فضای سایبری و محیطهای الکترونیکی را درنوردیده و به حد نگران کنندهای رسیده است.
دانش فقه، نیز به خاطر گستردگی ساختاری و تولید و نشر اطلاعات بیحد و حساب آن در فضای الکترونیکی، دستیابی به موضوعات اصلی و فرعی این دانش گستردهدامن را مشکل کرده و به یکی از دغدغههای اصلی استفاده کنندگان از این دانش تبدیل شده است.
دانشمندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی، راهحل بازنمایی(نمایهسازی) را بهترین راهکار این معضل جهانی میدانند و با تجربه ثابت کردهاند که میتوان انبوه اطلاعات انباشته شده هر دانشی را تنها از طریق نمایهسازی سازماندهی و سپس مدیریت کنند. به نظر آنان، هر گونه اطلاعات انباشته شده، زمانی میتواند بازیابی مطلوبی داشته باشد که پیش از این، بازنمایی خوبی از آن به عمل آمده باشد.
بدین جهت، اگر دانش فقه به خوبی بازنمایی گردند، یعنی در برنامه نمایهسازی موضوعی قرار گیرند، میتوانند بازیابی دلخواه کاربر را در پی داشته باشند.
با توجه به اینکه هنوز کار جدی و فراگیر(جز مقدار محدود در برخی از مراکز پژوهشی حوزوی) در نمایه سازی دانش فقه به عمل نیامده، این کار ضرورتش بیشتر از تولید اطلاعات جدید در این دانش است. چون در غیر این صورت، دستیابی و دسترسی به اطلاعات آن غیر ممکن و یا حداقل بسیار مشکل میگردد و این با هدف تولید علم تعارض دارد.
3) مفهوم شناسی
1-3) رویکرد( approac)
رویکرد در اصل به معنای روی نهادن. روی آوردن و رو به سوی چیزی یا به کسی آوردن است. در اصطلاح روانشناختی به معنای جهت گیری نسبت به موضوع خاص و یا جهت گیری در تصمیم سازی و تصمیم گیری های راهبردی و یا تاکتیکی است. رویکرد به ما می گوید در تنظیم برنامه های خود باید به کدام سو حرکت کنیم.
رویکرد، با نظرداشت جهات گوناگون، انواع و اقسامی دارد. مانند: رویکرد فردی و رویکرد گروهی(جمعی). رویکرد اصلی و رویکرد فرعی. رویکرد تحلیلی و رویکرد انتقادی. رویکرد سیاسی، رویکرد فرهنگی، رویکرد اقتصادی، رویکرد علمی، رویکرد آموزشی و امثال آنها.
برخی آن را با رهیافت(Attitade) یکی دانسته اند، در حالی که رهیافت در پدیدههای شخصی است، ولی رویکرد علاوه بر پدیدههای شخصی میتواند تاریخی و جامعه شناسی و غیره نیز باشد.
در این مقاله، منظور از رویکرد، جهت گیری و تصمیم گیری راهبردی در خصوص بازنمایی اطلاعات دانش فقه است.
2-3) اطلاعات ((InfOrmation
واژه « اطلاعات» در علوم مختلف کاربردهای خاص خود را دارد و در علم اطلاعات و علوم کتابداری تعریف های متعددی برای آن شده و برخی از کارشناسان، پژوهش های ویژهای برای آن به عمل آوردند(عینی، 1384).
کلیولند[1] تعریف اطلاعات را چندان سودمند نمیداند و معتقد است خواص آن برای ما مهم است و در این باره گفت: تلاش جهت تعریف واژه اطلاعات یک تمرین فکری ارزشمند و برای صحبت جذاب است، اما احتمالا ارزش عملی اندکی دارد. چیزی که ما به آن علاقهمند هستیم خواص آن، یعنی ایجاد، سازماندهی و اشاعه اطلاعات است( کلیولند، 1385، ص 33).
به هر روی، اگر بخواهیم درک درستی از اطلاعات داشته باشیم، باید ساختار سلسله مراتبی آن را در رشته علم اطلاعات مورد توجه قرار دهیم. پاتریک لوبوف[2] در باره جایگاه اطلاعات گفت: در حوزه نظریه اطلاعات، ساختاری سلسله مراتبی وجود دارد که از «داده» (موجودیت خام) شروع شده، به «اطلاعات» (موجودیت خامی که به صورتی هدفمند توسط عامل انسانی سازماندهی شده است)، سپس به «دانش» (موجودیتی غیر مادی که تنها در ذهن انسان بوده و بر مبنای منابع اطلاعاتی مختلف شکل می گیرد) و در نهایت به «خرد» (موجودیتی چنان اصیلی که هرگونه تلاش در جهت تعریف آن عاقلانه به نظر نمیرسد) ختم میشود) لوبوف، 1397)
اطلاعات در پاسخ به مواردی چون چه چیزی، چه کسی، چه جایی، چه زمانی بکار میآید. برای مثال: عدد 118 یک داده است، به خودی خود دارای بار اطلاعاتی خاص نیست. ولی اگر گفته شود که این عدد، شماره اطلاعات مرکز تلفن است، یک تک (Tag) و یا برچسبی به آن زده میشود. در این صورت یک اطلاعات تولید میگردد. شماره های رمز سیستم ها و یا شماره های حساب و یا شماره کارتهای بانکی از این قبیلاند. بدین جهت اهمیت ویژهای در زندگی انسانها دارد. کلیولند در پاسخ به این پرسش« چرا اطلاعات اینقدر مهم است؟» میگوید: چون اطلاعات راه در اختیار گرفتن زندگی است( کلیولند، 1385، ص 31).
3-3) بازنمایی اطلاعات(Representation of infOrmation)
از یک نگاه، بازنمایی اطلاعات همان پردازش اطلاعات است که دلالت دارد بر این که اطلاعات برای مقاصد بازیابی، آماده سازی و فراهم آوری شود. با این نگاه، این دو اصطلاح، عبارت اُخرای یکدیگرند.
ولی با نگاه فراتر، آن گونه که برخی اشاره کردهاند، اصطلاحی است که بر تمامی فنون، روشها، فعالیتها و امور مرتبط با توصیف و سازماندهی اطلاعات دلالت دارد و در نتیجه شامل فهرست نویسی، نمایهسازی، چکیده نویسی و مأخذ شناسی میگردد. ولی برخی آن را به جای نمایهسازی بکار میبرند(نوروزی، 1392، وبلاک مشاوره اطلاعاتی). در آن صورت به معنای مدیریت اطلاعات خواهد بود و چون نمایهسازی نقش محوری در مدیریت اطلاعات دارد، مجازا به جای نمایه سازی از بازنمایی استفاده می شود، در حالی که نمایه سازی مرحله ای از مراحل سازماندهی اطلاعات است.
علت این که در عنوان این پژوهش از اصطلاح« بازنمایی اطلاعات» استفاده شده، بدان جهت است که مرحله نمایه سازی، مرحله تعیین کننده و برجستهای در مدیریت اطلاعات هر دانشی، از جمله دانش فقه است و از جانب دیگر چون واژه« نمایه سازی» شامل حداقلهای سازماندهی اطلاعات است و همین مفهوم حداقلی بیشتر در اذهان تبادر میکند، در حالی که نمایه سازی دانش فقه بسیار پیچیده و پُر زحمت است و لازمه آن نگاه حداکثری در مفهوم نمایه سازی است، لازم دیده شد که از واژه بازنمایی استفاده شود، تا بار معنایی مهمتری را تداعی کند.
4-3) نمایهسازی (Indexing)
تحلیل هوشمندانه موضوع مطلب یک سند برای شناسایی مفاهیم ارائه شده در آن و تخصیص اصطلاحات نمایهای مربوط، با هدف امکان بازیابی اطلاعات را نمایه سازی میگویند(ن. موسسه استاندارد بریتانیا ، 1391، جلد اول، ص 13)
نمایهسازی به معنای عملآوری و انجام نمایه است. به عبارت دیگر، ساخت نمایه را « نمایهسازی » میگویند (نیاکان، 1390، نمایه سازی ماشینی، ص 11)
معنای اصطلاحی آن، عبارت است از انتساب نمادهای کلامی(کلیدواژه یا توصیفگر) یا غیر کلامی( شماره رده بندی) به مدارک برای بازنمایی مفاهیم و محتوای آنها؛ یعنی اگر نماد، نشانه، یا واژهای به یک مدرک نسبت داده شود که حکایت از محتوای آن داشته باشد، نمایهسازی صورت گرفته است(نوروزی، 1389، نمایهسازی موضوعی، ص 20)
به عبارت دیگر، ثبت و ضبط محتوای اطلاعاتی مدارک با استفاده از روشهای گوناگون به منظور سازمان دادن اطلاعات به قصد سهولت بازیابی را نمایهسازی گویند( سلطانی، 1372، ص 319).
به گفته اندرسون[3]، از آنجا كه نمايهسازي شيوههاي دستيابي به اطلاعات مجموعهاي از مدارك يا يك مدرك و يا بخشهايي از يك مدرك را، صرفنظر از محل نگهداري آن، فراهم ميكند، ميتوان گفت نمايهسازي روش بنيادين سازماندهي دانش است و فهرستنويسي و ردهبندي مصاديق آن هستند. چرا كه فهرستنويسي، در واقع نمايهسازي يك مجموعه خاص است و ردهبندي هم تنظيم شناسههاي نمايه بر اساس ارتباط ميان آنها، رابطه كل و جزء، و رابطه سلسله مراتبي است( نیازی، 1397).
نمایه ساز کسی است که سند را تحلیل کرده و به آن، واژههای موضوعی را که فکر میکند استفادهکننده بر اساس آن واژهها جستجو خواهد کرد، تخصیص میدهد(کلیولند، 1385، ص 17).
به کسی که نمایهسازی میکند، نمایه ساز گفته میشود(نیاکان، 1390، ص 11). برخی به جای آن از واژه« نمایه زن» یا «نمایه کار» و امثال آن استفاده میکنند که استفاده درستی نیست. چون با نمایهِ زن(نمایه در موضوع زن) و یا نمایهِ کار(نمایه در موضوع کار) اشتباه گرفته میشود.
از جهت توانمندی و صلاحیت علمی، هر نمایه ساز نیاز به قابلیتهایی دارد، که برخی از متخصصان دانش نمایهسازی به برخی از آنها اشاره کردهاند(ن. کلیولند، 1385، ص 152). اما در خصوص نمایه سازی دانش فقه، نمایه ساز آن باید دارای حداقل سه توانایی ذیل باشد:
1-5-3) تخصص در فن نمایه سازی
نمایه ساز هر دانش، از جمله دانش فقه باید توانمندی نمایه سازی را داشته باشد و این توانمندی میتواند از طریق آموزش رسمی باشد یا مطالعه، ممارست و آموزش ضمن کار. در هر صورت با اطلاع از قواعد و اصول نمایه سازی اقدام به کار نماید.
2-5-3) آشنایی با اصطلاحنامه و روابط معنایی بین اصطلاحات
شناخت اصطلاحات و به کار گیری درست آن در نمایه سازی، نقش محوری در ایجاد یک نمایه مطلوب دارد. بدین جهت نمایه ساز باید با اصطلاحنامه و روابط معنایی بین اصطلاحات آشنایی داشته باشد، تا بتواند از طریق آنها نمایه مقبول و مطلوبی ارائه کند. این مسئله در نمایه سازی دانش فقه بیشتر به چشم میآید. زیرا اصطلاحنامه فقه یکی از حجیمترین اصطلاحنامههای علوم اسلامی است و ردههای فرعی آن بسیار است. نمایه ساز منابع فقهی اگر از چنین توانی بهرهمند نباشد و با اصل اصطلاحنامه و اصطلاحنامه فقه آشنایی نداشته باشد، بی تردید نمیتواند نمایه درستی از فقه داشته باشد.
3-5-3) تخصص در دانشی که میخواهد منابع آن را نمایهسازی کند
نمایه ساز زمانی میتواند نمایه مطلوبی به وجود آورد که درک درستی از متن سند داشته باشد. کسی میتواند درک درست داشته باشد که آن دانش را آموخته باشد. دانش فقه از دو جهت برای نمایه ساز اهمیت دارد: اول آن که نمایه ساز فقیه باشد و یا حداقل آموزش آن را نزد فقها طی کرده باشد. دوم از جهت زبان، اکثر متن های قابل نمایه سازی منابع فقهی به زبان عربی میباشند. آشنایی با زبان عربی در حد ترجمه و درک منظور نویسندهِ اثر برای نمایه ساز لازم است.
علاوه بر همه اینها، نمایه ساز باید دارای حال متعادل و مناسب بوده و در نتیجه، نه خیلی خوشحال و نه خیلی ناراحت و نگران باشد و تشویش و دلشورگی نداشته و در محیط آرامی نمایه سازی کند.
6-3) دانش فقه
آن گونه که لغتدانان عرب گفته اند، فقه در اصل به معنای دانستن و فهمیدن است(جوهری، 1407 ق، ج 6، ص 2243). ولیکن با نگاه دقیقتر میتوان به دست آورد که معنای فقه، فهم مطلق نیست. بلکه به معنی موشکافی، ریزبینی و فهم دقیق است(مصطفوی، 1402 ق، ج 9، ص 135).
اما در اصطلاح، فقه دانشی اسلامی برای به دست آوردن احکام عملی یا تکالیف دینی است. صاحب معالم در تعریف آن فرمود: هو العلم بالاحکام الشرعیة الفرعیة عن ادلتها التفصیلیة؛ آن عبارت است از علم به احکام فرعی شریعت از روی دلائل تفصیلی آن(عاملی، 1416 ق، ج 1، ص 90). بدین جهت میتوان گفت: علم فقه، علم یافتن احکام شرعی از راه اثبات کننده(ادله) آن است.
علم فقه از جهت ارزشمندی، از شریفترین و ارزشمندترین علوم بشری است. بدین جهت صاحب معالم فرمود: و لمّا ثبت انّ کمال العلم انّما هو بالعمل، تبیّن انّه لیس فی العلوم- بعد المعرفة- اشرف من علم الفقه، لانّ مدخلیته فی العمل اقوی مما سواه؛ و چون ثابت شد کمال علم تنها با عمل سنجیده میشود، روشن میگردد که بین علوم- بعد معرفت خدا- اشرف از علم فقه نیست. به جهت اینکه مدخلیت عمل در فقه قویتر از غیر فقه است(عاملی، 1416 ق، ج 1، ص 84). از جهت دامنه، وسیعترین و پُردامنهترین علوم بشری است و از جهت پیشینه، قدیمیترین علوم اسلامی محسوب میگردد.
چون موضوع علم فقه، افعال مکلفین است، بدین جهت گستره آن تمام مسائل مربوط به کردار انسان را در بر میگیرد. علاوه بر عبادات و معاملات، شامل تمام مسائلی میگردد که تحت عنوان حقوق مطرح میباشند. مثل: حقوق اساسی، حقوق مدنی، حقوق بین المللی، حقوق جزایی، حقوق اداری، حقوق سیاسی و غیره.
رویکردهای بازنمایی اطلاعات
یکی از بحثهای اصلی نمایه سازی، شناخت رویکردهای آن برای تصمیم گیری در مرحله اقدام و انجام است، که بسیار حائز اهمیت است.
رویکردهای چندی برای بازنمایی اطلاعات مطرح است، که میتوان آنها را به دو جهت کلی تقسیم بندی کرد و هر جهتی دسته بندیهای فرعیتری دارند و آنها عبارتند از:
1) از جهت گرایش بازنمایی اطلاعات
از جهت گرایش بازنمایی اطلاعات، سه رویکرد برای آن قابل تصور است:
رویکرد مدرک گرا(یا مدرک محور و یا سند محور)، بر مبنای تجزیه و تحلیل برخی از عناصر و اجزای تشکیل دهنده یک مدرک به منظور تعیین محتوای موضوعی آن می باشد، که به فهرست نویسی نیز مشهور شده است.
برای فهرست نویسی سه سطح تعریف شده:
سطح اول، در بردارنده حداقل اطلاعات کتابشناختی هر اثر علمی است و آنها عبارتند از: عنوان کامل، پدیدآور، شرح ویرایش، محل نشر، ناشر، تاریخ نشر، تعداد جلد یا صفحه، شماره استاندارد بین المللی و واژهنامه.
کتابخانههای کوچک و متوسط از این سطح بیشتر استفاده میکنند.
سطح دوم، حاوی اطلاعات لازم کتابشناختی است و آنها عبارتند از: عنوان کامل، عنوان به زبان دیگر، نخستین شرح پدیدآور، شرح پدیدآورهای بعدی، شرح ویرایش، نخستین محل نشر، نخستین ناشر، تاریخ نشر، تعداد جلد یا صفحه، ابعاد(قطع)، عنوان فرعی، شماره استاندارد بین المللی و یادداشت.
کتابخانههای تخصصی که به اطلاعات بیشتر نیاز دارند، از این فهرست نویسی استفاده میکنند.
سطح سوم، توصیف کامل و جامع آثار را ارئه میدهد و بیشتر در مورد آثاری به کار گرفته میشوند که از نظر کتابخانه با اهمیت شمرده میشوند و باید اطلاعات دقیقتری به خواننده تحویل دهند.(بر گرفته از: فتاحی، 1373، ص 35)
در سطح سوم، علاوه بر ثبت اطلاعات کتابشاختی سطح دوم، این اطلاعات نیز ثبت و درج میگردند: موضوع اصلی، چکیده، فهرست مندرجات، سرفصلهای اصلی، سرفصلهای فرعی، دیباچه، مقدمه، پیشگفتار، متن اصلی، ارجاعات کتابشناختی، نمایه های انتهایی، عکسها، نمودارها، جداول، زیرنویسها و غیره، که همان فهرست نویسی موضوعی پیشرفته است، که در مقاله قبلی به آن اشاره نمودم(واردی، 1397).
برای پیادهسازی سطوح فوق الذکر، کتاب فقهی«العروة الوثقی» را مورد اشاره قرار میدهم. برای فهرست نویسی سطح اول این کتاب، مؤلفههای ذیل ثبت و درج میگردد:
طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم العروة الوثقی/ تالیف علامه سید محمد کاظم طباطبایی یزدی بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1404 ه . 2 ج شابک: ..... واژه نامه: .... |
برای سطح دوم نیز این مؤلفهها نمایه میشوند:
طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم العروة الوثقی/ تالیف علامه سید محمد کاظم طباطبایی یزدی. تعلیقات: مراجع شیعه امامیة ویرایش: سوم. بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1404 ه . 2 ج. چاپ: دوم جلد اول 950 ص و جلد دوم 960 ص. این کتاب مبنای درسی غالب فقهای شیعه در دروس خارج فقه حوزههای علمیه میباشد. شابک: .... واژه نامه: .... |
برای نمایه سازی سطح سوم این مؤلفهها ثبت و درج میگردد:
طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم العروة الوثقی/ تالیف علامه سید محمد کاظم طباطبایی یزدی. تعلیقات: مراجع شیعه امامیة ویرایش: سوم. بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1404 ه . 2 ج. چاپ: دوم. قطع: رقعی جلد اول 950 ص و جلد دوم 960 ص. موضوع اصلی: فقه شیعه سرفصلهای اصلی: طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، حج، اجاره، مضاربه، شرکت، مزارعه، مساقات، ضمان و ... فهرست مندرجات: .... منابع: ..... این کتاب مبنای درسی غالب فقهای شیعه در دروس خارج فقه حوزههای علمیه میباشد. شابک: .... واژه نامه: .... |
البته کتاب فوق الذکر، بسیاری از مؤلفههای گفته شده در سطح دوم و سطح سوم(مانند پدیدآور اول و پدیدآور دوم و یا زبان اول و زبان دوم و یا تعلیقهها و امثال آن) را ندارد و بدین جهت اطلاعات کامل در این دو جدول وارد نشده است. غرض آن است که تفاوتهای بین سه سطح فوق الذکر، در ثبت و درج اطلاعات کتابشناختی حداقلی و حداکثری مدارک در مرحله بازنمایی است.
در رویکرد کاربر گرا(یا کاربر مدار و یا کاربر محور)، نمایه ساز در تعیین محتوای موضوعی یک مدرک و هم چنین واژگان نمایهای، نیازهای اطلاعاتی کاربران و واژگان مورد استفاده توسط آنان را در ذهن داشته و بر همان اساس نمایهسازی میکند. بیشترین همّ و غم وی برآوردن نیازهای اطلاعاتی کاربران است.
به گفته بونیورا[4]، در این رویکرد، نمایه ساز به این مسئله میاندیشد که کاربر این مدرک چه پرسشهایی خواهد داشت که در این متن به آنها پاسخ داده میشود. به منظور ایجاد نمایهای موفق، باید نیازهای خواننده را برآورده ساخت و لازم است نمایه ساز مخاطب و محصول خود را بشناسد و بر اساس پرسشهای کاربران، نمایه را ایجاد کند. يكي از چالش ها در ايجاد نمايه، انتخاب موضوعهاست. اين موضوعها ممكن است به صورت مدخلهای نمايه به كار روند و ميتوانند دربارۀ هر بخشي از مدرک از جمله واژهها، عبارتها، جملهها، پاراگرافها، فصلها، جدولها، نمودارها، مفاهيم، و ايدهها باشند. او در ادامه پيشنهاد ميكند: تنها موضوعهايي را در نمايه قرار دهيد كه مورد استفادۀ خوانندگان است و از پديدآوردن فهرستي كه مجموعهای از واژهها و عبارتهای داخل متن هستند خودداری كنيد(کاظم پور، 1388).
در بازنمایی دانش فقه، نمایه ساز باید فقیه یا حداقل دانشآموخته رشته فقه و کارشناس مسائل فقهی باشد تا به خوبی درک کند که نیاز کاربران فقه، اعم از مجتهدین، اساتید، طلاب و عموم متدیّنان که میخواهند زندگی خود را بر وفق فقه سازگار کنند، چیست و چگونه باید تنظیم، بازنمایی و بازیابی گردد؟
در این زمینه، اصطلاحنامه فقه میتواند ایفای نقش کرده و نمایه ساز را در تنظیم و طبقه بندی اطلاعات و نمایه سازی آنها در راستای نیاز کاربران کمک شایان کند.
به عنوان مثال اگر نمایه ساز، نیاز کاربران درباره وقت نماز را بخواهد برآورده کند، اصطلاحنامه فقه با روابط معنایی بین اصطلاحات(مانند: اصطلاح مترادف، اصطلاح اعم، اصطلاح خص و اصطلاح وابسته) این ساختار را در اختیارش قرار میدهد:
وقت نماز
بج
زمان نماز
هنگام نماز
ا.ع
شرایط اذان
شرایط اقامه
شرایط نماز
وَقْت
ا.خ
وقت نیت نماز
(به لحاظ ابتدا وانتها)
آخر وقت نماز
اول وقت نماز
(به لحاظ احکام تکلیفی)
وقت نماز مستحب
وقت نماز واجب
(به لحاظ اختصاص)
وقت مختص نماز
وقت مشترک نماز
(به لحاظ اختیار)
وقت اختیاری نماز
وقت اضطراری نماز
(به لحاظ عذر)
وقت نماز مختار
وقت نماز معذور
(به لحاظ فضیلت)
وقت إجزای نماز
وقت فضیلت نماز
(به لحاظ نوع)
وقت نماز احرام
وقت نماز طواف
ا.و
اتحاد وقت نماز
اجاره در وقت نماز
احتشاء حایض
اخلال در وقت نماز
ادراک نماز جماعت
ادراک وقت نماز
اذان بعد از وقت
اذان در تنگی وقت
اذان قبل از وقت
اسلام در وقت نماز
اعتماد به اذان
اعلام اوقات شرعی از رسانه
افاقه بی هوش
افاقه مجنون در وقت نماز
اقتدای شاک در نماز
آیه وقت
برگشت از سفر
بلوغ در وقت نماز
تقلید در وقت نماز
تنگی وقت نماز
حیض قبل از وقت نماز
دفن میت در وقت نماز
ذکر نفسا وقت نماز
زوال عذر در وقت نماز
سفر در وقت نماز
شک بعد وقت نماز
شک در انجام نماز در وقت
شک در دخول وقت نماز
شک در نماز خارج از وقت
شک در نماز در وقت
شک در وقت نماز
شهادت دو عادل به وقت نماز
شهادت یک عادل به وقت نماز
صدای خروس
طهارت از حیض وقت نماز
طهارت از نفاس وقت نماز
طهارت مسجد در وقت نماز
ظن به دخول وقت نماز
ظهور خلاف در نماز
ظهور خلاف در وقت نماز
عجز از وقت نماز
عذر بعد از وقت نماز
علائم وقت نماز
علم به وقت نماز
نیت وقت نماز
نماز
نماز آخر وقت
نماز اوّل وقت
نماز با درک یک رکعت
نماز بعد از وقت
نماز در تنگی وقت
نماز قبل از وقت
ورود وقت در اثنای نماز
ورود وقت نماز
وسعت وقت نماز
وضوی حایض وقت نماز
وضو قبل از وقت
وضوی مستحاضه بعد از وقت
وضوی نفسا در وقت نماز
وقت اذان(جمعی از محققان پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی، 1398، ج 4، ص 3045).
لازم به ذکر است علائم: بج به معنای بجای، ا.ع به معنای واژه عامتر، ا.خ به معنای واژه خاصتر و ا.و به معنای اصطلاح وابسته است.
به هر روی، اگر بازنمایی اطلاعات بر اساس نیاز کاربران انجام گیرد، باید از اصطلاحنامه بهره گرفته شود و در مرحله بازیابی اطلاعات با استفاده از خاصترین اصطلاح موجود، دسترسی کاربران به اطلاع دلخواه فراهم میشود.
3-1) رویکرد حوزه گرا
نکته اصلی در رویکرد حوزه گرا(یا حوزه محور و یا حوزه مدار)، تجزیه و تحلیل حوزههای مورد نظر است. یعنی توجه به حوزهای از دانش یا به محتوای اطلاعاتی منبعی با دامنه خاص(ن. تیلور، 1381، ص 163). مانند تحلیل موضوعات علوم انسانی، یا علوم اسلامی، یا کلام اسلامی و یا دانش فقه و امثال آنها و یا مثل حوزههای تخصصی اجتماعی مانند کودکان، زنان، جوانان، سالمندان و مانند آنها.
در این رویکرد، تحلیل مدارک بر پایه تحلیلها و یافتههایی که از مطالعه حوزه خاص(مانند فقه) وکاربران به دست می آید، انجام می شود.
هم اینک با توجه به نیاز جامعه اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی به موضوعات کاربردی فقهی، مانند فقه بانکداری، فقه اداری، فقه ورزش، فقه تجارت، فقه طبابت، فقه زراعت، فقه سکونت و امثال آن، مدیریت اطلاعات چنین دامنههایی از دانش فقه از طریق نمایه سازی، کاری نو و سودمند، بلکه بالاتر کار ضروری است و مراکز پژوهشی فقه باید به این سمت و سو میل نمایند و به جای پژوهشهای مشابه و یا موازی در موضوعات کلی فقهی، در راستای استفاده از اطلاعاتِ تهیه و تولید شده این دانش که در محیطهای الکترونیکی ذخیره شدهاند، اقدامی جدی انجام دهند.
به نظر میآید، برای بازنمایی اطلاعات دانش فقه به منظور مدیریت محتوایی منابع و امکان تهیه درختواره اصطلاحات این دانش عمیق، رویکرد حوزهگرا بهترین و مورد نیازترین رویکردها است. در آن صورت، تنها منابع مکتوب و یا نیاز کاربران مورد نظر قرار نمیگیرد، بلکه کلیه منابعی که حاوی اطلاعات دانش فقه میباشند(اعم از مکتوب و دیجیتال و اعم از کتاب، پایان نامه، مقاله، طرح پژوهشی، سخنرانی تخصصی و غیره) و همین طور اطلاعاتی که به صورت کاربردی یا به صورت پایهای مورد نیاز کاربران است، مورد نمایه سازی قرار میگیرند. بازنمایی اطلاعات با این گرایش، علاوه بر آنکه امکان شناسایی اجزای ساختار نظاممند اصطلاحنامه و روابط معنایی بین آنها را به وجود میآورد، میتواند اطلاعات دانش فقه را به صورت دقیق و اخص در اختیاران پژوهشگران و صاحبان اندیشه فقهی قرار داده و آنان را در استنباط احکام شریعت یاری کند.
البته دو رویکرد قبلی نیز به عنوان مکمل مدیریت اطلاعات، باید در کنار رویکرد حوزه گرا مورد توجه قرار گیرند و در واقع تلفیقی از سه رویکرد، با محوریت رویکرد حوزهگرا در دستور کار قرار گیرد.
از جهت محتوای نمایه سازی نیز سه رویکرد به شرح ذیل برای بازنمایی اطلاعات دانش فقه(یا هر دانش دیگری) وجود دارد:
1-2) رویکرد واژگانی
در رویکرد واژگانی، تنها واژگان بکار رفته در متن سند مورد توجه قرار گرفته و برای نمایه سازی انتخاب میگردند و توجهی به موضوع یا موضوعات موجود در سند نمیشود. طبعا مراد از واژگان، واژههایی است که بار اطلاعاتی داشته باشند، نه هر واژهای که در سند آمده باشد. بیتردید در این نوع نمایهسازی، الفاظی که فاقد باراطلاعاتی باشند، مثل حروف اضافه(مانند: از، به، با، برای، الی، از برای، از بهر، بر، در، جز، الّا، چون، مثل، مانند، نظیر، تا، مگر، همچون، همانند و ...)، حروف ربط و پیوندی(یک جزئی مانند: اگر، امّا، پس، چون، چه، خواه، زیرا، لیک، که، نه، نیز، و، ولی، هم، یا، تا، و . . . و بیش از یک جزء مانند: اگرچه، از این رو، از بس که، با این حال، به طوری که، بنابراین، بلکه، بی آن که، همین که، چون که، تاجایی که، به شرط آن که، درنتیجه، زیرا که، گذشته از این، مع هذا، برای این که، تا زمانی که و . . . . )، حروف نشانه(مانند: ای، یا، ایا، ایّها در اوّل کلمه و الف و ــِـ یا یِ اضافه در آخر کلمه نقش منادا را تعیین می کنند) و حروفی که برای فعل و مصدر بکار گرفته میشوند(مانند: بود، باشد، میباشد، خواهد بود، کرد، میکند، نمود، مینمود، داشت، داشتن، بودن، کردن و ...) جایگاهی نداشته و بدین جهت نمایه نمیشوند.
رویکرد واژگانی، از بین اقسام زبان نمایهسازی(که بعدا مورد بررسی قرار میگیرد)، از زبان طبیعی بهره میگیرد. آن را «نمایه استخراجی» نیز میگویند، که با استفاده از رایانه، واژگان کلیدی متنهای الکترونیکی شناخته و استخراج میگردند(ن. نوروزی، 1389، نمایه موضوعی، ص 116).
پیتر فاگمن آن را سادهترین روش برای نمایهسازی کتاب میداند و درباره چگونگی ساخت آن گفت:
الف- تعیین مهمترین واژهها در متن،
ب- استخراج دستی یا کامپیوتری آنها،
ج- الفبایی کردن آنها،
د- برقراری ارجاع جاینما برای آنها. این فرایند دقیقا منطبق با نمایهسازی استخراجی با تمامی کاستیها و نقصانها است. در این روش، مقابله متن با موضوع انجام نمیگیرد و فقط واژهها جمع آوری میشود. در این روش کنترل مترادفات و لغوی سازی بیانهای تفسیری نادیده گرفته میشود( فاگمن، 1374، ص 167).
گفتنی است، برای نمایههای آخر غالب کتابهای نشر یافته در داخل کشور، از این رویکرد به جهت سهولت در ساخت نمایهها استفاده میگردد. ولی چون کمک قابل توجهی به کاربران در دستیابی به موضوعات و مطالب دلخواه آنان نمیکند، استفاده مفیدی از آنان نمیشود و بیشتر جنبه ویترینی و تزیینی دارند تا اطلاع رسانی. به عنوان مثال، در یک کتاب سیصد صفحهای، واژگانی(مانند: ایران، اسلام، قرآن ...) با بسامد بالا ثبت و درج و برایشان جاینما تعیین میگردد، که اگر کسی بخواهد از آنها استفاده کند، اولا باید بخشهای زیادی از کتاب را تورق کند و ثانیا هر مورد را مطالعه و ببیند درباره چه چیزی از آن واژگان بحث کرده است. گاهی کسی واژه مشابه و یا مشترک لفظی را جستجو میکند، ولی اطلاعات دلخواه به وی داده نمیشود. هم چنین ممکن است از واژههایی که در زبان طبیعی رهزن هستند، بکار گرفته شده باشند. در آن صورت، آدرس غلط داده میشود. نمونهاش واژههایی چون بت، صنم، می، ساقی و امثال آن است که در نثر یا شعر آورده میشوند.
در اینجا به شعر زیبای زندهیاد علی معلم دامغانی که در مدح امیرمؤمنان، امام علی بن ابی طالب(ع) با عنوان « ماه غریبستان»سروده اشاره میکنم:
دیده بگشا ای به شهــد مــرگ نوشینت رضـــا
دیده بگشا بر عــدم، ای مستـی هستی فـــزا
دیده بگشا ای پس از سوءالقضا حسن القضا
دیده بگشا از کرم، رنجور دردستان، علی!
بحـر مروارید غـم، گنجور مردستان، علی!
دیـده بگشـا رنـج انسـان بیـن و سیــل اشــک و آه
کِبـر پَـستان بیـن و جـــام جـهــل و فـرجـــام گـنـــاه
تیر و ترکش، خون و آتش، خشم سرکش، بیم چاه
دیده بگشا بر ستـم؛ بر این فریبستان، علی!
شمـع شبهای دژم، مـــاه غریبستان، علی!
دیده بگشــا! نقـش انسـان مـاند با جـامی تهی
سوخت لاله، مُرد لیلی، خشک شد سَرو سَهی
زآ گـهی مان جهــل مـاند و جهــل ماند از آگهـی
دیده بگشا ای صنـم، ای ساقی مستان، علی!
تیـــره شد از بیـش و کــم آیینــۀ هستان، علی
در این ابیات زیبا و موزون اگر به درستی دقت شود، واژگانی وجود دارد که هیچ ارتباطی با مفهوم آن که توصیف امیرمؤمنان(ع) است، ندارد. مانند: مرگ، رضا، مستی، مروارید، سیل، خون، آتش، چاه، لاله، لیلی، صنم، ساقی و ...
در این صورت اگر هر یک از آنها(بر اساس نمایه واژگانی) بازنمایی شوند و کاربران در مقام بازیابی اطلاعات در پی آنها باشند، نشانی درستی به آنان داده نمیشود. چون هیچ یک از آنها به مفهوم حقیقی خود بکار نرفتهاند. زیرا اگر کاربری در پی سیل، یا خون، یا صنم و مواردی از این دست باشد، آیا در این متن چیز قابل توجهی به وی داده میشود؟ بی تردید پاسخ منفی است. زیرا این متن در خصوص توصیف امیرمؤمنان امام علی بن ابی طالب(ع) است. هم چنین در این ابیات، واژه « علی» اولا بین علي( نام شخص) و علی(به معنای استعلا) مردد است. ثانیا اگر به مفهوم علی(نام شخص) باشد، کدام علی مراد است؟ صدها هزار و یا میلیونها علی وجود دارد. بی تردید در مقام بازیابی با اشتباه و آدرس دهی غلط مواجه میگردد. بدین جهت نمایه واژگانی نه تنها کمکی به جستجوگران اطلاعات نمیکند، چه بسا زحمتش را زیاد و او را به بیراهه رهنمون میگرداند.
در رویکرد موضوعی، به موضوعات موجود در سند پرداخته میشود و درگیر الفاظ و کلمات موجود در متن نمیشود. ممکن است اصطلاحی انتخاب شود که با همین تلفظ در متن وجود نداشته باشد. به عنوان مثال، صاحب جواهر در بحث تکتیف یا تکفیر در نماز و دیدگاه شیعه در این باره، روایتی از امام زین العابدین(ع) بدین عبارت نقل نمود: والمروي عن قرب الاسناد عن عبد الله بن الحسن عن جده علي بن جعفر، قال: قال أخي(عليه السلام): قال علي بن الحسين(عليه السلام): " وضع الرجل إحدى يديه على الاخرى في الصلاة عمل و ليس في الصلاة عمل(صاحب جواهر، 1365، ج 11، ص 15). بعد از حذف راویان، این حدیث شریف را امام موسی کاظم(ع) از جدِ اعلایش امام زین العابدین(ع) در خصوص بطلان تکتیف روایت نموده است. اگر نمایه موضوعی ترکیبی برای آن زده شود، باید از واژههایی چون: بطلان، تکتیف، حدیث، امام موسی کاظم(ع) و امام زین العابدین(ع)، استفاده شود. در حالی که هیچ کدام از آنها در عبارت فوق نیامده است. در عوض واژههایی مثل: وضع، عمل و رجل آمده که اگر نمایه شوند، بی ربط بوده و آدرس درستی به کاربران داده نمیشود. مضافا رَجُل و رِجل نیز مشتبه میگردد. تنها واژه مشترک در این عبارت، «الصلاة» است، که اگر سیستم جستجوگر واژهای از اصطلاحنامه بهره گرفته باشد، میتواند آن را به جای نماز بازیابی کند.
در رویکرد موضوعی اطلاعات فقه باید از اصول کنترل واژگان(مانند اصطلاحنامه) پیروی کرد و این رویکرد در سازماندهی اطلاعات دانش فقه بسیار کارگشا است. هم اینک برخی از سازمانها و مراکز سازماندهی اطلاعات، از جمله پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی(در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) از این رویکرد بهره میگیرند و اطلاعات مهم علمی رشتههای تخصصی علوم اسلامی را از این طریق نمایهسازی میکنند.
در رویکرد موضوعی، نه تنها حروف اضافه، حروف ربط و پیوندی، حروف نشانه و حروف مربوط به فعل و مصدر بکار گرفته نمیشوند، بلکه اساسا الفاظ و کلمات موجود در متن، موضوعیتی ندارند و آنچه مهم است و در مقام ترجمه باید انتخاب گردند معنا و مفهوم آن عبارات است و آنهم باید بر اساس واژگان کنترل شده باشد.
این شیوه نمایهسازی را «نمایه تخصیصی» نیز میگویند که در برابر نمایه استخراجی قرار میگیرد که در سطور بالا به آن اشاره شد. نمایه تخصیصی هم در نمایههای دستی و هم در نمایههای رایانهای کاربرد دارد.
تیلور، نه تنها بازنمایی بلکه بازیابی اطلاعات با استفاده از رویکردی موضوعی را بدین گونه توصیف کرد: استفاده از رویکرد موضوعی برای جستجوی اطلاعات در عصر الکترونیک نیز رویکردی عمده برای بازیابی اطلاعات تلقی میشود( تیلور، 1381، ص 164).
3-2) رویکرد استنادی
رویکرد استنادی یا نمایه استنادی، نوعی نمایهسازی است که امکان بازیابی مقالههای منتشر شده در مجلههای علمی را بر مبنای استنادهای دریافتی از سایر مقالهها و ارجاعها به سایر مقالهها فراهم مینماید. در واقع نوعی نمایه است که آثار پیشین که در آثار پسین به آنها استناد شده را فهرست مینماید.
کلیولند آن را بدین گونه معرفی کرد: نمایه استنادی شامل فهرستی از مقالات و یک فهرست فرعی تحت هر یک از مقالات منتشر شدهای است که به آن مقالات استناد کردهاند. به عبارت دیگر، در مورد یک مقاله خاص، نمایه استنادی مشخص میکند که این مقاله توسط چه مقالات دیگری که بعد از آن نوشته شدهاند، مورد استناد قرار گرفته است(کلیولند، 1385، ص 91).
دمرچیلو در این خصوص گفت: در واقع، ارزش یک پژوهش یا مقاله بر اساس تاثیر در مقالات و نوشتههای بعدی(حضور در مآخذ آنها) تعیین میشود( دمرچیلو، 1386، ص 336).
نمایه استنادی(Citation Index) با نمایههای واژگانی یا موضوعی که در بخش های گذشته مورد بررسی قرار گرفتهاند، از این جهت تفاوت دارد که نمایه استنادی موجب پیوند بین یک اثر با اثر دیگر، یا یک مقاله با مقاله دیگر و یا یک اندیشه با اندیشه دیگر میگردد، در حالی که نمایههای واژگانی، یا نمایههای موضوعی تنها ناظر به محتوای یک اثر یا یک مقاله بوده و ارتباطی با اثر دیگر ندارند. بدین جهت با آن دو تفاوت اساسی دارد.
به عنوان مثال، مقالهای در موضوع « وقف» با عنوان« اقتضای ماهیت وقف بر جایز نبودن تغییر و تبدیل آن» در فصلنامه«کاوشی نو در فقه»، شماره 91، از نویسنده این پژوهش(واردی، 1397) منتشر شده است و بعد از انتشار آن، هر کسی در پژوهش و مقالههای خود به آن استناد کند و استناد آنان نمایه شود، به آن نمایه استنادی گفته میشود. از این طریق، نویسنده مقاله(یا هر کاربری) با جستجوی مقالات استناد شده به این مقاله، میتواند مدارک و اطلاعات بیشتری در مورد موضوعات مشابه مقاله مزبور را پیدا کند، بدون اینکه بخواهد از طریق کلمات کلیدی یا موضوع مقالات آن را جستجو نماید.
اهداف نمایه استنادی عبارتند از:
1- فراهم آوردن امکان جستجو و بازیابی اطلاعات راحت و آسان.
2- معرفی پیشینههای پژوهش از طریق استنادها و ارجاعات.
3- از سر راه برداشتن مشکلات زبانی و مسائل گزینش واژگان در بازیابی اطلاعات.
4- ارزیابی آثار علمی بر مبنای میزان استناد به آنها
اما کاربردهای نمایه استنادی عبارتند از:
1- پی بردن به تعداد دفعاتی که به مقاله استناد شده.
2- شمارش استنادات.
3- مشخص کردن بهترین ژورنالها در حیطه تخصص مقاله مورد نظر.
4- بررسی منابع قدیمی و مهم.
5- به دست آوردن مدت زمان مورد استناد واقع شدن مقالات و تعیین شاخص اچایندکس.
6- اصلاح ارجاعات قدیمی و نامشخص
7- یافتن مقالاتی که مقاله مورد نظر را مورد استناد قرار داده اند.
رویکرد نمایه استنادی، رویکرد تازه بکار گرفته و کمتر شناختهای بین رویکردهای نمایه سازی است و چون بیشتر در مقالات و پژوهشنامهها بکار گرفته میشود، میتواند در تکمیل مدیریت اطلاعات دانش فقه کمک قابل توجهی داشته باشد. ولی آنچه هم اینک برای دانش فقه ضرورت دارد، بازنمایی اطلاعات آن از طریق رویکردهای حوزه گرا و موضوعی است.
نتیجه گیری
ضرورت مدیریت مفهومی دانش فقه بر کسی پوشیده نیست و انجام آن از طریق بازنمایی اطلاعات(یعنی نمایه سازی) نیز مفروغ عنه است، ولیکن به خاطر مشکک بودن مفهوم نمایه سازی بین حداقلی و حداکثری و همین طور وجود رویکردهای مختلف برای انجام آن، ضرورت دارد مفهوم و مراتب نمایه سازی بررسی و رویکردهای آن که نقش مهمی در عملیات نمایهها دارند، به درستی شناسایی و بررسی و برای انتخاب هر یک از آنها تصمیمگیری شود. با بررسی های به عمل آمده، روشن شده که رویکردهای نمایه سازی به دو دسته اصلی تقسیم و هر دستهای به سه دسته فرعیتر تقسیم میشوند. گرچه همه آنها در سازماندهی اطلاعات به نحوی کارگشا هستند، ولی رویکرد حوزه گرا و رویکرد موضوعی توان سازماندهی و در نتیجه مدیریت اطلاعات دانش فقه را دارند و مسئولان و مدیران مراکز پژوهشی فقهی، در کنار تحقیق و تولید موضوعات فقهی موردی، اقدام به مدیریت اطلاعات دانش فقه که در محیطهای الکترونیکی انباشته و ذخیره شدهاند، نیز بنمایند، تا از این طریق دانش فقه به صورت نظاممند در اختیار پژوهشگران، مجتهدان و عامه متدیّنان قرار گرفته و زمینه بهرهگیری عملی آن برای وفق بر زندگی به سبک اسلامی فراهم آید.
فهرست منابع
الف: کتابها
1. تیلور، آرلین جی (1381)، سازماندهی اطلاعات، ترجمه محمد حسین دیانی، کتابخانه رایانهای، مشهد.
2. جمعی از محققان پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی (1379)، اصطلاحنامه فقه، 8 جلد، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، چاپ اول.
3. جوهری، اسماعیل بن حماد(1407 ق)، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، 6 جلد، دارالعلم للملایین، بیروت، چهارم.
3. سلطانی، پوری و راستین، فروردین(1372)، اصطلاحنامه کتابداری، ویرایش 2، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران.
4. صاحب جواهر، محمد حسن نجفی(1984 م)، جواهر الکلام، 43 جلد، تحقیق و تعلیق: عباس قوچانی، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت. هفتم.
5. عاملی، حسن بن زین العابدین(1417 ق)، معالم الدین و ملاذ المجتهدین، 2 جلد، تحقیق: سید منذر حکیم، موسسة الفقه للطباعة و النشر،
6. فاگمن، رابرت (1374)، تحلیل موضوعی و نمایه سازی، ترجمه علی مزینانی، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران.
7. فتاحی، رحمت الله (1373)، فهرستنویسی، اصول و روشها، ویراستار علمی و ادبی: اسدالله آزاد، انتشارات دانشگاه فردوسی، مشهد، چاپ اول.
8. کلیولند، دونالد بی و کلیولند، آنادی(1385) درآمدی بر نمایه سازی و چکیده نویسی، ترجمه سید مهدی حسینی، چاپار، تهران، چاپ اول.
9. موسسه استاندارد بریتانیا (1391)، اطلاعات و مستندسازی، 2 جلد، ترجمه زهرا دهسرائی، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، تهران، چاپ اول.
10. مصطفوی، حسن(1402 ق)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 14 جلد، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، تهران، ایران، اول.
11. نوروری، علیرضا و ولایتی، خالید(1389)، نمایه سازی موضوعی: نمایه سازی مفهومی، چاپار، تهران.
12. نیاکان، شهرزاد(1390)، نمایه سازی ماشینی، کتابدار، تهران.
ب: مجلات
13. حسن زاده، حسین(1397)، ضرورت ایجاد آنتولوژی فقه برای مدیریت اطلاعات فقهی در فضای دیجیتال، فقه، شماره 96، زمستان 1397
14. دمرچی لو، منصوره و تاجبخش، افشان(1386)، معرفی نمایه استنادی Science Citation Index، مجله دانشكده دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، دوره 25 ، شماره 3، پاييز 1386
15.کاظم پور، زهرا و اشرفی ریزی، حسن(1388)، فرايند نمايه سازی و رويكردهاى آن در سازماندهى اطلاعات، فصلنامه کتاب، شماره 79، پاییز 1388
16. عینی، اکرم(1384)، اطلاعات چیست؟، فصلنامه کتاب، شماره 61، بهار 1384
17. لوبوف، پاتریک و ارسطوپور، شعله(1397)، رویکردهای نو به سازماندهی اطلاعات، فصلنامه کتابداری و اطلاع رسانی، شماره 37، بهار 1386
18. متقی نژاد، مرتضی(1398)، نمایه سازی نظاممند دانش فقه، فقه، شماره 100، زمستان 1398
19. نوری، محمد(1390)، ساختار تبویبی و نمایهای فقه، آینه پژوهش، شماره 132، بهمن و اسفند 1390
20. واردی، سید تقی(1396)، اقتضای ماهیت وقف بر جایز نبودن تغییر و تبدیل آن، کاوشی نو در فقه، شماره 91، پاییز 1396
21. واردی، سید تقی(1397)، علل ترجیح نمایه موضوعی با رویکرد ترکیبی در بازنمایی موضوعات فقهی، فقه، شماره 95، پاییز 1397
ج: پایگاههای اینترنتی
22. نوروزی، علیرضا(1392)، بازنمایی اطلاعات چیست؟، وبلاگ مشاوره اطلاعاتی، به نشانی: http://nouruzi.blogfa.com/post/228
23. نیازی، سیمین(1397)، نمایه سازی، ویکی دائرة المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، به نشانی: ttp://portal.nlai.ir/daka/Wiki