اخلاقی و عبادی

کاربرد لفظ خواندن براي " نماز "

پرسش: چرا در زبان فارسي براي نماز، لفظ "خواندن"را به كار مي بريم(مثلا نماز بخوان، نماز مي خوانم، نماز خوانده شد) ولي در قرآن مجيد براي نماز، لفظ "خواندن كه معادلش قرائت باشد"  به كاربرده نشده است و به جاي آن از ماده" قيام " استفاده شده است. مانند: يقيمون الصلاة ، قد قامت الصلاة ؟ جواني از شهر مقدس قم



پاسخ: در لغت عربي از مصدر و ماده اصلی هر كلمه ای افعال ساخته مي شود. مثلا از مصدر و ماده اصلی «قيام» افعال و حتی اسمای متعددی ساخته مي شود. مانند: قام، قامت، قاموا، یقیم، تقیم، قائم، مقام، قيامت و...
در باره نماز كه از مصدر«صلوة» است، افعال و اسمای متعددی ساخته مي گردد. مانند: صل، يصل، اُصلي، نُصلي، مُصلي، مصلين و غيره. اما گاهي در آيات و روايات اسلامي براي نماز ازماده «قيام» استفاده مي گردد، كه بار معنايي بالاتري دارد و آن عبارت است از إحياء و زنده نگهداشتن نماز و اهميت ويژه دادن به آن است، كه معادل فارسي آن «برپا داشتن» ويا «برپانمودن» است، نه صِرف خواندن.

اما چرا فارسي زبانان، از آن تعبير به خواندن مي نمايند، بدين جهت است كه در فارسي، به مانند عربي از مصدر و ماده اصلی هر کلمه ای افعال و اسماء ساخته نمی گردد. بلكه يك سري افعال از پيش تعيين شده اي وجود دارد و هريك از آن هارا به تناسب، به يكي از آن مصدر ها و ماده های اصلی پيوند مي دهند. یعنی ترکیب می کنند. برخي از اين افعال عبارتند از: خواندن، نوشتن، زدن، ديدن، كردن، نمودن، خوردن، كشيدن و غير آن. به عنوان مثال از مصدر«زدن» علاوه بر زدن به معنای ضرب، در جاهای دیگری نیز استفاده و یا ترکیب می کنند: گول زدن، زمین زدن، دست زدن، کف زدن، پا زدن، چشم زدن و غیرها.
بدین جهت براي ترکیب واژه«نماز»، نزدیکترین فعلي كه به نظرشان رسيد، خواندن است. ولي در واقع اين، ترکیب صحيحي نيست.
زيرا نماز، تنها خواندني نيست. بلكه خواندن(به معنای قرائت)، بخشی از نماز است، نه همه آن. زیرا نماز از سه جزء تشكيل شده است: عمل كردن(مانند ايستادن، خم شدن، سجده نمودن و دست را به هنگام قنوت به سوي آسمان بلند كردن)، خواندن و گفتن(مانند خواندن فاتحه و سوره و گفتن ذكر ركوع و ذكر سجود و خواندن دعاي قنوت و غير اين ها) و از همه مهمتر نيت و قصد قربت داشتن. كه به مجموع اين ها نماز و يا صلاة گفته مي شود.

با اين بيان روشن مي شود، برای ترکیب فعل با مصدر نماز، بهتر است از افعالی چون: بجا آوردن و انجام دادن استفاده شود، تا بار معنايي بيشتري داشته باشد. مانند: نماز بجا آوردم، نماز بجا آورد، نماز بجا می آورم، نماز بجا می آورد.

شما اینجا هستید: خانه اخلاقی و عبادی کاربرد لفظ خواندن براي " نماز "